bato-adv
دکتر حمید ایماندار

دکترا بخوانیم یا نه؟

پس از ملاحظه رنجنامه‌ای متعدد جوانانی با تحصیلات عالیه شایسته دیدم به عنوان کسی که در رشته‌های مختلف انسانی و فنی را طی کرده و چند وقت پیش دکترای خود را از دانشگاه دولتی معتبر اخذ نمودم تجارب و توصیه‌های خود را به همه جوانان و خانواده‌های گرامیشان عرض کنم تا شاید گامی در مسیر اصلاح وضع فاجعه بار کنونی باشد که در آن نمی‌توان با ۱۲ سال تحصیلات عالیه به یک زندگی با حقوق مکفی و در شان یک فرد تحصیل کرده دست یافت.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۴ - ۲۴ تير ۱۳۹۷
دکتر حمید ایماندار؛ پس از ملاحظه رنجنامه‌ای متعدد جوانانی با تحصیلات عالیه شایسته دیدم به عنوان کسی که در رشته‌های مختلف انسانی و فنی را طی کرده و چند وقت پیش دکترای خود را از دانشگاه دولتی معتبر اخذ نمودم تجارب و توصیه‌های خود را به همه جوانان و خانواده‌های گرامیشان عرض کنم تا شاید گامی در مسیر اصلاح وضع فاجعه بار کنونی باشد که در آن نمی‌توان با ۱۲ سال تحصیلات عالیه به یک زندگی با حقوق مکفی و در شان یک فرد تحصیل کرده دست یافت.

سطور ذیل حمل بر خودستایی و فصل الخطاب بودن آن‌ها نشود چرا که بهترین تعبیر برای این بیانات تجارب و توصیه‌های بنده است و لا غیر.

ابتدائا پاره‌ای از ملاحظات و واقعیات غیر قابل انکار وضع موجود را از نظر می‌گذرانیم:

۱) فرآیند جذب نیرو‌های متخصص در بدنه دولت و بخش خصوصی چند سالی است که به شدت کاهش یافته و همین مقدار اندک نیز دستخوش اطاله فرآیند جذب، سهمیه‌های متعدد، تبعیض ها، عدم پراکندگی عادلانه استخدام‌ها در رشته‌های مختلف دانشگاهی، عدم تناسب خروجی دانشگاه‌ها با تقاضای بازار دولتی و خصوصی و... شده است.

۲) فراوان در اطراف خود با فارغ التحصیلان بیکار دکترا و ارشد در رشته‌های درجه یک و از دانشگاه‌های معتبر دولتی مواجهیم و با این وجود عمده افراد نمیخواهند از این مسیر کهنه و ناکارآمد تحصیل تا جایی که ظرفیت‌های دانشگاه‌ها اجازه می‌دهد کنار بکشند. البته حساب سوگلی‌های رشته‌های پزشکی کاملا جداست که متفاوت با همه دنیا در کشور ما حقوق و کارانه‌های نجومی گرفته و شگفت آور نیست که بعضا خود را قیم مردم می‌دانند در حالی که دانش آموختگان دکترای مهندسی شریف مظلومانه به دنبال گرفتن حداقل حقوق خود هستند.

۳) این روز‌ها پالس‌های مثبتی را شاهدیم که خانواده‌ها دیگر به مانند سابق به هر قیمتی به دنبال دکتر و مهندس شدن فرزندان دبیرستانی خود نیستند و گاه آن‌ها را ترغیب می‌کنند صرفا به یک مدرک کارشناسی آن هم در دانشگاه شهر خود اکتفان نموده و سریعا به خدمت سربازی و اشتغال روی آورند این رویه به ویژه برای دانش آموزانی که سطح درسی متوسط به پایی دارند بسیار میمون و مبارک است؛ به عبارتی خود ما در تغییر فرهنگ غلط مدرک گرایی موجود باید سهیم شویم؛ خوشبختانه دیگر عناوین دکتر و مهندس آن رنگ و لعاب قبلی را برای جامعه و مردم عادی ندارد.

۴) تحصیلات عالیه و پیشوند دکتر و مهندس این روز‌ها صرفا برای مدیرانی که در صدد ارتقاء در جایگاه شغلی و شان اجتماعی خود هستند کارایی زیادی دارد و الا جوانان را صرفا پشت سد بلند جذب هیات علمی متراکم می‌کند که هم اکنون از جذب ۳ تا ۴ هزار نفری سالهی قبل به جذب حدود ۵۰۰ نفر در سال کاهش یافته؛ در حالی که با سیاست‌های غلط سال‌های اخیر ظرفیت‌های دکترا به نحو چشم گیری افزایش یافته و کیست که نخواهد طعم دکتر شدن را نچشد ولو اینکه به احتمال قوی می‌داند جز ۵ سال بیگاری کشیدن برای اساتید دانشگاهی طرفی نمی‌بندد.

۵) متاسفانه مسئولان بدون توجه به سرنوشت این همه جوان نجیب و نخبه حاضر نیستند ظرفیت‌ها را کم کنند، اما چرا؟ روشن است: ۱) واحد‌های دانشگاهی و گروه‌های آموزشی تعطیل و اساتیدشان تعدیل می‌شوند ۲) تعداد مقالات کشور کاسته شده و رتبه جهانی کشور در زمینه توسعه علمی کاهش می‌یابد ۳) بدون دانشجوی تحصیلات تکمیلی و استثمار نخبگان، اساتید و دانشگاه‌ها از ارتقا گرفتن محروم می‌شوند و... مسئولان وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی بدانند این مزایا به قیمت بازی با سرنوشت این همه نخبه عمدتا عاشق علم حاصل می‌شود در حالی که هیچ تمهیدی برای شارژ مادی و معنوی این نخبگان در سالیان متمادی و طولانی تحصیل فراهم نشده است.

اما توصیه ها:
۱) مسئولان بدون توجه به ملاحظات مذکور سریعا ظرفیت‌های دانشگاه‌ها را در همه مقاطع به شدت کاهش دهند تا با تقاضای موجود در بازار تناسب ایجاد گردد و هر کس در حال تحصیلات عالیه است و یا به دنبال ورود به این حوزه، از آینده شغلی خود اطمینان داشته باشد تا پس از سال‌های طولانی سرخورده نشود.

۲) معلوم نیست مسئولان بخواهند یا بتوانند یا اگر هم توان و اراده اش باشد تا چه زمانی قادر باشند این تناسب خروجی دانشگاه‌ها و تقاضای جامعه را ایجاد کنند تا آن زمان خواهشا جوانان به مدرک کارشناسی و نهایتا ارشد اکتفا نموده و به سراغ اشتغال آزاد بروند در عین اینکه گوشه چشمی به باز شدن در‌های استخدام هم دارند-همه تخم مرغ‌ها را در سبد تحصیل و استخدام نگذارند که در این شرایط افسرده و سرخورده خواهند شد.

۳) عزیزانی مسئول می‌توانند با جیب‌های پر پول بروند و در واحد‌های بین الملل، پردیس ها، دانشگاه آزاد و احیانا اگر توان رقابت با جوانان را دارند در واحد‌های دولتی مدرک دکترا گرفته و هر چه بیشتر پرستیژ خود را در محیط شغلی و اجتماعی افزایش دهند و ارتقاء درجه بگیرند و تا نفس آخر هم دست از میز خدمت برندارند... اما جوانان عزیز دست به عصا و واقع بینانه به آمار جذب هیات علمی نگاه کنند؛ واقعا تو خیلی رشته‌ها مثل رشته‌های محض و کشاورزی و تربیت بدنی عملا جذب معتنابهی وجود ندارد حتی اگر بهترین رزومه علمی و پژوهشی را داشته باشید؛ در این شرایط چرا باید برویم و ۸ سال ارشد و دکترا بخوانیم؛ اگر رفتیم خواندیم و جذب نشدیم خودمان را به واسطه بی تدبیری مان و عدم رصد معقول وضع موجود شماتت کنیم و البته قبلش مسئولان را.
 
اما اگر آمار جذب خوب بوده و ما هم بدانیم قطعا جزء بهترین‌های رشته خودمان در کشور هستیم آن گاه با ریسک کمتری دکتر خواندن ارزش دارد. البته باید بدانیم نهایتا در سن ۳۲ سالگی هیات علمی خواهیم شد و ۱۰ سال فرصت زندگی و کسب ثروت و ازدواج را از دست داده ایم، اما به عشق علمی و کمال روحی خود نزدیک شده ایم.

در یک کلام حقیر به عنوان دانش آموخته برتر دکترا با بهترین رزومه و در بهترین دانشگاه به نمایندگی از قاطبه نخبگان علمی کشور توصیه‌ها خود را متوجه اصناف زیر می‌نمایم:

مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم:کاهش سریع ظرفیت‌های دانشگاهی در همه مقاطع تحصیلات تکمیلی جهت نجات سرمایه‌های علمی و جلوگیری از سرخوردگی آنان بدون ملاحظه نارضایتی اساتید و افت احتمالی تعداد مقالات کشور.

جوانان و خانواده ها: به هر قیمت دنبال ارشد و دکترا نروید مگر اینکه ملاحظات جدی مرقوم در سطور پیشین را خیلی جدی لحاظ نموده باشید در غیر این صورت جز خودخوری، افسردگی، زخم زبان شنیدن از اطرافیان و... ثمره‌ای نخواهید دید.

مدیران: مدرک دکترا بگیرید به هر نحو شده با هر قیمت؛ حتی اگر رساله شما را کس دیگری نگارش کند... برای پرستیژ و ارتقاء شغلی شما کولاک می‌کنه.
 
مجله خواندنی ها
مجله فرارو