سید جمال هادیان طبائی زواره؛ فرهنگستان هنر موسسهاي است با شخصيت حقوقيِ مستقل كه به نهاد رياست جمهوري وابسته است و هدف از تاسيس آن، پاسداري از ميراث فرهنگي، هنر اسلامي و ملي و پيشنهاد سياستها، راهبردها و دستيابي به آخرين يافتهها و نوآوريها و نيز ارتقاي فرهنگ اسلامي براي مقابله با تهديدهاي فرهنگ مهاجم است.
فرهنگستان هنر در دورة فعالیت خویش دو رئیس با دو رویکرد متفاوت را به خود دیده و در حال حاضر علی معلم دامغانی، با حکم محمود احمدینژاد، رئیس فرهنگستان هنر است؛ انتخابی که از ابتدا با حاشیههای فراوان روبهرو بود. وقتی احمدینژاد نتوانست مشاور هنری خود، یعنی مهدی کلهر را بر این منصب بنشاند و اصرار حداد عادل هم برای انتصاب مهدی چمران بیفایده بود، رئیسجمهور وقت، علی معلم دامغانی را پیشنهاد کرد و با رای اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی بهعنوان رئیس جدید فرهنگستان هنر برگزیده شد.»
براساس اساسنامه قبلی فرهنگستان هنر، رئیس فرهنگستان از میان سه نفر از صاحبنظران برجسته کشور به پیشنهاد مجمع عمومی و حکم ریاست عالیه فرهنگستان (رئیسجمهور) برای 4 سال منصوب میشد و انتخاب مجدد وی بلامانع بود. این ماده در دورة احمدینژاد و برای تسهیل انتخاب شخص مورد نظر به این شکل تغییر یافت: «رئیس فرهنگستان از میان اعضای فرهنگستان، به پیشنهاد رئیسجمهور و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و با حکم وی برای یک دوره چهارساله انتخاب میشود.»
به این ترتیب رئیس فرهنگستان که تاکنون با پیشنهاد اعضای پیوسته انتخاب میشد از این پس توسط شخص رئیسجمهور انتخاب خواهد شد.
جالب اینجاست که رئیس فرهنگستان هنر طبق قانون برای چهارسال منصوب میشود اما حکم رئیس فعلی در اول دی 1388 صادر شده و در پایان آذر 1392 خاتمه یافته است. البته بر اساس اساسنامه فرهنگستان هنر، ادامه ریاست رئیس پیشین بلامانع است به شرطی باشد که پروسة انتصاب او دوباره از نو طی شود.
یکی از ارکان فرهنگستان، اعضای پیوسته آن هستند که 30 نفرند و بهصورت مادامالعمر انتخاب میشوند و هر یک در هنر و رشته خود برجسته و بیبدیلاند. رئیس فرهنگستان نیز باید از میان اعضای پیوسته فرهنگستان انتخاب شود. وقتی در آذرماه 1389 قرار شد رئیس فرهنگستان تغییر کند، کسی برای این مسئولیت در نظر گرفته شد که عضو پیوسته فرهنگستان نبود. علی معلم دامغانی با حمایت رئیس دولت دهم عضو پیوسته فرهنگستان هنر شد. از این رو فاصله عضویت پیوسته او در فرهنگستان تا آغاز ریاستش بر آن تنها یک روز بود.
اینک حدود 3 سال از موعد اتمام ریاست استاد علی معلم دامغانی بر فرهنگستان هنر گذشته است و به نظر میرسد این نهاد عالی در انجام مسئولیتهای خویش بیش از پیش منفعل و طالب تحولاتی اثرگذار همگام با توسعه دیگر بخشهای کشور است.
همانگونه که در قانون آمده است رئیس فرهنگستان باید از میان شخصیتهای برجسته فرهنگی هنری به پیشنهاد رئیس جمهور، تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی و حکم رئیس جمهور انتخاب شود.
اجماع اعضای پیوسته فرهنگستان، تأیید اعضای شورای انقلاب فرهنگی و پیشنهاد و حمایت رئیس جمهور در این انتخاب نقش دارد اما صرفنظر از همة اینها فردی باید بر مسند مهمترین نهاد سیاستگذاری هنر تکیه زند که دارای کاریزما، محبوبیت و مقبولیت در جامعه هنری، صاحب شناخت عمیق و احاطة فرهنگی، صاحبنظر، ایدهپرداز و خلاق در مدیریت فرهنگ و هنر باشد.
با این اوصاف و بدون نیاز به کنکاش و بررسی شخصیتهای دارای صلاحیت برای ریاست فرهنگستان هنر و از هر منظر که نگاه کنیم به نام احمد مسجدجامعی میرسیم. شخصیت فرهیخته و مدیر نظریهپردازی که در خانوادهای ایمانی و فرهنگی بالیده و از ابتدا با فرهنگ و هنر تکوین یافته است و به جرئت او را میتوان محبوبترین و تأثیرگذارترین مدیر فرهنگی در دوران پس از انقلاب دانست.
بیتردید احمد مسجدجامعی مورد حمایت و اجماع اعضای پیوسته فرهنگستان است و شرایط برای عضویت او در میان اعضای پیوسته نیز مهیاست و اگر از منظر فرهنگی نگاه کنیم قطعا این ویژگیها بر اعضای شورای انقلاب فرهنگی نیز پوشیده نیست. همفکری و مقبولیت مسجدجامعی در دولت تدبیر و امید و ارتباط او با رئیس جمهور محترم و معاون اول نیز مسیر این انتخاب مدبرانه را تسهیل میکند و روزهای خوش و بالندهای را برای فرهنگستان هنر نوید میدهد. تردیدی نیست که انتخاب مسجدجامعی به ریاست فرهنگستان هنر، دل قاطبة نخبگان فرهنگ و هنر را شاد خواهد کرد.
شاید دولت تدبیر و امید در کوران مسائل متفاوت و متعدد سیاسی و اقتصادی، ضرورت تغییر و تحول در فرهنگستان هنر را از یاد برده است. اکنون بر اهالی فرهنگ و هنر است که این خواسته را مرتب گوشزد کنند تا محبوبترین مدیر فرهنگی کشور بر جایگاه برازندة خویش بنشیند و منشأ تحولات بزرگ شود.