رستوران اریکه ایرانیان پدیده شاندیز در تهران شاهد یک تحصن آرام اما پرحاشیه است. از شب شهادت امامهشتم شیعیان(ع)، مردم طلبکار یکی از بزرگترین پروندههای اقتصادی کشور، به این رستوران آمدهاند، لحاف و تشک پهن کردهاند و میگویند تا طلبشان را از این شرکت بدهکار دریافت نکنند، از آنجا خارج نمیشوند.
این اولین تحصن و گردهمایی مالباختگان پدیده شاندیز نیست اما آنطور که خودشان میگویند، ناامیدیشان از مجاری قانونی، وادارشان کرده خود دست به اقدام زده و در قالب یک گردهمایی آرام، مدیران رستوران اریکه ایرانیان را که در شب شهادت امام هشتم شیعیان(ع) در حال پخش نذری بودند، غافلگیر کنند و حالا با حضور آرام و بهدور از حاشیه خود، قصد دارند صدایشان را به گوش مقامات مسئول در قوهقضائیه و دیگر نهادهایی که موظف به پیگیری حق و حقوق آنها هستند، برسانند.
این اتفاق اما فارغ از جنبههای حقوقی و قضائی، در دنیای جامعهشناسی و خاطرات سینمایی ما ایرانیها مابهازاهایی دارد؛ تصویر قیصر درحالیکه تیغبهدست بهدنبال احقاق حقوق ازدسترفته خود است، تصویر مردمی که لیوانبهدست دور دریاچه خشکشده ارومیه قدم زدند و... همهوهمه نشانهای از آن دارد که سهامداران پدیده شاندیز به چنان تنگنایی گرفتار شدهاند که جز با تجمع در رستوران این مجموعه، راهی برای احقاق حقوق خود ندارند.
این پدیده اجتماعی اما از نگاه امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه، حاوی پیامهای مختلفی است؛ پیامهایی که همزمان با برگزاری دادگاه «ب. ز» و افشای فسادهای اقتصادی بخشهای مختلف، نیازمند توجه دوچندان است. او در حوزه جامعهشناسی، اقدام سهامداران پدیده شاندیز را یادآور گروه «لینک» میداند؛ گروهی که در آمریکا برای احقاق حقوق خود به پا خاستند چون فکر میکردند، عوامل قانونی و حقوقی نمیتوانند حق آنها را بگیرند: «از آنجایی که این گروه احساس میکند بهلحاظ حقوقی و اجتماعی، هیچ ارگانی نتوانسته حقوقش را پس بگیرد، یا خلافکاران به مجازات خود نرسیدهاند، خودسرانه وارد عمل میشود تا صدا و پیامش را برای دریافت حقوق خود به سطح جامعه برساند».
به گفته قراییمقدم، نخستین پیام این گردهمایی در رستوران پدیده شاندیز این است که دستگاههای متولی در حل مسئله پدیده شاندیز و احقاق حقوق سهامداران آن موفق عمل نکرده: «هرجایی که مردم رأسا برای حل مشکلشان وارد عمل میشوند، نشانهای از خلأ اراده برای حل مشکلشان وجود دارد. به عبارت دیگر، آنها میبینند که قانون در برخورد با متخلفان وجود دارد اما به اجرا درنمیآید، لاجرم خودشان وارد عمل میشوند».
به گفته این استاد دانشگاه، چنین رویهای در حل مشکلات اجتماعی، یادآور کاری است که شخصیت قیصر در فیلم قیصر کیمیایی میکند اما به تبعات آن توجه نمیشود: «اصل، اجرای قانون است، این اصل هر جامعهای است. در آمریکا، وقتی که همین گروه غوغا یا «لینک»ها برای احقاق حقشان رأسا وارد میدان شدند، دولت تصمیم گرفت با آنها رودررو شود، چراکه اگر جلو چنین رویکردی گرفته نشود، پدیده شومی شایع خواهد شد که در آن جامعه به سمت آنارشیست یا هرجومرج پیش میرود».
اظهارنظر قراییمقدم، یادآور تأثیری است که شخصیت «قیصر» در تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی سالهای بعدش گذاشت و آن هم برخورد خودسرانه با هر چیزی بود که در دیدگاه فردی آن افراد خلاف قانون تعبیر میشد: «افرادی که امروز در رستوران پدیده شاندیز جمع شدهاند، دردمند، خسته از بوروکراسی و نرسیدن به حقوق خود هستند، آنها نیازمند توجهند و این توجه باید زودتر صورت بگیرد تا مانع از تولید خشونت شود. افرادی که امروز در این رستوران جمع شدهاند مایلند بدون ایجاد بلوا و بروز مشکل خاصی، حقوق خود را دریافت کنند و از این معرکه بیرون بروند یا پیامی از سوی مسئولان رسیدگی به این پرونده بشنوند که برایشان راهگشا باشد و مسئولان موظفند وارد عمل شوند».
سهامداران پدیده شاندیز، اخیرا در طوماری به رئیسجمهور، خواستار تعیینتکلیف و رسیدگی به مشکلاتشان شدهاند، حال باید دید که آیا اجتماع آرامشان در این رستوران، بهانهای میشود که روحانی رأسا وارد ماجرا شده تا اضطراب یکساله آنها را پایان دهد و حقوقشان را بازپس بگیرد؟