پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
رییس کلانتری تهرانسر از دستگیری سارقی خبر داد که خودرو 206 را بههمراه همسر مالباخته ربوده بود. (ایسنا) داریم همهچیزتمام میشویم. منتها سروته. حالا ممکن است همه همهچیزتمام نشده باشیم، ولی بعضیها توی این سالها یکدفعه به همهچیز رسیدهاند.
نمونه گندهاش که کاملا تو چشم است، محمودرضا خاوری بود که سههزارمیلیارد بههمراه شرکا تخورپخور کرد و بعد هم رفت بغل «سلین دیون»، همسایهشان شد شرکایش هم یک مشت آدم موجه همهچیزتمام. یا همین الان که گزارش سازمان تامیناجتماعی منتشر شده، آدم میبیند هیهی، اینکه میگفتند توی خیابانهای تهران پول پارو میکنند پُر هم بیراه نبوده، منتها حالا در همین سازمان تامین اجتماعی دلاوران پولی پارو کردهاند که مپرس. حالا کیها پارو کردند؟ یک مشت آدم موجه همهچیزتمام.
خب دیگر، مردم کی را سرلوحه قرار میدهند؟ یک مشت آدم موجه همهچیزتمام را. برگردیم سر حرفمان. وقتی مردم میبینند بعضی عزیزان و مسوولان و دلاوران، یکشبه راه صدساله را رفتهاند، معلوم است که فکری میشوند. مثل همان خاوری، هم بارش را بست، هم رفت بغل «سلین دیون»، همسایهشان شد. حالا ما بخواهیم پوستر «سلین دیون» را بخریم باید دنبال چهارتا آشنا بگردیم یا بخواهیم کنسرتش را ببینیم باید زنگ بزنیم بیایند بشقاب را روی پشتبام جابهجا کنند، بلکه پارازیت برای نیمساعت برطرف شود.
حالا وقتی خبر بالا را میخوانیم آدم میفهمد که سارق بدبخت از چه کسانی تاثیر گرفته است، تا یکهو همهچیزتمام شود. طفلک دستش نمیرسیده وگرنه بدش نمیآمد چیزی را که میدزدد توش «سلین دیون» باشد. مثل استادش؛ محمودرضا خاوری. یا مثل دیگر استادان که گفتیم نمیتوانیم اسمشان را ببریم که چون هتک میشود حرمتشان، برخلاف نویسندگان و روزنامهنگاران که میشود اسمشان را برد چون اصولا حرمت ندارند که بشود هتکش کرد.
حالا فردا کی با الگوبرداری از دلاوران چهکار خواهد کرد تا همهچیزتمام شود، ما نمیدانیم، فقط میدانیم که دلاوران همهچیزتمام شدند ما داریم تمام میشویم؛ تمامتمام!
خواسته یه شبه به همه چی برسه پول و ماشین و زن و ....