در بین تمام عواملی که پیشتر مطرح شد بورس تهران بار دیگر بر مساله افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها متمرکز شده است. روز گذشته بار دیگر بیشترین ارزش معاملات در دو گروه «خودرو و قطعات» و «بانکها» کلید خورد و این دو گروه بیش از ۲۵ درصد ارزش معاملات را در اختیار گرفتند.
توقف شاخص کل بورس پشت مرز ۴۰۰ هزار نیز به درازا نکشید و در اولین جلسه معاملاتی این هفته نماگر اصلی بازار سهام با رشد بیش از ۱۰ هزار واحدی در یک قدمی کانال ۴۱۰ هزار ایستاد. به این ترتیب بازدهی بورس تهران از ابتدای سال جاری به ۱۳۰ درصد رسیده تا سهام همچنان پیشتاز بلامنازع بازارهای داخلی باشد.
با این وجود سقفشکنیهای بورس تهران در اولین جلسه معاملاتی هفته تنها به ورود قاطع شاخص کل به ابرکانال جدید محدود نمیشود. ارزش معاملات خرد بورسی نیز روز گذشته برای نخستین بار از مرز تاریخی ۳۶۰۰ میلیارد تومان گذر کرد و این در حالی بود که ۵۰۰ میلیارد تومان تقاضای منتظر در سقفهای قیمتی از خرید سهام باز ماند.
آماری که از تقابل دیدنی عرضه و تقاضای سهام در روز گذشته حکایت دارد. پس از ۶ جلسه متوالی تجربه رشد قیمتها، گروهی از معاملهگران، به خصوص بازیگران بزرگ حقوقی انگیزههای قدرتمندی برای شناسایی سود دارند. از سوی دیگر همچنان جریان ورود نقدینگی به حدی قدرتمند است که اجازه نداده عرضههای حجیم و گسترده مسیر قیمتها را معکوس کند.
مسالهای که رصد جریان پولهای ورودی را برای پیشبینی ادامه مسیر ضروری میکند. در صورتی که این جریان با وقفهای محسوس همراه شود، آنگاه بهانههای صعودی سهام و انگیزههای خریداران محک خواهد خورد.
اولین جلسه معاملاتی این هفته با رشد ۱۰۵۱۷ واحدی شاخص کل بورس تهران دنبال شد و این بار نماگر اصلی بازار سهام در ابرکانال ۴۰۰ هزار واحدی مستقر شد. ریسکهایی که بازار سهام را به مدت یک هفته احاطه کرده بود رفتهرفته رنگ باخته و جریان نقدینگی بار دیگر راه بورس را در پیش گرفته است.
به این ترتیب همزمان با سقفشکنی نماگرهای بازار سرمایه، ارزش معاملات خرد بورس تهران نیز رکورد تاریخی دیگری را به ثبت رساند. سرمایههایی که در هفته پرتنش کشور راه خروج از بازار را در پیش گرفته بودند بار دیگر در سهام جاگیری میکنند و محرک قویتری برای جذب سرمایههای بیشتر میشوند.
معاملات روز گذشته بورس تهران با رشد ۱۱۲۲۳ واحدی شاخص کل آغاز شد. با وجود این در نیمه دوم معاملات عرضه سهام تا حدودی شدت گرفت و برآیند تغییرات نماگر اصلی بازار به ۱۰۵۱۷ واحد در جهت مثبت رسید. به این ترتیب شاخص کل در سطح ۴۰۹۹۶۲ واحدی متوقف شد.
از سوی دیگر تشدید عرضهها سبب شد ارزش معاملات خرد بورسی نیز رکورد تازهای را به ثبت برساند و به رقم قابلتوجه ۳۶۲۷ میلیارد تومان برسد. اوجگیری ارزش معاملات عموما نشانهای از احتمال تغییر روند در معاملات بورس تعبیر میشود؛ با این حال حصول چنین نتیجهای از معاملات روز گذشته چندان آسان نیست. نخست آنکه اگرچه عرضه سهام در بسیاری از نمادها شدت گرفت با وجود این تقاضا همچنان قدرتمند ظاهر شده و امکان چرخش محسوس قیمتها را نداده است. به همین دلیل است که فاصله شاخص از سقف روزانه معاملات دیروز از ۷۰۶ واحد فراتر نرفت.
از سوی دیگر باید در نظر داشت معاملات روز گذشته در شرایطی به پایان رسید که همچنان ۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی در صفوف خرید بورس انتظار خرید سهام را میکشیدند و ارزش صف خرید ۳۸ نماد در فرابورس به ۱۱۰ میلیارد تومان بالغ میشد. به این ترتیب اگر چه رشد قیمتها و انگیزههای شناسایی سود دلایلی را برای عرضه بیشتر سهام فراهم کرده است آنچه سمت و سوی اصلی معاملات را در این برهه تعیین میکند قدرتنمایی تقاضا و میزان نقدینگی ورودی به بازار است.
بازگشت سرمایههای خرد
بورس تهران روز گذشته ششمین جلسه سبزپوشی متوالی خود را به ثبت رساند تا بازدهی شاخص کل از ابتدای هفته بعد از شوک به ۹/ ۱۵ درصد برسد. طی هفته سوم دی ماه و در مقطعی که احتمال تقابل نظامی ایران و آمریکا اوج گرفته بود شاخص کل بورس بیش از ۳۰ هزار واحد از ارتفاع خود را از دست داد و تا کانال ۳۵۳ هزار واحدی عقب نشست. با وجود این کمرنگ شدن این احتمال، بازگشت پرقدرت سرمایههای حقیقی را در پی داشت. در چهار جلسه معاملاتی بورس که در فاصله ۱۴ تا ۱۸ دی ماه برگزار شد خالص تغییر مالکیتهای سهام، تنها در بورس به ۳۷۴۳ میلیارد تومان به سمت سهامداران حقوقی بازار رسید. این عدد در رابطه با فرابورس بیش از ۷۰۰میلیارد تومان بود. این در حالی است که خالص نقدینگی وارد شده به بورس از سمت بازیگران حقیقی در جلسات بعد از شوک به ۳۵۱۵ میلیارد تومان رسیده است و به نظر میرسد به زودی سرمایههای خردی که بهصورت موقت از بازار سهام فاصله گرفتند به جریان معاملات بازخواهند گشت.
برای تکمیل این فرض، ذکر دوباره این نکته نیز مفید خواهد بود که ارزش صفوف خرید بورسی در روز گذشته در حدود ۵۰۰ میلیارد تومان بود. در ۶ جلسه اخیر برخی مقیاسهای معمول بازار سهام به هم ریختهاند. پس از سقفشکنیهای متوالی و بدون توقف بورس، همچنان مشخص نیست جریان ورودی پول تا کجا ادامه خواهد داشت و این مساله پیشبینی روند آتی سهام در کوتاهمدت را دشوار میسازد. کسب بازدهی بیش از ۲۰ درصدی در تعداد زیادی از نمادها میتواند موج شناسایی سود را تا حدودی تقویت کند. کما اینکه بسیاری از صفهای خرید مطرح بازار در روز گذشته، بعد از چند جلسه، از سقف قیمت جدا شدند و تعادل نسبی را در معاملات تجربه کردند.
نگاهی به جزئیات معاملات روز گذشته این وضعیت را روشنتر میسازد. در اولین جلسه معاملاتی این هفته از میان ۳۰۹ نماد فعال بورسی، ۳۰۱ نماد رشد قیمت پایانی سهم را تجربه کردند. با این حال در معاملات پایانی ۲۷۳ نماد توانستند در مدار مثبت باقی بمانند و ۳۶ نماد در محدوده منفی معامله شدند. مسالهای که نشان از تشدید عرضه در نیمه دوم معاملات دارد. این مساله به خصوص پس از ۶ جلسه رشد متوالی قیمت سهام چندان هم دور از انتظار به نظر نمیرسید.
در سوی دیگر همانگونه که پیشتر اشاره شد نقش حمایتی بازیگران بزرگ در هفته پرتنش بورس این انتظار را به وجود آورده بود که این دسته از سهامداران بازار نیز همزمان با رشد قیمتها در پی جبران نقدینگی دست به عرضه پرقدرت سهام بزنند. با وجود این بهنظر میرسد بین نقش حمایتی و عرضهکننده این بازیگران تناسبی وجود دارد که صعود بیش از پیش قیمتها را میسر ساخته است.
عوامل و بهانههای صعود سهام
در روزهای اخیر عوامل بسیاری دست به دست هم دادهاند تا تقاضا برای سهام بار دیگر شدت بگیرد. از تصویب معافیت مالیاتی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی گرفته تا بهبود قیمت کالاهای پایه مصرفی در بازار جهانی انگیزههای گستردهای را برای خریداران سهام ایجاد کرده است. همچنین بعد از هفته پرتلاطم کشور، اگر چه نرخ ارز در مسیر اصلاح قرار گرفت، با وجود این، این نرخ در نیمه اول کانال ۱۳ هزار تومانی آرام گرفته و این مساله سبب شده میانگین هفتهای نرخ دلار نیمایی به بیش از ۱۱۸۰۰ تومان برسد.
کاهش ریسک سیستماتیک، قوت گرفتن محرکهای سودآوری، انگیزهها برای تقویت رغبت سرمایهگذاران به سهامداری، انتظار برای رونمایی از صورتهای مالی پاییزی و موارد دیگری از این دست مهمترین عوامل صعودهای بیوقفه سهام هستند. با این حال عامل مهم دیگری را نباید نادیده گرفت و آن اثری است که صعودهای پیشین قیمت سهم بر ذهنیت معاملهگران نسبت به آینده سهم دارد. در واقع این عامل را بیشتر باید به بهانهای بیپشتوانه تعبیر کرد.
هنگامی که قیمت یک سهم برای مدت قابلتوجه و چشمگیری بر مدار صعود ممتد قرار میگیرد بعضا به این چشمانداز دامن میزند که این روند میتواند بدون انقطاع ادامه پیدا کند. در این بین جوسازیهای گروهی و فضاسازیهای گمراهکننده نیز بعضا مساله ارزندگی سهام را به حاشیه برده و بر جریانهای لحظهای تاکید میکنند.
نکته آنجاست که این فضا میتواند کاملا شکننده باشد و در صورتی که عاملی معنادار روند قیمت سهم را توجیه نکند چرخش روند، جاماندگی سهامدار از پتانسیلهای کسب سود را در پی خواهد داشت. تاکید بر این نکته ضروری به نظر میرسد که هنگامی که از عوامل و بهانههای صعود صحبت به میان میآید لزوما پتانسیلهای سودآوری بنگاهها مورد بحث نیست؛ با این حال باید در نظر داشت که عواملی که میتواند نقدینگی را طی یک فرآیند بلندمدت به سمت یک نماد جذب کند، با اصلاحهای مقطعی قیمت سهام محو و نابود نمیشود؛ در حالی که نقطه پایان بهانهها میتواند اولین مرحله از اصلاح قیمت سهام باشد.
تمرکز معاملات بورس در آخرین موج صعود
در بین تمام عواملی که پیشتر مطرح شد بورس تهران بار دیگر بر مساله افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها متمرکز شده است. روز گذشته بار دیگر بیشترین ارزش معاملات در دو گروه «خودرو و قطعات» و «بانکها» کلید خورد و این دو گروه بیش از ۲۵ درصد ارزش معاملات را در اختیار گرفتند.
همچنین بازیگران حقیقی بازار بیش از همه در این دو گروه خریدار بودند. در این میان معاملات نماد «وتجارت» در نوع خود جالب توجه بود. روز گذشته بیش از یک درصد سهام این بانک دست به دست شد و صفهای خرید حجیم این نماد چند بار عرضه شد. با وجود این معاملات این سهم در سقف مجاز قیمتی به پایان رسید. در سوی مقابل در نمادهایی همچون «خودرو» و «وبملت»، از میانه جلسه معاملاتی، عرضهها توانست معاملات را از سقف قیمتی فاصله دهد و بعد از نزدیک به ۶ جلسه معاملاتی، دادوستدهای متعادلی را در این نمادها رقم بزند.
بهصورت مشخص چهار گروه «خودرو»، «بانک»، «فلزات اساسی» و «محصولات شیمیایی» صنایع پرمعامله روزهای اخیر هستند. همانگونه که مطرح شد در دو صنعت نخست انگیزههای تجدید ارزیابی حرف اول را میزند؛ در حالی که در بزرگان کالایی امضای فاز نخست توافق تجاری، بهبود قیمت کالاهای پایه، رشد نرخ ارز و همچنین انتظار برای انتشار صورتهای مالی پیشران قیمتها هستند.
به عبارت دیگر در نمادهای بزرگ این دسته از صنایع همچنان میتوان به نسبتهای قیمت به درآمدی در رابطه با برآورد ارزندگی قیمت سهم اعتنا کرد. به خصوص در برههای که انتشار صورتهای مالی میتواند در جهتدهی به نقدینگی موجود در بازار سهام تعیینکننده باشد، مساله تفکیک عوامل رشد قیمت و بهانههای صعود ضروری خواهد بود.