bato-adv
کد خبر: ۲۴۷۸۹۹

فرار از کشور پایان توطئه در شبکه لاین

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۷ - ۰۴ مهر ۱۳۹۴
دختر ١٧ساله‌اي كه پس از آشنايي با پسر جوان در لاين، قرباني يك توطئه شوم شد، پس از ٤ ماه افسردگي، راز خود را فاش كرد. اين دختر به همراه مادرش در دادسراي جنايي تهران، از پسر جوان به اتهام آدم‌ربايي شكايت كردند.

٤ماه پيش يعني اواخر خردادماه امسال بود كه رزيتاي ١٧ساله در شبكه اجتماعي لاين گشت می‌زد كه يك پيغام توجه او را جلب كرد. پيغام از يك پسر جوان بود كه از عكس پروفايلش مشخص بود ظاهر خوب و موجهي دارد. همين باعث شد رزيتا نسبت به اين پيغام بی‌توجه نباشد. پسر جوان سلام كرده بود و رزيتا جواب او را داد. همين دو پيغام، آغازي بود براي ماجراي يك تراژدي تلخ؛ ارتباط فربد و رزيتا در لاين بيشتر شد و آنها هر روز با هم چت می‌كردند. صحبت‌هاي فربد نشان می‌داد كه پسري از يك خانواده خوب و با ايمان است كه به دنبال دختر مورد علاقه خود براي ازدواج می‌گردد. رزيتا زماني كه ديد فربد قصد ازدواج دارد و نمی‌خواهد با او وقت بگذراند، اين ارتباط برايش جدي‌تر شد و تصور می‌كرد كه شوهر آينده خود را پيدا كرده است.

يك هفته گذشت تا اين‌كه فربد از رزيتا خواست براي اولين‌بار همديگر را ملاقات كنند. روز موعود فرا رسيده بود و رزيتا با تصور اين‌كه قرار است شوهر آينده خود را ملاقات كند، با كلي هيجان و شوق سر قرار رفت. آنها براي اولين‌بار همديگر را ديدند و بعد از كمي صحبت فربد پيشنهاد داد كه بقيه صحبت‌هايشان را در خانه آنها بزنند. رزيتا كه در اين مدت كوتاه به فربد اعتماد كرده بود، پيشنهاد فربد را پذيرفت و به خانه آنها رفت. ولي هرگز نمی‌دانست كه سرنوشت شومي در انتظارش است. رزيتا به محض ورود به خانه فربد، در تله تاريك او گرفتار شد و اين آغاز سكانس‌هاي وحشتناك براي او بود. فربد كه تازه پس از ورود به خانه‌اش، چهره واقعي خود را نشان داده بود، دختر جوان را مورد آزار و اذيت قرار داد و او را از خانه‌اش بيرون كرد.

رزيتا كه باور نمی‌كرد به همين راحتي قرباني يك توطئه خطرناك شده است، بعد از آن روز دچار افسردگي شد. دختر نوجوان كه از ترس آبرويش موضوع را پيش هيچ كسي مطرح نكرده بود، روزبه‌روز حالش بدتر شد تا جايي كه به پزشك نياز پيدا كرد. همين باعث شد خانواده‌اش پيگير موضوع شوند تا اين‌كه در نهايت رزيتا پرده از اين ماجراي تلخ برداشت و رازش را پيش مادرش فاش كرد.

صبح روز سه‌شنبه اين پرونده روي ميز حسيني بازپرس شعبه پنجم دادسراي جنايي قرار گرفت و اين مادر و دختر از پسر جوان شكايت كردند. مادر اين دختر در شكايت خود به بازپرس گفت: «چهار ماهي می‌شود كه متوجه ناراحتي دخترم شده‌ام. او دختر شاد و با روحيه‌ای بود و هميشه در خانه با همه ما شوخي می‌كرد. هر بار كه دخترم در خانه بود، خانه‌مان سوت و كور نبود و هميشه درحال بگو بخند بوديم. ولي وقتي نبود، خانه سكوت مطلق می‌شد. اما از چهار ماه پيش او به‌طور ناگهاني ساكت و افسرده شد و هميشه در خانه كنج اتاقي می‌نشست و با كسي حرف نمی‌زد. هرچه هم از او سوال می‌كردم جوابي به من نمی‌داد. كم‌كم نگرانش شدم و سعي كردم متوجه شوم كه چه اتفاقي برايش افتاده است، ولي دخترم حرفي نمی‌زد. كارش به جايي رسيده بود كه او را پيش دكتر برديم تا شايد موضوع را به دكترش بگويد. ولي باز هم فايده‌ای نداشت، تا اين‌كه بالاخره توانستم او را به حرف بياورم و در نهايت متوجه شدم كه دخترم از سوي يك پسر مورد آزار و اذيت قرار گرفته است. همان زمان تصميم به طرح شكايت گرفتيم.»

بعد از آن دختر ١٧ساله نيز به بازپرس گفت: «وقتي در لاين با اين پسر آشنا شدم او گفت كه قصد ازدواج دارد و روز ديدارمان هم از من خواست به خانه‌اش بروم تا با من در مورد ازدواج و آينده صحبت كند. حتي يك لحظه هم تصورش را نمی‌كردم كه اين نقشه را برايم كشيده باشد. بعد از آن روز هم شماره او را از تمام برنامه‌هاي موبايلم پاك كردم ولي حالا متوجه شدم از كشور خارج شده است. چون ديشب به او پيامك زدم و گفتم كه من و مادرم قصد داريم از تو شكايت كنيم. او هم گفت من الان مرز ايران و عراق هستم و دارم از كشور خارج می‌شوم.» بعد از صحبت‌هاي اين مادر و دختر، به دستور بازپرس تحقيقات در مورد اين پرونده آغاز شد.
bato-adv
مجله خواندنی ها