شواهدی از اختلافات داخلی در تلویزیون

صداوسیما اگر به فکر جذب و افزایش اعتماد مخاطب است باید رویکرد یکپارچه و واحدی اتخاذ کند، اما معلوم نیست ریاست این سازمان در نهایت تسلیم فشارهای طیف افق و هوادارانش در درون و بیرون سازمان می‌شود یا رویکرد جامعی را پی می‌گیرد و رسانه ملی را برای همه مردم ایران مدیریت می‌کند.

تاریخ انتشار: ۲۳:۲۷ - ۱۷ تير ۱۳۹۸

شواهدی از اختلافات داخلی در تلویزیون

بارها پیش آمده که در تلویزیون شاهد مواضع متفاوت و برنامه‌های متضاد بوده‌ایم، چه در عرصه فرهنگی و چه در عرصه سیاسی. انگار شبکه‌ها و حتی برنامه‌های مختلف هر کدام برای خود موضع خاص و ویژه‌ای دارند و خبری از وحدت رویه نیست؛ امری که این روزها شواهد بیشتری از آن بروز کرده است.

به گزارش ایرنا، حسین نصیری، مدیر روابط عمومی شبکه افق با حضور در برنامه «به خانه برمی‌گردیم»، با اشاره به ویژگی‌های شبکه افق اظهار کرد: این شبکه سراسری بنا به نیازهایی که در کشور وجود داشت تأسیس شد و روند رو به رشد خود را طی این سال‌ها طی کرده است. او با بیان اینکه مخاطبان بسیاری خواستار تکرار سریال تلویزیونی «گاندو» بدون حذفیات از شبکه افق شده‌اند، در سخنانی عجیب گفت: بر این اساس تصمیم گرفته شده بعد از پایان سریال «وضعیت سفید» که در حال حاضر روی آنتن شبکه افق است، شاهد پخش گاندو باشیم.

از ابتدای پخش سریال گاندو که مدعی است به یک ماجرای واقعی جاسوسی می‌پردازد، حاشیه‌هایی درباره این سریال به‌وجود آمد. برخی از دیالوگ‌های این سریال، اتهاماتی به نزدیکان مسئولان ارشد اجرایی نظام را در ذهن مخاطب تداعی می‌کرد که باعث اعتراضاتی شد و در نهایت باعث اصلاح مختصر یا بازسازی برخی موارد شد. با این حال در شب‌های اخیر این روند با ارائه چهره‌ا ی ضعیف و منفعل از وزیر فعلی امور خارجه ادامه یافت.

اما اکنون که گاندو با همه جنجال و سروصدایی که دوستدارانش به راه انداختند به خط پایان رسیده، یکی از مدیران شبکه افق اعلام کرده است که این سریال بدون حذف و به‌طور کامل از این شبکه به نمایش درخواهد آمد که این اتفاق نشان از وجود چنددستگی در صداوسیما دارد. مگر می‌شود بخش‌هایی از یک سریال در یک شبکه مضر و در همان زمان و با همان مخاطب در شبکه دیگری مفید باشد؟!

شبکه افق که از ابتدا قرار بود شبکه‌ای انقلابی و مردمی باشد، اما بعد از گذشت چند سال، توفیق آن‌چنانی نیافت و صرفاً به یک شبکه با گرایش خاص سیاسی تبدیل و فضای بسیاری از برنامه‌هایش به کنایه علیه دولت و شخصیت‌های نزدیک به آن خلاصه شد.

از سویی، برخی کشمکش‌ها در سازمان صداوسیما مدت‌هاست برملا شده و وجود طیف‌های مختلف سیاسی و مدیریتی باعث کاهش اعتماد عمومی به رسانه ملی و ریزش مخاطب شده است، تا جایی که حتی مدیران انقلابی که از بسیج رسانه ملی و شبکه افق در شبکه‌های دیگر مستقر شدند هم برای جذب مخاطب، دست به دامان ستاره‌های سینما شدند. اگر از حاشیه‌ها و جنجال‌های مربوط به حضور علی فروغی در شبکه سه بگذریم، نباید موفقیت‌های شبکه‌های پویا و تغییرات مثبت شبکه چهار که توسط مدیران جوان و انقلابی اداره می‌شوند را نادیده گرفت.

میتوان بدنه صداوسیما را به چند گروه تقسیم کرد که این گروه‎‌ها در چند سال اخیر دچار تعارض منافع و در نهایت تقابل با یکدیگر شده‌اند. اتفاقاتی مانند تعطیلی برنامه ۹۰ و برکناری عادل فردوسی‌پور از سوی حلقه افق و طیف موسوم به انقلابی و از طرف دیگر، برکناری یک‌باره جواد رمضان‌نژاد، مدیر نسبتاً موفق شبکه پنج که قبلاً مدیریت افق را برعهده داشت از طرف طیف دیگر، از نمونه‌های دعواهای داخلی در تلویزیون تفسیر شده است.

این اختلاف قبلاً در جشنواره تولیدات صداوسیما و دعوای انتخاب گلزار یا فردوسی‌پور نیز بروز کرده بود که در نهایت بعد از افشاگری وزیر ارتباطات درباره حواشی شمارش آرای مردمی، با مصلحت‌اندیشی علی‌عسگری و میرباقری به هر دو جایزه داده شد تا صداوسیما از یک بی‌اعتمادی نجات پیدا کند. این در حالی است که میرباقری، معاون سیما در مواردی مورد انتقاد طیف جوان و به اصطلاح انقلابی است که خود را تحت حمایت‌های بیرون از سازمان می‌داند و جدی‌ترین چهره آن اکنون علی فروغی، مدیر شبکه سه سیماست.

به هر حال، صداوسیما اگر به فکر جذب و افزایش اعتماد مخاطب است باید رویکرد یکپارچه و واحدی اتخاذ کند، اما معلوم نیست ریاست این سازمان در نهایت تسلیم فشارهای طیف افق و هوادارانش در درون و بیرون سازمان می‌شود یا رویکرد جامعی را پی می‌گیرد و رسانه ملی را برای همه مردم ایران مدیریت می‌کند.

پرطرفدارترین عناوین