فرارو- خیانتهای زناشویی، بیشک یکی از دلایل طلاق است. این آسیب این روزها در کنار آسیبهای دیگر خانواده، نقش بسیار پررنگ در جدایی زوجها پیدا کرده است. هرچند آمار مشخصی از خیانت در دست نیست، اما در گوشه و کنار و در لفافه از آن سخن به میان میآید؛ گاه به تاثیر شبکههای ارتباطی اجتماعی و شبکههای ماهوارهای و گاه به بیاخلاقی جامعه در این رابطه اشاره میشود.
به گزارش فرارو، اما چرا مشخصا و صراحتا کسی از خیانتها سخن نمیگوید؟ چرا آماری از این آسیب در دسترس نیست؟ و چه عواملی در شکلگیری آن موثر هستند؟
هادی معتمد –آسیبشناس اجتماعی- در گفتگو با فرارو میگوید "در رابطه با خیانت آماری اعلام نشده است. البته نه تنها درباره این آسیب، بلکه درباره سایر آسیبهای دیگر که با هتک حرمت خانواده همراه است نیز آماری در دست نیست."
دکتر معتمد همچنین درباره نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی بر خیانتهای زناشویی گفت: راحتی دسترسی به وسایل ارتباط جمعی، علیرغم فواید زیادی که دارند، قطعا میتواند بر خیانت در میان افرادی که پایههای اخلاقی سستی دارند اثرگذار باشد، اما نمیتوان آنها را تنها عامل دانست. اگر بخواهیم درباره تاثیر وسایل ارتباطی بر روابط زناشویی سخن بگوییم، از نظر من فیلمهای شبکههای ماهوارهای بسیار تاثیر بیشتری دارند.
معتمد به طور کلی اعتقاد دارد که خیانت زناشویی در جامعه ایران به مرز بحران نرسیده است. وی میگوید: خیانت در جامعه ما وجود دارد، اما میزان آن در این مفهوم که توانسته باشد خانوادهها را شدیدا درگیر خود کند، زیاد نیست. مشکلات دیگر خانواده از این آسیب بیشتر هستند.
در کنار اعتقاد کارشناسانی که خیانت را در مرحله بحرانی و شدید نمیدانند، برخی از کارشناسان آمار خیانت را آمار بالایی میدانند که از چشم جامعه پنهان است. دکترمصطفی اقلیما –رئیس انجمن علمی مددکاری ایران- از جمله کارشناسانی است که به شدت خیانتهای زناشویی در کشور اذعان دارد. او در گفتگو با فرارو گفت: خیانتهای زناشویی در کشور ما بسیار زیاد است. به دلایل اجتماعی مردان ایرانی پیش از ازدواج بسیار بیشتر از زنان با جنس مخالف در ارتباط و دوستی هستند. همین ارتباطات میتوانند در شرایطی منجر به خیانت به همسر شوند. بنابراین به اعتقاد من خانمها بسیار کمتر به همسرانشان خیانت خواهند کرد. بسیاری از آقایان، چیزی در حدود 80%، در اوایل ازدواج به همسرانشان خیانت میکنند. همچنین پس از اینکه مردان سنشان بالاتر رفت، در سنین 40 سالگی، باز هم آمار خیانت آنها به همسرانشان بالاست؛ چیزی در حدود 60 تا 70 درصد. این آمار حداقل با یک مورد خیانت در زندگی مردان به دست میآید، بلکه بیشتر است.
وی همچنین گفت: آمار بالای خیانت را میتوان از پروندههای موجود در دادگاههای خانواده رصد کرد. بسیاری از طلاقها در پی خیانتهای زناشویی، و عمدتا خیانت مرد به زن شکل میگیرند.
دکتر اقلیما در ادامه و با شرح این خیانتها گفت: میتوان در مورد خیانت آقایان به این شکل تحلیل کرد که آنها پیش از ازدواج از نظر مالی و حتی ظاهری جذابیت لازم را ندارند، اما در سنین بالاتر این جذابیت را در خود مییابند و به دلیل افزایش میل جنسی و ترس از پیری و کمبودهای روانی و شخصیتی به خیانت دست میزنند. این خیانت در زنان متفاوت است؛ زنان پس از ازدواج تمرکزشان به زندگی و همسرشان بسیار زیاد است. علاوه بر این در صورتی که زنی تخلفی در زندگی زناشویاش مرتکب شود، مرد سریعا میتواند او را تهدید به طلاق کند. در آماری 15 الی 20 درصدی خیانت در میان زنان، آنها بیش از هرچیز به دنبال سخن گفتن و حرف زدن با یک همدم هستند تا خلاءهای روانیاشان را پر کند. در حالی که میتوان گفت مردان در خیانت بیش از همه به دنبال لذت هستند.
گذشته از آماری که روانشناسان و کارشناسان دیگر درباره ازدیاد خیانتهای زناشویی میدهند، دکتر سعید معیدفر از وجوه دیگری به مسئله میپردازد. این جامعهشناس، استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعهشناسی ایران در گفتگو با فرارو گفت: برجستهکردن موضوع خیانت در روابط زناشویی، نه تنها هیچ کمکی به خانوادهها نخواهد کرد، بلکه آنها را با تنش و درگیریهای بیشتر خانوادگی نیز همراه خواهد کرد؛ چرا که ما هنوز هیچ پژوهش و آمار مشخصی در اینباره نداریم و تا وقتی اعتماد کافیِ مردم و آمار مشخصی کسب نکنیم، برجستهکردن خیانتهای زناشویی بیفایده است.
این استاد دانشگاه گفت: به نظر میرسد یکی از موضوعاتی که امروز بر روی آن به میزان زیادی تاکید و سعی بر برجستهکردن آن میشود، موضوع خیانت در زندگی زناشویی است. اغلب، مردان نسبت به همسران و در مواردی نیز زنان به مردان خیانت میکنند؛ این موضوعی است که اخیرا توسط رسانهها و برخی کارشناسان برجسته شده است. اما ما باید پیش از هرچیز واقعیت را جستجو کنیم. ما باید به این سئوال پاسخ دهیم که آیا در عمل پدیده خیانت در زندگی زناشویی شایع است یا خیر؟ برای پاسخ به این سئوال ما نیازمند اطلاعات مشخص و دقیقی هستیم تا بر آن اساس قضاوت کنیم که آیا واقعا خیانت رو به افزایش دارد و یا تنها تصویر مبالغهآمیزی نسبت به آن شکل گرفته است؟
دکتر معیدفر در ادامه و با تاکید بر نبود آمار مشخصی نسبت به خیانتهای زناشویی اظهار کرد: متاسفانه آماری در این باره در دست نیست. به این دلیل که خیانت مربوط به یکی از حوزههای بسیار خصوصی در زندگی افراد است و بر همین اساس، حتی اگر جامعه در شرایط فکری بازی نیز قرار داشت، نمیتوانستیم آمار مشخصی در این باره کسب کنیم. اگر هم آماری تا به حال ذکر شده و یا ذکر شود بر اساس آمار و شکایاتی است که میتوان در دادگاههای خانواده آن را جستجو کرد.
وی همچنین گفت: من نیز در این مورد به دلیل انجام نشدن پژوهش مشخصی، آماری ندارم. اما استناد به سخن همکاران روانشناسانی که دفاتر مشاورهای دارد میگوید که آمار خیانتهای زناشویی یا روابط فرا زناشویی تا حدی افزایش داشته است.
سعید معیدفر ضمن اشاره به نیود پژوهش مشخصی در اینباره در ادامه گفت: شاید درصورت امکان انجام یک پژوهش کارشناسیشده و دقیق و عدم اتکای صرف به آمار، بتوان تحلیلی از خیانتها ارائه کرد و در درمان برخی مشکلات مربوط به آن موثر بود، اما این به آن معنا نیست که نتایج چنین پژوهشی را لزوما به جامعه و افکار عمومی بکشانیم.
وی درباره دلایل برجستهشدن موضوع خیانت زناشویی در جامعه ایرانی توضیح داد: یکی از دلایل برجستهشدن "خیانت" رویکردی است که برخی از کارشناسان نسبت به رسانههای خارجی دارند؛ به اینصورت که به خانوادهها و مردم هشدار داده میشود که اگر به تماشاهای شبکههای خارجی و ماهوارهای و صفحات اینترنتی بنشینید، میتوانید در معرض خیانتهای زناشوئی واقع شوید. این نوع برخورد، میتواند برخورد خطرسازی باشد؛ امکان دارد که پشت این حرف غرض سیاسی نهفته باشد تا غرضی خیرخواهانه. به دلیل اختلاط اهداف سیاسی و خیرخواهانه در این رابطه، توصیه مردم به نگاه نکردن به این شبکهها بیفایده خواهد بود و ممکن است تصور مردم از دلایل این توصیه وارد مسیر خطرناکی گردد.
معیدفر در همین رابطه گفت: برای اینکه بتوانیم این مسئله را کارشناسی کنیم، لازم است که اغراض ایدئولوژیک را به کناری بزنیم و اعتماد جامعه را به خود جلب نمائیم. با اینکار میتوان به طرح مسائل و مشکلات نیز راحتتر پرداخت، اما متاسفانه حدود و مرزهای مسائل زیادی در جامعه ما به هم ریخته و جامعه اعتمادش را به کارشناسان نیز در بسیاری موارد از دست داده و ممکن است گمان کند که نظرات کارشناسانه جهتدار و غیرقابل اعتماد است.
دکتر معیدفر درباره دلایل خیانت زناشویی در جامعه اظهار کرد: در جامعه امروز، تا چه اندازه آموزش جنسی صحیح به افراد داده میشود تا تفاوت در احساس جنسی در روابط میان زن و مرد اخلال وارد نکند؟ تا چه حد به حل مشکلات اقتصادی اقدام کردهایم؟ چرا که مشکلات اقتصادی نیز خود میتوانند باعث ایجاد مسائلی مانند خیانت گردند. تا چه اندازه مردم ما میتوانند به مراکز مشاوره مراجعه کنند؟ آیا همه مردم میتوانند از پس هزینه این مراجعه بربیایند؟ به نظر میرسد که باید پیش از هرچیز به این سئوالات پاسخ داد و در یک فضای غیرسیاسی و غیرایدئولوژیک و با بررسیهای کارشناسانه به علت و ریشه خیانتها بپردازیم تا بتوانیم از میزان واقعی آن مطلع گردیم.
این استاد دانشگاه در ادامه به مشکلات پیرامون خانوادهها پرداخت و گفت: خانواده در جامعه ما با مشکلات زیادی روبروست. مشکل در پیدا کردنِ زوج مناسب، فضای آلوده حاکم بر روابط زن و مرد، تفکیک جنسیتی و... همه از مشکلات جامعه ایرانی است.
این جامعهشناس در انتها گفت: بنابراین برای طرح مشکلات اجتماعی و خانوادگی، مانند خیانت زناشویی، پیش از هرچیز باید اعتماد قوی مردم را به خود جلب نمائیم و سپس کارشناسها با طرح مسائلی که بر روی آنها پژوهش شده است، به مردم کمک کنند.
چرا پایه های اخلاقی اینقدر سسته؟
تلویزیون و مدرسه و ... چکار کردن؟ نبودشون چه فرقی داره؟