فرارو-گروههای میانه رو در سوریه ضربه خوردهاند و در مقابل، داعش و جبهه النصره، شاخهای از القاعده در این کشور در حال پیشروی هستند. و تلاش نصفه و نیمه واشنگتن هیچ ارزشی ندارد.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، استراتژی فعلی آمریکا در سوریه ناکارآمد است. علیرغم حملات ائتلاف ۳۰ کشور به رهبری آمریکا علیه داعش، این گروه هنوز دارای عمق استراتژیکی در سوریه است که میتواند از کمپین خود در عراق حمایت کند. در عین حال رژیم بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه نیز با داعش مبارزه نمیکند و گرفتار مقابله با مخالفان میانه رو است. علیرغم امید واشنگتن به انتقال سیاسی قدرت در سوریه، هیچ نشانهای از آتش بس در این کشور به چشم نمیخورد، چه رسد به یک توافق سیاسی جامع.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا باید دست به یک تلاش و کمک دیپلماتیک بزند و در غیراین صورت از سوریه خارج شود. اینکه فقط به تزریق حجم کوچک کمک و اعزام تعداد اندکی نیرو به این جنگ ادامه دهد، نه میتواند داعش را محدود کند و نه برای رسیدن به مذاکرات سیاسی که دولت همچنان امیدوار به برگزاریشان است، کافی خواهد بود.
انحلال بیسر و صدای جنبش حزم که جزو مخالفان مسلح سوریه بود و در شمال سوریه با آمریکاییها همکاری میکرد، تازهترین نشانه سیاست شکست خورده فعلی است. با توجه به اینکه کمکها بسیار کم و بسیار دیر میرسید، این جنبش خیلی راحت توسط افراط گرایان وابسته به القاعده که زمین و گذرگاههای مرزی جدیدی به دست آوردهاند، کنار زده شد.
ضمن اینکه آمریکا کمکهای لازم به نیروهای سکولار را زمانیکه بیشترین نیاز به آن احساس میشد، ارسال نکرد. دولت آمریکا به جای تقویت ظرفیت نیروهای میانه روی موجود، تصمیم گرفته که یک نیروی کاملا جدید ایجاد کند. همانطور که تا به امروز مشاهده شده، این برنامه به هیچ وجه برای خروج از بحران فعلی کافی نیست. واحدهای در حال جنگ بسیار کم تعدادتر از نیروهای عملیاتی داعش در سوریه خواهند بود. علاوه بر این، این برنامه باعث شکاف بیشتر میان نیروهای میانه روی مخالف میشود و هیچ تاثیری بر مقابله با بزرگترین ابزار سربازگیری داعش نداشته است.
اگر دولت آمریکا میخواهد نیروهای مخالف موفق شوند، با مسئله گسترش ماموریت هوایی خود در سوریه روبرو میشود. حفاظت از این واحدهای کوچک در مقابل حملات نیروی هوایی اسد، حتی در شرق سوریه نیازمند نوعی منطقه پرواز ممنوع است و این همان اقدامی است که دولت آمریکا مدتها در مقابلش مقاومت کرده است. اگر دولت آمریکا دست به چنین اقدامی بزند، مجبور است در مورد یک بسته توافقی با مخالفان سوریه و متحدان منطقهای مذاکره کند تا تمامی طرفها را در استراتژی تضعیف داعش و دستیابی به یک توافق سیاسی در سوریه هم راستا کند.
ضمن اینکه یک بسته توافقی بزرگتر نیز لازم است تا کمک به نیروهای میانه رو در شمال و جنوب سوریه افزایش یابد چراکه حتی حجم بالای این کمکها در شرایط فعلی کافی نخواهد بود. این در حالی است که نیروهای سوریه، به خصوص اعراب سنی برای مقابله با افراط گرایان عرب سنی در بهترین موقعیت در کشورشان قرار گرفتهاند و مانع گسترش درخواستهای این افراط گرایان میشوند.
از سوی دیگر آمریکا و ترکیه باید تحت این استراتژی تجدیدنظر شده، زمینههای مشترک بیابند. ترکیه بالاخره باید مسیر قاچاق در مرزهایش که برای داعش و جبهه النصره سود هنگفتی داشته را به روی این گروههای تندرو ببندد.
آنکارا تلاش کرده از این افراط گرایان برای مقابله با رژیم اسد و حزب اتحاد دموکراتیک سوریه (حزبی سیاسی در کردستان این کشور) استفاده کند. کمکهای نظامی آمریکا به نیروهای کرد سوریه به مبارزه با داعش در شهر شمالی کوبانی کمک کرد اما از سوی دیگر به احساسات جدایی طلبانه آنها نیز دامن زد. این حزب در حال حاضر خودمختاری خود در شمال سوریه را به طور یک جانبه اعلام کرد و همین مسئله باعث شده قبایل عرب ترسیده در این منطقه در حمایت از اسد یا داعش دچار دوگانگی شوند. تاکید آمریکا بر استفاده از کردهای سوریه علیه داعش، به تهدید این افراطیها پایان نمیدهد و بلکه آن را تقویت میکند و باعث تشدید درگیریهای مرزی سوریه میشود.
فارن پالسی در پایان مینویسد: پس از دو سال تجربه باید دریافته باشیم که این اقدامات محدود برای رسیدگی به تهدیدات بزرگ جاری در سوریه کافی نیست.