فرارو - "به نظر میرسد عوامل فیلم کیمیا برای ساخت یک فیلم تاریخی با مضامین انقلاب و دفاع مقدس از صداوسیما بودجه گرفتهاند اما در اصل اثری عاشقانه تولید کردهاند". این سخنان تازه غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده مجلس شورای اسلامی در انتقاد به سریال کیمیاست. انتقاد این عضو فراکسیون رسانه و هنر مجلس تنها یکی از نقدهایی است که این روزها به طولانیترین سریال صداوسیما میشود.
به گزارش فرارو، ایمنآبادی که احتمال داده سازندگان سریال توانایی جذب مخاطب از راه پرداختن به انقلاب را در خود نمیدیدهاند گفته" عوامل این سریال برای از دست ندادن مخاطب از میانِ راه فیلمنامه را به سوی مباحث عاشقانه سوق دادهاند".
سایه عشق بر تاریخ در "کیمیا"
پیش از این هم یکی از اعضای شورای نظارت بر صداوسیما مجلس به سایهانداختن ماجرای عاشقانه بر روایت تاریخی در سریال کیمیا اشاره کردهبود. رمضان شجاعی کیاسری معتقد است "کیمیا" از ضعف محتوا رنج میبرد.
نقد محتوای سریال جواد افشار به همینجا ختم نمیشود. با سپریشدن چند قسمت از پخش آن رسانهها نیز برخی از ابعاد و مضامین سریال را زیر سئوال بردند.
بهرنگ ملکمحمدی –منتقد- با تاکید بر اینکه نگاه به انقلاب در این سریال تقلیلگرایانه است، در روزنامه رسالت نوشت: "تقليل انگيزهها و وقايع به معموليترين حد ممکن در این سریال چيزي جز سادهکردن انقلاب نيست.” وی همچنین به این نکته اشاره کرده که در کیمیا بزرگترین انقلاب مردمی در قرن بیستم با قصهای ضعیف در یک کوچه به تصویر کشیده شدهاست.
یکیدیگر از سایتها نیز در نقدی به عدم هماهنگی وقایع داخل سریال با بستر تاریخی که سریال در آن روایت میشود پرداختهاست. در بخشی از گزارش این سایت آمده "داستان کيميا در تاريخ ارديبهشت ۵۷ در خرمشهر آغاز شد. با پايان فصل مدارس يعني ابتداي تابستان ۵۷ فرخ پارسا به همراه خانوادهاش به تهران مهاجرت کردند. با فرا رسيدن مهر ۵۷ کيميا سال تحصيلي جديد را در تهران و در مدرسه جديد آغاز کرد. در فاصله اين چند ماه، درگيريهاي شهرام کامفر و فرخ پارسا روايت شد. شهرام همسر باردارش را به آمريکا فرستاد، مدارس تعطيل شد، فرخ چند ماهي است که از خدمت نظام استعفا داده، بيژن فرار کرد، شهرام کشته شد، همسر شهرام با يک پسر حدود يک ساله به ايران برگشت، اما هنوز داستان به بهمن ۵۷ نرسيده و انقلاب پيروز نشده است!"
کیمیا هم گاف میدهد
ماجرای کلی سریال کیمیا روایت زندگی یک خانواده ایرانی است که در کنار تحولات سیاسی، اجتماعی تاریخی در سهفاز مختلف قرار میگیرد. محور داستان حولِمحور دختر این خانواده با نام "کیمیا" است.
گذشته از اینکه چرا برخلاف معرفیهای اولیهِ فیلم روایت عاشقانه بر روایت تاریخی میچربد و چرا انقلاب اسلامی در بعدی کوچک نشان داده شده "کیمیا" گافهای زیادی هم دادهاست. همانگونه که گافهای سریالی مانند معمای شاه از چشم مخاطبان و افراد سرشناس دور نمانده، گافهای تاریخی این سریال نیز واکنش های زیادی در پی داشته است.
یکی از مهمترین گافهای این سریال را محمد قوچانی مطرح کرد. سردبیر مجله مهرنامه چند روز پیش در صفحه اینستاگرامش این گاف را علنی کرده و گفته در سریال خانم کیمیا در حال ویراستاری کتاب پرتوی از قرآن آیتالله طالقانی است، در حالیکه این کتاب را آقای محمدمهدی جعفری ویرایش کرده بوده و در زمانی که در فیلم نشان داده میشود ایشان رحلت کرده بودند.
قوچانی همچنین در بخشی نوشته: "بهراستی نمیشد به مخاطب اهمیت داد و کتاب دیگری را برای ویراستاری به کیمیا سپرد؟ البته باز جای شکرش هست که تفسیر المیزان را به ایشان نسپردهاند!"
گافهای دیگر این سریال هم از چشم مخاطبان و مردم دور نماندهاست. گافهایی که عمدتا مربوط به طراحی صحنه و آنچه مربوط میشود که قرار بوده حسوحال سالهای پیش و پس از انقلاب را به مخاطب القا کنند.
نشاندادن تبلیغ همراه اول در یکی از قسمتها، حضور آیفون در اکثر خانهها، چادر آستیندار و غیره برخی از گافهایی بودند که توجهها را به خود جلب کردهاست.
یکی از سایتها در اینباره نوشته "با توجه به نوع امکانات باید فیلمسازان را بخشید. اما همهچیز هم خارج از توان کارگردان و منشی صحنه و باقی عوامل نیست. خیلی چیزها را میشد مخفی کرد و یا میشد یکیدوتا فیلم دید یا به آرشیو عکسهای آن دوره مراجعه کرد. همچنین سخت نبود اگر عوامل فیلم سرچ میکردند تا بفهمند در دورهای که برخی از شهرستانهای محروم کشور حتی یک متر جاده آسفالت نداشتند، آخر پشتبام خانهها چطور میتوانسته ایزوگام باشد؟!"
کیمیا موفق بود؟
با اینحال و با همه ایرادات محتوایی و شکلی که به سریال کیمیا وارد شده، سازندگان آن معتقدند در ساخت آن موفق عمل کردهاند و توانستهاند مخاطبان را از سریالهای ماهوارهای به رسانه ملی بکشانند. چنانچه روح الله سهرابی قائم مقام انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس گفته این سریال توانسته خیابانها را خلوت کند!
همچنین جواد افشار کارگردان این سریال در نشستی گفت بر اساس نظرسنجی صداوسیما کیمیا در هفته اول 27 درصد، هفته دوم 36 درصد، هفته سوم 44 درصد، هفته چهارم بالای 50 درصد و هماکنون بیشتر از 67 درصد مخاطب دارد.
مسعود بهبهانینیا نویسنده سریال کیمیا نیز فارغ از نقدها به پرداخت تاریخیِ فیلم، یکی از اهداف آنرا نشاندادن سالهای انقلاب و جنگ عنوان کرده و در اینباره توضیح داده که بیش از 70 درصد از مردم ما دیگر خاطرهای از انقلاب ندارند و آنهایی هم که خاطرهای دارند سعی میکنند این خاطره را فراموش کنند. ما سعی کردیم در سریال کیمیا با یک قصه ملودرام مردم را به آن سالها و حوادث ببریم.
البته این نویسنده گفته لزومی نمیدیدهاند که حوادث تاریخی را نعل به نعل تکرار کنند و از این میان حوادثی را گلچین کردهاند.
عوامل سریال کیمیا به گافهایی که از این سریال گرفته شده نیز پرداختهاند. آنها میگویند کیمیا با یک سیستم "گافگیری" مواجه است؛ سیستمی که رسانهها آن را به راه انداختهاند. کما اینکه از نظر تهیهکنندهِ سریال اینکه در پلانی از فیلم یک 206 دیده شده موضوعی بسیار سطحی است و ما باید یاد بگیریم به دنبال مسائل جدیتری در سریال کیمیا باشیم.
کارگردان سریال نیز در صحبتهایش به گافهای موجود در این فیلم اشاره کرده، با این تفاوت که او کمبود امکانات و بودجه برای ساخت صحنههایی واقعیتر را دلیلی بر برخی از ضعفها میداند.
سریال کیمیا با حمایت مالی انجمن سینمای دفاع مقدس ساخته شدهاست. البته به گفته سازندگان در مراحل تولید مشکلات مالی زیادی وجود داشته اما در نهایت آنها توانستهاند با همه کمبودهای مالی سریالی صدقسمتی را بسازند.
با توجه به صحبتها درباره ساخت سریال کیمیا، به نظر میآید که سیمای ملی نسبتبه ساخت سریالهای طولانی خوشبین است. یکی از استدلالها در ساخت سریال کیمیا نیز این بوده که بتواند با سریالهای طولانی ترکیهای و شبکههای ماهوارهای رقابت کند و جایگزین آنها شود.
شاید هنوز برای قضاوت درباره اینکه کیمیا توانست در این زمینه موفق باشد یا نه زود باشد؛ چرا که تناقضی میان سازندگان که معتقدند به این هدف رسیدهاند و منتقدان که میگویند کیمیا سریالی ضعیف است وجود دارد. بنابراین بهنظر میرسد بهترین کار این است که ببینیم "کیمیا" در قسمتهای بعدی چگونه در قالب تلویزیون خواهد نشست.
در صورتی که شما مقایسه کنید دختری رو که آرش تربیت کرده با دختری که کیمیا و پیمان تربیت کردن،
دختری که آرش تربیت کرده(رها یا آزاده)دختری فهیم، متین،باوقار،و صبور و مهربون
در مقابل دختری که کیمیا و پیمان تربیت کردن (سحر) دختری گستاخ،بی ادب،عصبی و خودخواه.
البته خود کیمیا هم خیلی زن لوس و ننری هست،
بعد جالبه که توی مدرسه همه با مقنعه هستند،بعد ایشون که خانم مدیر انقلابی و مذهبی هستند با روسری
دختر کیمیا(سحر) پررو ،گستاخ،عصبی