بازار ارز پس از یک آرامش ۷۰ روزه، دچار نوسان شد. دیروز سد محکم ۱۱ هزار و ۷۵۰ تومانی برای ساعاتی شکسته شد تا نوسان ۵/ ۳ درصدی در هفته جاری ثبت شود. اما مهمتر این است که آیا نوسان موقتی است یا بلندمدت؟ برای پاسخ به این سوال ۳ سناریو متصور است. در سناریوی اول، تقاضا فصلی است و پس از زمانی فروکش میکند. در سناریوی دوم، تقاضای سوداگری ناشی از سرمایههای سرگردان و تشدید ریسک سیاسی محرک قیمت خواهند بود. در سناریوی سوم نیز، شاخصهای اقتصاد کلان روند آتی دلار را تعیین میکنند.
دلار چهارمین گام افزایشی را برداشت؛ گامی که محکمتر از ۳ گام قبلی بود. دلار در روز گذشته با ۲۲۰ تومان افزایش در ۱۱ هزار و ۷۵۰ تومان بسته شد.
دنیای اقتصاد نوشت: دلار روز چهارشنبه در لحظاتی بالاتر از سد مقاومتی «۱۱ هزار و ۷۵۰ تومان» هم قرار گرفت؛ این سد مستحکم در ۹۰ روز گذشته شکسته نشده بود. شکست این سد باعث شد تا بازار نوسان فعلی را جدیتر بگیرد و این سوال ایجاد شود که آیا نوسان فعلی موقتی و فصلی بوده یا شدید و دنبالهدار؟ بررسیها نشان میدهد پاسخ به این سوال را میتوان ذیل ۳ سناریوی مهم جستوجو کرد. سناریوهایی که از زوایای خرد و کلان بازار را دنبال کرده و نوسان فعلی را ریشهیابی میکنند.
شکست سدهای مقاومتی
بازار ارز حدود ۷۰ روز حول نرخ ۱۱ هزار و ۴۰۰ تومان آرام گرفته بود. اما از ابتدای هفته جاری به این فاز آرامش پایان داد و یک مسیر افزایشی را آغاز کرد. اگر چه سرعت افزایش دلار در ابتدای هفته بسیار آرام بود، اما هر چه به پایان هفته نزدیکتر شدیم، سرعت افزایش قیمت دلار نیز بیشتر شد. دلار در اولین روز هفته حدود «۱۱ هزار و ۳۵۰ تومان» بود. اما در روز گذشته به نرخ «۱۱ هزار و ۷۵۰ تومان» افزایش یافت. بدین ترتیب، نرخ دلار در ۴ روز حدود ۴۰۰ تومان افزایش یافت. از زاویهای دیگر، دلار در بازار آزاد در این ۴ روز حدود «۵/ ۳ درصد» افزایش قیمت داشت.
افزایش ۴۱۰ تومانی با این آرایش اتفاق افتاد: «روز یکشنبه ۹۰ تومان»، «روز دوشنبه ۵۵تومان»، «روز سهشنبه ۳۵ تومان» و «روز چهارشنبه ۲۲۰ تومان»؛ بنابراین هر چه از ابتدای هفته به سمت انتهای هفته حرکت کردیم، نه تنها خروج بازار ارز از فاز آرامش باورپذیرتر میشد، بلکه نرخهای مقاومتی سنگینی نیز شکسته شد. بازار ارز در روز سهشنبه اولین نرخ مقاومتی یعنی «۱۱ هزارو ۵۰۰تومان» را شکست. البته بازار ارز در ۳ ماه گذشته چند بار از این سد مقاومتی عبور کرده بود. شکست نرخ مقاومتی «۱۱ هزار و ۷۵۰ تومان» در ساعاتی از روز گذشته خروج از فاز آرامش را برای بسیاری از بازیگران بازار باورپذیر کرد؛ به خصوص اینکه دلار حدود ۹۰ روز پشت این نرخ مقاومت کرده بود.
البته حدود ساعت ۱۴ روز گذشته بازار با کاهش خفیفی مواجه شد؛ برخی شواهد نشان میدهد این کاهش حدود ۸۰ تومانی نتیجه اصلاح سیاستگذار بود. البته این اصلاح هم پایداری چندانی نداشت و دلار دوباره گرایش به افزایش داشت. بهطوری که دلار در نرخی نزدیک به ۱۱ هزار و ۷۵۰ تومان بسته شد. خروج بازار دلار از فاز آرامش، یک سوال کلیدی در ذهن بازیگران بازار ایجاد کرده است. اینکه آیا این نوسان فصلی و موقتی است یا دنباله دار و بلندمدت؟
به تعبیری دیگر، آینده میان مدت دلار مانند روند پرنوسان ۲ سال گذشته خواهد بود؟ یا نه، یک نوسان فصلی است که با پایان فصل، به پایان میرسد؟ برای پاسخ به این سوال ۳ سناریوی مختلف از جمله «سناریوی تقاضای فصلی»، «سناریوی موج تقاضای جدید» و «سناریوی جریان اقتصاد کلان» مطرح میشود. هر سناریو پاسخ منحصر به فردی به این سوال میدهد.
سناریوی تقاضای فصلی
با بررسی اولیه نرخ دلار در سالهای گذشته اولین پاسخی که به ذهن میرسد این است که نوسان فعلی بازار، در دل یک اثر فصلی اتفاق افتاده است. در نیمه دوم سال معمولا اثر فصلی به سمت افزایش تقاضاست. چرا که دو دوره تسویه در این نیمه اتفاق میافتد؛ اولین دوره تسویه پایان سال میلادی است. شرکتهای تجاری در انتهای آذرماه مجبور به تسویه بدهیهای خود هستند. به این طریق، بدهکاران دلاری، دلار را در این فصل تقاضا کرده و حسابهای خود را تعدیل میکنند.
دومین دوره تسویه نیز در پایان «سال شمسی» اتفاق میافتد؛ در پایان زمستان شرکتها معمولا حسابهای مالی خود را نهایی میکنند تا ترازنامه خود را برای آغاز سال جدید، آماده کنند؛ بنابراین بهطور میانگین در دهههای گذشته رشد بازار ارز در نیمه دوم بیشتر از نیمه اول بوده است. به همین دلیل برخی از فعالان بازار، موج نوسانی جاری را به اثرات فصلی نسبت میدهند. اگر این سناریو پذیرفته شود، پاسخ به سوال مطرح شده این است که «نوسان فعلی موقتی بوده و احتمالا با پایان فصل فشار تقاضا، از فاز نوسانی خارج میشود».
سناریوی موج تقاضای جدید
دومین سناریو پا را فراتر از اثرات فصلی گذاشته و روی تصمیم ذهنی سرمایه گذاران متمرکز میشود. بر اساس این سناریو، افزایش دلار در هفته جاری را میتوان به دو موج جدید نسبت داد. اولین موج از ذهن سرمایهگذاران و برداشت ذهنی آنها از بازارهای موازی نشات گرفته است. در ماههای گذشته موج سرمایهها بسته به زمان به سمت یک بازار خاص حرکت میکرد؛ در ماههایی بازار مسکن، در برههای بازار خودرو و در ماههای اخیر نیز بازار سهام نظر سرمایهها را جلب کرده بود. با این حال، در هفتههای گذشته که بازار سهام به سقف رسید، به نظر میرسد سرمایههای سرگردان شده و سرمایه گذاران دوره «انتخاب بازار جذاب» را سپری میکنند. به عبارت دیگر، همه بازارها حداقل یک بار تجربه سواری را داشتهاند و برهه تصمیم جدید سرمایه گذاران رسیده است.
بر اساس این تحلیل، سرمایه گذاران یا بازار بانکی را انتخاب میکنند که نرخ سود حقیقی در آن حدود منفی ۱۰ درصد است؛ یا بازار ارز را انتخاب میکنند که ۱۳ ماه پیش نرخ ۱۸ هزار و ۲۰۰ تومان را لمس کرده بود. دومین موج جدید ریشه سیاسی دارد. ریشهای که در دو سال گذشته با شدتهای متفاوت همواره در کمین بازارها بوده است. ذیل این موج، بازار معتقد است گذر زمان ریسک سیاسی را در بازار افزایش میدهد.
هر چه زمان بیشتر سپری شود، از یک طرف فاصله ایران از توافق نامه برجام افزایش مییابد و از طرف دیگر آمریکا فرصت بیشتری برای جلب توجه نیروهای خارجی دارد. به همین دلیل برخی استنباط میکنند در سیر زمان تقاضای سوداگری ناشی از این دو نیرو یعنی «سرمایههای سرگردان» و «تشدید ریسک سیاسی» افزایش مییابد؛ بنابراین ذیل این سناریو، در پاسخ به سوال مطرح شده باید گفت: «موج نوسان فعلی فصلی نیست و احتمالا دنباله دار خواهد بود.»
سناریوی جریان اقتصاد کلان
سناریوی سوم، پاسخ معمای نوسان فعلی را با استفاده از متغیرهای کلان اقتصادی میدهد. بر اساس این سناریو بازارها همواره ذیل جریان درونزای اقتصاد کلان حرکت میکنند و کمتر اتفاق میافتد که از سایه این جریان خارج شوند. بر اساس این سناریو، رفتار دلار در سالهای ۹۶ و ۹۷ (یعنی حرکت از ۳ هزار و ۷۰۰ تومان به سمت ۱۸ هزار تومان) ذیل جریان درونزای اقتصاد بود؛ بعد از آن جریان سرازیری و ثبات اخیر آن در نرخ «۱۱ هزار و ۴۰۰ تومان» نیز ذیل جریان درونزای اقتصاد بود و در نهایت نوسان اخیر آن نیز ذیل جریان درونزای اقتصاد حرکت کرده است. منظور از این جریان درونزا متغیرهایی مانند «سطح نقدینگی»، «ترکیب نقدینگی»، «شاخص قیمت» و «ذخایر ارزی» است.
در حوزه نقدینگی در ماههای گذشته ضمن اینکه رشد نقدینگی بیشتر از روند بلندمدت بوده ترکیب آن نیز به سمت جزء سیالتر پول حرکت کرده است. در حوزه «شاخص قیمت»، در ماههای گذشته اگر چه سرعت رشد تورم کاهش یافته، اما همچنان شاخص قیمت با سرعتی معتدل در حال حرکت است. این جریان مداوم و معتدل شاخص قیمت، در گذر زمان «نرخ واقعی دلار» را نیز افزایش میدهد. اما تفاوتی که وجود دارد این است که در گذشته ذخایر ارزی بانک مرکزی بالا بود.
اما کاهش تدریجی ذخایر ارزی باعث شده تا عملا سیاست گذار در فرآیند مداخله محافظه کار شود. این محافظه کاری نیز باعث میشود تا نرخ اسمی ارز خیلی نتواند از نرخ حقیقی فاصله بگیرد؛ بنابراین ذیل این سناریو، برای پاسخ به سوال مطرح شده باید گفت: «نرخ ارز در ماههای آتی متحرک بوده، اما این تحرک تدریجی، آرام و با سرعت پایین بوده، نه به اندازه نوسانات قبلی.»