استادیار دانشکدهی کشاورزی دانشگاه ایلام گفت: ایران به علت موقعیت جغرافیایی خاص و قرار گرفتن در منطقهی خشک و نیمهخشک، در معرض کاهش شدید آب قرار دارد و برطرف کردن آن نیازمند نگاه سیستمی خاص است.
دکتر محسن توکلی، در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در سالهای اخیر مدیریت تأمین آب بهعنوان یکی از دغدغهها و بحرانهای ملی و بینالمللی مطرح شده و متأسفانه به علل مختلف هر روز بر عمق بحران افزوده میشود و مطالعات مؤسسهی بینالمللی آب نشاندهندهی بحران آب در 12 کشور در سال 1950، افزایش آن به 26 کشور در سال 1990 و پیشبینی افزایش آن به 65 کشور در سال 2050 است که کشورهای واقع شده در اقلیمهای نیمهخشک، شکنندگی و حساسیت بیشتری دارند.
وی با بیان اینکه کشور به علت موقعیت جغرافیایی خاص و قرار گرفتن در منطقهی خشک و نیمهخشک، حساسیت بیشتری دارد و برطرف کردن این مشکل نگاه سیستمی خاصی را میطلبد، ادامه داد: فارغ از وقوع پیشآمدهای طبیعی مؤثر بر بحران آب مانند تغییر اقلیم و خشکسالی، نقش انسان نیز بهعنوان یک عامل مثبت یا منفی غیرقابل انکار است، بدین صورت که انسان همواره در پی دستیابی به منابع آب بیشتر و سالمتر موجبات تغییر در اکوسیستم را فراهم کرده است.
استادیار دانشکدهی کشاورزی ادامه داد: از بین راههای استحصال، ذخیره و تأمین آب در جوامع شهری و روستایی، سدسازی یکی از روشهایی است که در کشورهای مختلف و خصوصاً کشور رونق فراوانی یافته است و ساخت یک سد عموماً متشکل از سه مرحله مطالعه پیش از احداث، حین احداث و پس از بهرهبرداری است که به علت حساسیتها و دقت عملهای موجود در این صنعت اغلب زمان زیادی تا مرحلهی بهرهبرداری سپری میشود و در این راستا از متخصصان و کارشناسان مختلف و متعددی استفاده میشود که معمولاً تمرکز اصلی آنان بر روی محل احداث و بعضاً دریاچهی بالادست سد است.
مدرس هیدرولوژی دانشگاه ایلام ادامه داد: آنچه در احداث و مدیریت سدها اغلب به آن اشاره میشود بحثهای زمانی و مالی احداث سد است که عموماً به علتهای مختلف فنی زمانبر بوده و هزینههای فراوانی را تحمیل میکند و آنچه در مطالعات کمتر به آن توجه میشود، کاهش طول عمر مفید سد پس از احداث و بهرهبرداری است.
توکلی تصریح کرد: یکی از مشکلات چالشزا در مدیریت منابع آب سدها کاهش حجم ذخیره در سنوات آینده است که میتواند به علل مختلف از جمله فرسایش خاک حوضهی آبخیز بالادست و رسوبگذاری آن در مخازن باشد. این موضوع از گذشته نیز وجود داشته اما در بسیاری از کشورها برای کنترل یا لایروبی آن تلاشهایی شده است، بهعنوان مثال بهعلت فرسایش شدید خاک در حوزهی سد سفیدرود بیش از 40 درصد حجم مفید دریاچه سد کاسته شده که این امر همواره مورد انتقاد مردم، متولیان و متخصصان بوده است.
استادیار دانشگاه ایلام با بیان اینکه آنچه میتواند به کاهش آثار زیانبار رسوبگذاری در مخازن سدها و کاهش عمر مفید کمک کند، مدیریت واحد و سیستمی احداث، بهرهبرداری و مدیریت سدهاست، تصریح کرد: این امر جز با همزمانی مدیریت احداث سد در خروجی حوزه و مدیریت عملیات اصلاحی برای کاهش فرسایش در بالادست امکانپذیر نیست که این خود حلقهی مفقوده ارتباط میان وزارت نیرو و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری است.
وی افزود: نکتهای که باید به آن توجه کرد ارتباط معقول، منطقی و علمی این ارگانها در سطوح کلان ملی و بهتبع آن در سطح استانی است تا بتوان با مدیریت واحد، با اجرای عملیات احداث سد، عملیات آبخیزداری را نیز آغاز کرد که بیشک اجرای این عملیات میتواند با افزایش عمر مفید سد سبب افزایش توجیه اقتصادی و فنی سد با هزینهای بسیار کم را فراهم کند.