فرارو– کیاوش حافظی؛ بررسی انتشار فایل صوتی بحث برانگیز منتسب به یکی از نمایندگان مجلس همچنان بلاتکلیف مانده است. فایل صوتی عجیب و مملو از پرخاش، الفاط رکیک و جنسی که هفته گذشته بازتاب گسترده ای در فضای مجازی داشت. هیات نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس می گوید هنوز شکایتی در این باره صورت نگرفته است.
محمد جواد جمالی سخنگوی هیات نظارت بر رفتار نمایندگان درباره رسیدگی به پرونده این نماینده گفت که از دبیر هیات نظارت بر رفتار نمایندگان در این باره کسب اطلاع کرده اما تا هنوز هیچ شکایتی به این هیات واصل نشده است.
جمالی گفت: «بهتر است که هیات رئیسه مجلس استفساریهای داشته باشد و اعلام کند که هیات نظارت بتواند بدون داشتن شاکی هم به برخی از مسایل که به شان و شئونات نمایندگان و مجلس آسیب میزند، رسیدگی کند یا اینکه تقاضای مردمی را رسیدگی کند. اتفاقا در این شرایط بهتر میشود و چه بسا حقایق هم روشن شود. شاید بعضی از نمایندگان هم بیگناه باشند و ما این موضوع را اعلام میکنیم.»
او افزود که " اگر شکایتی در هفته جاری در خصوص فایل صوتی که گفته میشود برای یکی از نمایندگان است مطرح شود، رسیدگی به آن به جلسه بعد هیات نظارت بر رفتار نمایندگان موکول میشود چراکه برای جلسه آتی هیات نظارت بر رفتار نمایندگان تعدادی از نمایندگان را دعوت کردهایم."
پیشتر برخی نمایندگان از پیگیری این موضوع در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان خبر داده بودند.
پروانه سلحشوری، رییس فراکسیون زنان با ابراز تاسف از این مساله گفته بود: «نمیتوان براساس یک فایل صوتی و ادعای یک سایت خبری یک نماینده یا اصلا یک شهروند معمولی را محکوم کنیم. این مساله به حیثیت و آبروی افراد مربوط است و قاعدتا باید بررسی دقیقی برای اثبات صحت یا کذب آن صورت گیرد.»
این نماینده اصلاحطلب مجلس در عین حال گفت: «درصورتی که ادعای مطرح شده درمورد اینکه صاحب صدا یکی از نمایندگان مجلس است، به اثبات برسد لازم است برخورد قانونی لازم انجام شود.»
در این بین عده ای نیز معتقدند که احتمال پاپوش سازی برای نماینده مورد نظر وجود دارد. با این حال تاکنون بررسی جدی درباره صحت و سقم فایل منتسب به نماینده یکی از شهرهای غربی کشور صورت نگرفته است و این موضوع همچنان مبهم و بلاتکلیف مانده است.
اعتراض به پالرمو با "دختر خوشگلا"
اگر انتساب این فایل صوتی به نماینده مجلس تایید نشود، اما پیدا کردن رفتارهای دور از شان مجلس از سوی نمایندگان کار چندان دشواری نیست. در همین ابتدای سال بود که جهانبخش محبینیا، نماینده میان دوآب در مجلس مشغول سخنرانی بود که ناگهان در مکث بین جملاتش از بلندگوهای مجلس شنیده شد: «به ما این دختر خوشگلها رو نشون بده». با همه اینها بعد از گذشت چند روز بعضی نمایندگان مجلس روایت دیگری به دست دادند. آنها این جمله را زبان طنز آقای نماینده میدانستند. مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس و رئیس هیات نظارت بر رفتار نمایندگان درباره آن صدا گفت: برخلاف تصور کاربران فضای مجازی، هدف از بیان این تعبیر ازسوی این عضو کمیسیون آموزش مجلس، نه بحث درباره مسائل شخصی یا جنسیتی، بلکه صحبت درمورد لایحه «پالرمو» بوده و سلیمی در آن اظهارات، بهگفته پزشکیان از نوعی کنایه و ضربالمثل استفاده کرده است.
ادبیات جنجالی نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه هم در نوع خود جالب توجه است. بعد از انتخابات مجلس و پیش از آنکه منتخبان مردم کار خود را در مجلس دهم آغاز کنند کلیپی از نادر قاضی پور منتشر شد که اهانتش به زنان حتی او را تا مرز زیر سوال بردن اعتبار نامه اش در اولین هفته نمایندگی تهدید کرد. او در آن کلیپ که به روزهای مبارزات انتخاباتی مربوط میشد گفته بود: «مملکت را به آسانی به دست نیاوردهایم که هر روباه و بچه و کره الاغی را بفرستیم آنجا. مجلس جای کره الاغ نیست! ... مجلس جای زنان نیست؛ جای مردان است. بفرستید سرشان بلا بیاورند تا آبرویتان برود؟!» با این حال اعتبار نامه او زیر سوال نرفت. اعضای فراکسیون زنان میگفتند قاضی پور بعد از ورود به مجلس از زنان عذرخواهی کرده است.
ادبیات سیاستمداران سخیف شده است
اما چه چیز باعث ادبیات +۱۸ سال بعضی از مردان سیاست شده است؟ ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا در گفت وگو با فرارو میگوید: متاسفانه ما مشکل سخیف شدن ادبیات سیاستمداران را داریم. قبلا هم یک نماینده مجلس با یکی از ماموران فرودگاه درگیر شده بود که هنوز هم پرونده او در جریان است. ما در دولت هم اخیرا چند نمونه داشتیم. اگر خاطرتان باشد چندی پیش یک معاون وزیر به خبرنگاری توهین کرده بود که وزیر مربوطه گفت احتمالا رفتار معاونش ناشی از خستگی بود. انگار این مسئولان چهره واقعیشان همین است که بروز میدهند، اما به خاطر مسئولیتی که دارند تلاش میکنند ظاهرسازی کنند و این رفتارها یا ادبیات را از خود نشان ندهند. اما وقتی رهایشان میکنید آنها به خود قبلیشان برمیگردند و با ادبیات سخیف صحبت میکنند.
جامعه دچار نفاق اخلاقی شده است
این فعال سیاسی میگوید: اگر بخواهیم عقب برویم، ریشه اصلی ماجرا به این برمی گردد که ما در نظام انتخاب افرادمان دچار کاستیهایی هستیم. نه اینکه کلیت اینگونه باشد، اما گاهی افرادی در نظام جمهوری اسلامی به عنوان وزیر، وکیل، مدیر دولتی یا مسئول در قوه قضاییه انتخاب میشوند که صلاحیت مسئولیت گرفتن را ندارند. ماهیت و خود واقعی افراد با آن چیزی که نشان میدهند تفاوت میکند. میخواهم بگویم نوعی نفاق اخلاقی وجود دارد. نفاق اخلاقی با نفاق دینی فرق میکند، اما آن را در سطح جامعه هم میتوانیم ببینیم. مثلا یک خانم در جامعه به یک صورت دیده میشود، اما همان خانم وقتی میخواهد وارد ادارهای دولتی شود ظاهر خودش را تغییر میدهد. یا در یک مدرسه دختر دانش آموز بسته به شرایط حاکم در مدرسه یک جور رفتار میکند، اما وقتی که او را بیرون از مدرسه مثلا در یک کافه ببینید تعجب میکنید که این همان دانش آموز با آن مانتو و مقنعه است!
این فعال سیاسی اصولگرا در ارتباط با نقش نهادهای ناظر در تعیین صلاحیتهای اخلاقی سیاستمداران میگوید: من موضوع را بزرگتر از این میدانم که بخواهیم بگوییم سیستمهای کنترلی باید سیاستمداران را کنترل کنند. سیستمهای کنترلی در همه جای دنیا تا یک حد جواب میدهند. از یک حدی به بعد، سیستمهای کنترلی دچار اشتباه میشوند و یا به خاطر روابط افراد و باندبازیها ناکارآمد میشوند.
خودِ واقعی آقای نماینده
او ادامه میدهد: مشکل بزرگتر از نهادها یا دستگاههای کنترلی است. همانطور که گفتم مشکل سر این است که ما از مردم در سطح جامعه گرفته تا بالاتر در بین مسئولین دچار نفاق اخلاقی هستیم. باید بررسی کنیم و ببینیم چرا دچار نفاق رفتاری شده ایم. به هرحال مسئولان برآمده از همین مردمند. اگر این نفاق رفتاری درمان نشود از میان همین مردم در فلان شهرستان فردی به عنوان نماینده مجلس، عضو شورای شهر یا نماینده فلان مجلس انتخاب میشود که به خاطر مسئولیت گرفتن ظاهر خودش را یک جور میکند، اما در پای تلفن یا در مجلسی که احساس میکند صدایش ضبط نمیشود، ادبیات و رفتاری به کار میبرد که آدم تعجب میکند. خود واقعی او همانی است که در مجلس خصوص دیده میشود در مجلس یا فلان وزارتخانه، چون دیده میشود ظاهرسازی میکند.
مردم رفتار حاکمان را الگو قرار میدهند
ناصر ایمانی در پاسخ به این سوال که این نفاق رفتاری از کجا نشات میگیرد میگوید: هر نوع حکومت ارزش گرا نوعی نفاق رفتاری همراه خود میآورد. نمیگویم این نظر من است، اما برخی بر این اعتقاد دارند که نظامی که بخواهد مردم را به شکل خاصی نمایش دهد، مردم در جاهایی که با حکومت سر و کار دارند خود را به آن شکلی که حکومت میخواهد نشان میدهند، اما خارج از آن محیط جور دیگری خود را نمایش میدهند. من چنین اعتقادی ندارم. من معتقدم مردم به عملکرد حکومت و حاکمان خود نگاه میکنند. خواه این حکومت ارزشگرا و خواه یک حکومت سکولار مثل فرانسه باشد. این فرمایش امیرالمومنین است که مردم همان رفتاری میکنند که حاکمانشان میکنند. اگر مردم از حاکمان خود احساس صداقت، تلاش، اخلاق و عدم فساد برداشت کنند، قطعا رفتار آنها هم شبیه به حاکمان شان خواهد بود. اما وقتی مردم میبیینند معیشت شان در تنگنا قرار میگیرد عکس دستور حاکمان رفتار میکنند، مگر آنجایی که با دستگاه حاکمیتی کار دارند.
هرچه از دهه اول انقلاب فاصله میگیریم نفاق اجتماعی بیشتر میشود
او در جمع بندی سخنان خود میگوید: وقتی فردی به اداره دولتی میرود با یک سر و شکل ظاهر میشود، اما وقتی از آنجا خارج میشود کراوات میزند. بحثم این نیست که کراوات زدن خوب یا بد است بلکه بحث اینجاست که کراوات یک چیز ارزشی مسئولان ما نیست. این به این خاطر است که مردم از حاکمان رفتارهای دوگانه میبینند. اما اگر مردم ببینند مسئولانشان انسانهای صادقی هستند مانند آنچه دهه اول انقلاب شاهد آن بودیم مانند آنها برخورد میکنند. ما به تدریج که از دهه اول انقلاب فاصله میگیریم با این رفتار دو گانه رو به رو میشویم که منجر به نفاق اخلاقی در مردم میشود و به این ترتیب ما شاهد این هستیم یک نماینده یا مدیر دولتی در یک جلسه خصوصی یک شکل است، اما در محل کار خود شکل دیگر است.
فقدان اعتماد اجتماعی سیاستمداران کوچه بازاری را سر کار میآورد
فیاض زاهد، جامعه شناس و فعال سیاسی اصلاح طلب نیز ادبیات سخیف برخی مردان سیاست را ناشی از فقدان اعتماد اجتماعی میداند. او در پاسخ به این سوال که چه چیزی باعث میشود افرادی با ادبیات کوچه و بازاری سیاستمدار شوند میگوید: این رفتارها در جوامعی دیده میشود که سلسه مراتب اجتماعی و سیاسی دچار ناکارآمدی میشود. مضاف بر این، از بین رفتن اعتماد اجتماعی هم به این وضعیت دامن میزند. اگر شهروندان یک جامعه احساس کنند با ارزشهای انسانی به آن چیزی که حق شان است نمیرسند دیگر به هنجارها، چارچوبها و قواعد اطمینان نمیکنند. بسیار شنیده ایم که در زمان قدیم جوانمردها برای ضمانت تار سبیل خود را گرو میگذاشتند. یا وقتی میخواستند سفر بروند ناموس خود را به فردی میسپردند چرا که مطمئن بودند اتفاقی برای ناموسشان نمیافتد. اما حالا به جایی رسیده ایم که اگر شما برای ضمانت از چک استفاده کنید، باز هم بازار به شما اعتماد نمیکند. در سیاست هم همین است. مردمی که احساس میکنند نمیتوانند از طریق ساختارها و قوانین کار خود را پیش ببرند سراغ افراد میروند که فکر میکنند اگر کوچه و بازاریتر عمل کنند موفقیت بیشتری دارند. در ایالات متحده هم ترامپ بر سر کار آمده است و این به نارضایتی درون جامعه آمریکا برمیگردد.