فرارو- اسماعیل خان مهرتاش متولد سال 1283 است، دهه جنبش مشروطیت که در آن بزرگانی چون صبا، خالقی و برومند به دنیا آمدند در کودکی و نوجوانی تصانیف متداول را زمزمه می کرد و بعد هم از ترکیب کدوی قلیانی با چند تار موی اسب کمانچه ای ساخت که آره اش یک سیخ کباب بود و با آن می نواخت. خانواده اش او را نزد درویش خان فرستاد و او نواختن تار را به نیکویی آموخت و پس از مدتی به مدرسه عالی موسیقی و به محضر کلنل وزیری راه یافت.
جامعه باربد به كوشش اسماعيل مهرتاش و البته سيدكاظم شهيدي در سال 1305 خورشيدي پا گرفت که شامل کلاس هایی جهت آموزش تار، آواز، فن بیان و هنرپیشگی بود و هنرجویان را رایگان تعلیم می داد. حاصل این کلاسها هنرمندانی چون عزت الله انتظامی و علی نصیریان در تئاتر و محمدرضا شجریان و عبدالوهاب شهیدی در موسیقی شد.
پس از آنكه لاله زار آن شكوه و فر گذشته را از دست داد و بازار تئاترهايي كه بعدها موسوم به لاله زاري شدند كاسبكارانه رشد كرد بسياري از هنرپيشگان و فعالان آن يا گوشه عزلت گزيدند يا به سينما پيوستند. مهرتاش هم با آنكه بارها همكارانش را در تئاترهاي ديگر به ادامه روند پيش از آتراكسيون (جاذبه بدون محتوا) ترغيب كرد سرانجام تاب نياورد و با دلخوري جامعه باربد را ترك كرد.
از آن سال به بعد لاله زار از نظر محتوايي به عنوان يك مكان فرهنگي تغيير اساسي كرده بود، كافه هاي محفلي روشنفكري برچيده شد، تيپ مشتري ها و رفت و آمدكنندگان لاله زار به يكباره عوض شد، از منطقه اي فرهنگي به تجاري مبدل شد و مساله عمده اين بود كه سليقه هاي تماشاگران نوظهور در از دست رفتن بنيان هاي فرهنگي لاله زار روز به روز بيشتر مي شد.
جامعه باربد در سال 57 و در بحبوحه انقلاب به آتش کشیده شد. روزنامه کیهان در آن تاریخ نوشت: «روز چهاردهم آبانماه سال جارى که تظاهرات ملت ایران به اوج خود رسید و در عین حال روز اوج آتش سوزیها در تهران بود، دودى غلیظ فضاى پایتخت را پر کرده بود [...]. در شرایطى که مردم معتقد بودند تظاهرکنندگان مردمى این آتش سوزیها را برپا نکردهاند، عدهاى نیز بصداى بلند فریاد میزدند آنها که آتش میزنند از ما نیستند. در این آتش سوزیها، ابتداء در اول خیابان لالهزار جامعه باربد، به آتش کشیده شد...» در جريان این اتش سوزی آرشيو و دكور جامعه باربد در آتش سوخت و امروز تنها اثر به جامانده از آن در لاله زار، تابلوي كوچه باربد است.
محبوب ترین شاگردان اسماعیل مهرتاش محمد منتشری است که بهدلیل اینکه فقط نزد استاد مهرتاش آموزش دیده است از بیان و لحنی برخوردار است که میتوان او را به جرات از نزدیکترین و شایستهترین راوی ردیف مهرتاش دانست. به دلیل رابطه نزدیک با استاد بسیار اتفاق میافتاده که وی آوازی از ردیف او یا تصنیفی از ساختههای او را در دوران کهولت استاد، که خود استاد مهرتاش به دلیل سن بالا، فراموش کرده بود برای او بخواند.
از ویژگی های ردیف مهرتاش این بود که او بر خلاف ردیف دیگر اعتقادی به وجود دو دستگاه نوا و راست پنچگاه نداشت و در عوض گوشه شوشتری در همایون را یک آواز مستقل می دانست. با این حال منتشری دو دستگاه نوا و راست پنجگاه را ردیف خود آورده است که با اعتراضاتی روبرو شد.
در ادامه گوشه راز و نیاز از آواز شوشتری را از ردیف استاد اسماعیل مهرتاش به روایت محمد منتشری بشنوید: