یکی از مخاطبان فرارو با ارسال یادداشتی به دستور جدید سرپرست وزارت علوم اعتراض کرد. جناب آقای دکتر توفیقی سرپرست محترم وزارت علوم طی ابلاغیه ای به شماره 80894 مورخ 2/6/1392 دستور توقف صدور ابلاغ و اعلام موافقت با بورس را صادر کرده اند و دلیل این امر را کمبود اعتبارات اعلام نموده اند. به عنوان یکی از دانشجویان بیشمار دکتری که پس از دو سال طی کردن مراحل مختلف مصاحبه علمی، گزینش و تایید صلاحیت عمومی در انتظار تماس وزارتخانه و صدور حکم بورس بوده ام، چند نکته و سوال را در این زمینه مطرح می نمایم.
1. جناب آقای دکتر روحانی در اولین نشست خبری پس از انتخاب شدن به ریاست جمهوری، در پاسخ به یکی از خبرنگاران اظهار داشتند که با کلید آمده اند نه با داس. حال چه شده است که با این تصمیم سرپرست محترم وزارت علوم، آمال و آرزوهای عدهای از نخبهترین دانشجویان این مملکت که بی خبر و فارغ از تمام جناحبندیهای سیاسی از اقصی نقاط کشور متقاضی بورس بوده اند، پس از قریب به دو سال صبر و پیگیری و صرف هزینه های مختلف مادی و روحی، درست در زمانی که در انتظار حکم بورس نشسته اند، درو می شود. به راستی، در اولین گام دولت یازدهم، جمع بزرگی از بهترین دانشجویان این کشور و خانواده های آنان را دچار یأس و ناامیدی نموده است. دانشجویانی که اکثریت آن ها فارغ از هر گونه رانت مشغول تحصیل در دوره های مختلف تحصیلی بوده اند.
2. اگر قرار است صدور حکم بورس متوقف شود، پس اعلام فراخوان جدید برای جذب هیات علمی به همان سیاق و روش قبلی (تأکید میکنم دقیقا به همان روش قبل) به چه نیتی صورت گرفته است؟ آیا تنها هدف ملغی کردن تصمیمات دولت قبل بوده است به این قیمت که عده ای جوان بی تقصیر در این بین متضرر شوند؟ اگر یک دانشجوی دکتری همچون حقیر که سال سوم تحصیل را می گذرانم ، هم اکنون مجددا در فراخوان شرکت نمایم، با توجه به حجم انبوه متقاضیان فعلی و متقاضیانی که با این تصمیم وزارت علوم به آن ها افزوده می شوند، چه تضمینی هست که مجددا بتوانم موافقت یک واحد دانشگاهی را کسب نمایم؟ یا اگر کسب نمودم چه تضمینی هست که پس از دو سال دیگر با چنین تصمیات خلق الساعه ای مجددا کأن لم یکن نگردد؟ و باز اگر حتی کأن لم یکن هم نگردد، به نظر سرپرست محترم آن وزارتخانه بازهم امثال اینجانب متضرر نشده اند؟
3. جناب آقای توفیقی فرموده اند که به دلیل بار مالی اعطای بورس را تعلیق کرده اند، لازم به توضیح میدانم که اعطای بورس طبق قانون است لذا قانونگذار بار مالی آن را نیز پیشبینی کرده است. درصورت کمبود اعتبارات نیز بار مالی آن بر دیون دولت افزوده میشود و سرپرست آن وزارتخانه هیچ منعی برای اجرای آن نخواهد داشت.
4. در اثنای این مسائل یک مورد به کلی فراموش شده است که می تواند روشنگر بسیاری از مطالب در مورد بارمالی تحمیلی به دولت باشد. سال 91 در زمان آقای دانشجو و ملاباشی هم فرایند امضای احکام بورس چند ماهی صورت نگرفت و دلیل آن عدم توان وزارت برای تامین مالی ذکر می شد. در همان روزها یک بند جدید به احکام دانشجویان بورسیه اضافه شد که مشکل را کاملا برطرف کرد و دیگر این مساله از میان رفت.در بند سوم توضیحات حکم بورسیه داخل دکتری آمده است: "مزایای مندرج در این حکم امتیاز اعطائی سازمان بوده و صرفا در صورت تامین اعتبار قابل پرداخت می باشد". امضای حکم بورس هیچ تعهد مالی ایجاد نمیکند. ضمنا آیا واقعا حقوق 650 هزارتومانی یک جوان بورسیه با حداقل 21 سال درس خواندن و تحصیل را بارمالی اضافی بر دولت میدانند آن هم پس از دو سال صبر از زمان شروع فرایند جذب.
5. در سال 90 پس از اعلام اسامی قبول شدگان آزمون دکتری، در اقدامی عجیب و البته از قبل اعلام شده تعدادی زیادی دانشجو هم در مرحله ی تکمیل ظرفیت پذیرفته شدند. این در حالی بود که به عنوان مثال دانشجویی که در دوره ی شبانه ی دانشگاه x دعوت به مصاحبه شده ولی قبول نشده بود، به ناگاه در دوره ی روزانه ی دانشگاه y که حتی ممکن بود معتبرتر از دانشگاه x باشد، پذیرفته و مشغول تحصیل (از بهمن ماه 90) شد. طنز تلخ ماجرا آنجایی بود که دانشجویی که در دوره ی شبانهی دانشگاه مورد نظر خود پذیرفته شده بود، حق شرکت در مرحله ی تکمیل ظرفیت را نداشت و در صورت انصراف، از آزمون سال بعد هم محروم می شد. جناب آقای توفیقی! چشم امید بسیاری از دانشجویانی که با مشکلاتی مشابه یا غیر مشابه دست و پنجه نرم می کنند، به همین مقرری ناچیز بورس بود.
در پایان به عنوان یکی از هزاران جوان این مملکت که بهترین سال های جوانی خود را در راه تحصیل صرف کرده و پس از طی سالهای متمادی اکنون در انتظار به ثمر نشستن زحمات چندین سالهی خود است، از دولت تدبیر و امید انتظار دارم که با تدبیری بزرگ، امید را از جمعی از کوشاترین جوانان این مملکت نستاند.