فرارو- مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال، رییس ماند؛ با استناد به بند «۶۰» که او را دوباره روی صندلی اش نشاند؛ البته بند «۶۰» که برای جانبازانی است که یکبار بازنشسته شده اند و میتوانند دوباره حکم بازگشت به کار بگیرند، بندی برای «رهایی» از یک معضل بزرگ؛ معضلی به نام تعلیق و تحریم فوتبال ایران.
مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک که میدانستند اخراج تاج، برای فوتبال ایران هزینه زیادی دارد ریسک نکردند تا ضربهای که ۱۲ سال پیش به فوتبال ایران خورد (تعلیق کلیه فعالیتهای فوتبال) این بار گریبان این دولت را نگیرد. مهدی تاج هم البته به خوبی راه «لابی کردن» برای بقا در پستش را فراگرفت.
او جانی اینفانتینو را با جت شخصی اش از چین به تهران کشاند تا بیاید و در حاشیه فینال لیگ قهرمانان آسیا «کد» بدهد که اگر دست به چارت مدیریتی فدراسیون فوتبال زده شود، تعلیق در انتظار فوتبال ایران است. تاج به هرحال به هدفی که در سر داشت رسید: چه با استناد به مواد قانونی و چه با لابیهای ریزودرشت.
ساعتی بعد از خبر ابقای او در پستش اما، اوسیانو کروز، دستیار کارلوس کی روش، برای چندمین بار، مهدی تاج و اقتدارش در فدراسیون فوتبال را زیر سوال برد؛ اوسیانو همان طور که جملات زشتی بر زبان داشت به خبرنگاری در میکسدزون تاخت و او را تا آستانه کتک زدن پیش برد. بدتر آنکه اوسیانو ول کن ماجرا نبود و بعد از راه افتادن اتوبوس تیم ملی، دوباره اتوبوس را نگه داشت تا برگردد و به خدمت خبرنگار خاطی برسد!
جرم خبرنگار؟
مهدی تاج کمی بعد از برملا شدن فاجعهای که دستیار کی روش در ورزشگاه آزادی رقم زد با گفتن یک جمله بسیار کوتاه به مرور این اتفاق پرداخت: «به این موضوع رسیدگی میشود».
رسیدگی کردنهای مهدی تاج بیشتر شبیه به خزیدن در غاری برای فراری از هیاهویی است که آرامش را از آدمی میگیرد؛ خزیدن در غار تنهایی! او به خوبی میداند رسیدگی کردن به اموری که یک پایش کارلوس کی روش و دستیارانش باشد، یعنی شکست خوردن؛ یعنی بالابردن پرچم سفید پیش از شروع جنگ.
مهدی تاج ترسی از اینکه ترسو جلوه بدهد ندارد؛ او که بعد از روی کارآمدنش در فدراسیون فوتبال به جای پرداختن به مسائل مختلف، سعی کرده روزه سکوت در پیش بگیرداز کنار بسیاری از حواشی به وجود امده به همین سادگی گذشته است. نمونه هایش زیاد است: همین اوسیانو که به تازگی به خبرنگاری تاخته، چندی پیش یقه خطیر که آن زمان عضوی از فدراسیون فوتبال بود را چسبید و با او تا مرز کتک کاری پیش رفت؛ آن زمان خطیر یکی از نمایندگان فیفا را برده بود تا از یک ساختمان دیدار کند، ولی کروز به آنها اجازه نداد هیچ، یقه نماینده ایرانی راهم گرفت. واکنش فدراسیون مهدی تاج به این روند، اما جالب بود: خطیر از سمتش اخراج شد.
داستانهای کی روش و رفتارهای نامتعارفش هم که یکی دو تا نیست؛ در هیچ کدام از اتفاقاتی که رخ داده مهدی تاج نه اظهار نظری کرده و نه واکنشی نشان داده است. او در بدترین حالت ممکن به گفتن این جمله که «رسیدگی میشود» بسنده کرده وبه قائله پایان داده است.
ترس تاج از برخورد با مسائل اینچنینی البته با سیاست خاصی هم همراه است؛ رییس فدراسیون فوتبال که صندلی اش را مهمتر از برخورد با این و آن میداند، سعی کرده به جای حل و فصل کردن امور، به سکوت پناه ببرد تا هر اتفاقی که رخ میدهد مشمول گذر زمان شود و به دست فراموشی سپرده شود.
در واقع تاج، از ترسو بودنش بیشترین نفع را برده؛ نه کاری بر خلاف میل کی روش انجام داده و نه با پرداختن به چگونگی رسیدگی، فضای رسانهای را ملتهب کرده است. مثلا در همین مورد اخیر، او به خوبی میداند بازی با ترینیدادوتوباگو آخرین بازی تیم ملی در تهران بود؛ قریب به دو ماه دیگر هم که جام ملتها شروع میشود و بعد از آنهم که کی روش به گواه بسیاری، رفتنی است.
تاج دراین برهه نه شهامت برکنار کردن مربیای را دارد و نه منفعتی در درگیر شدن با کارلوس کی روش میبیند. پس «رسیدگی میشود»های تاج، بیشتر شبیه آبنباتهایی است که به طفلی داده میشود تا درد را فراموش کند.