"باورنکردنی!"؛ این شاید بهترین تفسیر برای حجم انفعالی باشد که وزیران عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در نشست خود و در واکنش به وضعیت تقریبا اسفبار بازار نفت در هفتههای اخیر نشان دادند.
به گزارش خبرنگار ایسنا، شاید حتی نزدیکترین کارشناسان بازار نفت به کشورهای بزرگ مصرفکننده هم تا چند روز قبل اگر میشنیدند اعضای اوپک در نشست خود وین تولید نفت را کاهش دادهاند تا با طناب نسبتا پوسیده خود سعی کنند قیمت نفت را از انتهای چاه بازار بالا بکشند به این سازمان حق میدادند؛ اما موضع منفعلانه اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت درمقابل سقوط قیمتها به رهبری عربستان و همراهی سایر اعراب عضو اوپک انقدر ادامه یافت که در پایان نشست، هیچ کس از تصمیم تکراری اوپک برای "تثبیت تولید" تعجب نکرده باشد.
از خیلی قبل، میشد پیشبینی کرد که نشست روز پنجشنبه برای اوپک یک پیچ تاریخی است، پیچی که مهارت اعضای این سازمان در عبور سلامت از آن، دستفرمان اوپک برای هدایت قیمت نفت در جاده پر پیچوخم اقتصاد جهان را به رخ میکشید؛ اما شرایط اقتصادی و سیاسی جهان بهقدری پیچیده شده است که این روزها دیگر همهچیز براساس منطق اقتصادی صرف پیش نمیرود.
هرچه به روز برگزاری نشست وزیران اوپک در وین نزدیک میشدیم، باوجودی که اینبار بازار نفت هم انتظار تصمیم اوپک برای کاهش تولید نفت را داشت، آنچه از درون این سازمان بهگوش میرسید بیش از هرچیز چندصدایی بود تا وحدت نظر.
از یکسو اعراب اوپک به رهبری عربستان در توافقی نانوشته با مصرفکنندگان بزرگ نفت در غرب، عزمشان را برای تغییر ندادن سیاستهای تولید اوپک جزم کردهبوند و از سوی دیگر تولیدکنندگانی مثل ونزوئلا، لیبی و ایران که معمولا به تندروهای اوپک شهرت دارند، نتوانستند همتایان خود را در سازمان مجابکنند که با تصمیمی جدید، این سیگنال را به بازار نفت بدهند که این سازمان هنوز قدرت دارد و هنوز نفس میکشد.
جالب اینجاست که این بار ایران برخلاف نشستهای پیشین بیشتر از همیشه رویکرد محافظهکارانهای را در پیش گرفته بود، تا آنجا که بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران در توجیه اینکه چرا ایران خواستار برگزاری نشست اضطراری اوپک نشده است، توضیح داده بود که اگر چنین نشستی درخواست میشد اما به نتیجه مطلوب نمیرسید، بیشتر اثر منفی برای ایران داشت تا مثبت.
از طرف دیگر، شاید زنگنه هم به این حقیقت پی برده است که ایران با شرایط فعلی صنعت نفتش، تاثیرگذاری سابق را نهتنها بر بازار نفت، که حتی بر بر اعضای اوپک هم ندارد. چرا که از یکسو زنگنه تصمیم گرفت بهجای هرگونه موضعگیری رسمی رسانهای که ممکن بود بعدا برایش گران تمام شود، با سفر به کشورهایی که فکر میکرد میتواند حمایتشان را جلب کند نظراتش را پشت درهای بسته به مسئولان نفتی سایر کشورها منتقل کند و از سوی دیگر در بدو ورود به وین و درست زمانی که دنیا انتظار داشت موضع ایران را در حمایت از تصمیم جسورانه اوپک بشنود، از نزدیکی نظر ایران و عربستان درمورد سیاستهای اوپک سخن گفت تا آب سردی باشد بر پیکر امیدهایی که میتوانست از زنده و پویا بودن اوپک خبر دهد؛ این درحالی است که وزیر نفت عربستان که زنگنه از نزدیکی دیدگاههایش با او سخن گفته بودف در بدو ورود به وین و در واکنش به سقوط بیسابقه قیمت نفت گفته بود که هیچگاه حالش به این خوبی نبوده است!
حالا دیگر شاید باید با نهایت تاسف پذیرفت که دوران تاثیرگذاری اوپک بر بازار نفت به سر آمده یا حداقل فرمان اوپک به دست اعرابی افتاده که مسیرشان با مصرف کنندههای غربی یکی است و دیگر نمیتوان از اوپک انتظار شقالقمر داشت. اگر روزگاری وزن این سازمان در تعیین معادلات قیمت نفت و نقش تصمیمهای سیاسیاش در شکل دادن به اولویت های بازار انرژی به قدری پررنگ بود که کشورهای بزرگ مصرف کننده نفت که از همان روزهای نخست اوپک دل خوشی از این سازمان نداشتند به آن لقب "کارتل" می دادند و از همگرایی تولیدکننده های بزرگ به قدری می ترسیدند که سعی می کردند علاوه بر فشار لابی های سیاسی، با جوسازی روانی و رسانه ای مانع تصمیم هایی شوند که قیمت نفت را بالاتر می برد، امروز اوضاع این سازمان پنجاه واندی ساله به قدری تغییر کرده که بزرگ ترین تولیدکنندگانش چوب حراج به نفتشان زدهاند و برای پیدا کردن مشتری بیشتر، در تخفیف دادن با یکدیگر کورس گذاشته اند!
شرایط نابسامان داخل اوپک با تحولات مختلفی در جهان انرژی نابسامان تر هم شده است؛ توسعه ذخایر نامتعارف نفت در سال های اخیر به خصوص در آمریکا و کانادا جایگاه اثرگذاری اوپک بر بازار جهانی نفت را کمتر از قبل هم کرده است. حالا دیگر عربستان، ایران و حتی عراق می دانند به جز رقابت با یکدیگر باید پنجه در پنجه رقیبان تازهنفسی بکنند که دیگر جای آنها را به عنوان تاثیرگذاران انحصاری بر قیمت نفت تنگ کرده اند. همین چند سال قبل که قیمت نفت در مرز 60 دلار پرسه می زد تصور رسیدن دماسنج قیمت به نقطه جوش 100 دلاری برای خیلی ها غیرممکن بود، تا جایی که با هر سنت بالاتر رفتن قیمت، خبرگزاری های دنیا ذوق زده از رکوردشکنی قیمت ها تیتر می ساختند، اما با تثبیت قیمت ها در محدوده سه رقمی و تداوم این شرایط برای چند سال، دیگر تصور دوباره دورقمی شدن بهای طلای سیاه دشوار شده بود، چه رسد به این که معاملات نفت در محدوده 80 دلاری ثبت شود و بازهم آب از آب تکان نخورد.
حالا دیگر خبری از خط قرمز 100 دلاری برای اعضای اوپک نیست، حالا اگر قیمت نفت در پایینترین سطوح چهار سال اخیر خود پرسه بزند هم حال عربستان "بهتر از همیشه" است و ایران هم نظرش را به نظر عربستان نزدیک میداند. حالا دیگر اوپک پس از سالها انفعال که تصمیماتش حتی قبل از ورود وزیران به جلسه های پشت درهای بسته معلوم بود قادر نیست تاثیرگذاری خود در بازار نفت را احیا کند تا سبقت گرفتن اعضایش در ارزان فروشی نفت و یافتن مشتریان جدید ادامه داشته باشد.
شاید باید پذیرفت که قطار اوپک در یکی از حساس ترین پیچ های تاریخ خود، با هدایت نادرست رانندگانش چپ کرد تا تحلیلگران بدبینی که خیلی وقت است بر طبل پایان دوران اوج نفت میکوبند محکمتر از همیشه از پایان نسل اوپک سخن بگویند؛ نسلی که روزگاری هر تصمیمش دنیا را جابجا میکرد.