فرارو- یک جامعه شناس گفت: «اکنون در شهرهای بزرگ مانند تهران و کرج مردم تنها و بی هویت شده اند و خود کنترلی در آنها ضعیف شده و لذا ترسی از شناخته شدن ندارند. به همین دلیل وقوع جرائم در شهرهای بزرگی مانند تهران و کرج افزایش یافته است. در این شهرها افراد تجانس فرهنگی خود را از دست داده اند.»
دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو گفت: «مهم ترین عامل افزایش آسیب های اجتماعی همچون طلاق، خیانت و قتل، کمرنگ شدن هویت ملی، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و دچار شدن جامعه به آنومی است.»
وی ادامه داد: «جامعه ما دچار آنومی و پریشان فکری است و باورها و اعتقادات و به طور کلی سرمایه اجتماعی در ایران تضعیف شده است.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «اکنون در داخل جامعه، هویت ملی و میراث فرهنگی مورد کم توجهی قرار می گیرد و از بیرون جامعه مورد تهاجم قرار می گیریم و خارجی ها سعی می کنند چیزهایی که ما به دلیل برنامه ریزی ها و نظارت های غلط و نیز دخالت های سیاسی خود از دست داده ایم را جایگزین کنند.»
وی خاطرنشان کرد: «در نتیجه وقتی جامعه هویت خود را از دست می دهد، در واقع به سمت تنهایی و بی هویتی می رود. به سمتی که ترسی از شناخته شدن ندارد، چون به ارزش ها پایبندی ندارد و هنگامی که انسان تنها می شود خودکنترلی در وی ضعیف شده و آنگاه به انواع آسیب های اجتماعی روی می آورد.»
وی ادامه داد: «اکنون در شهرهای بزرگ مانند تهران و کرج مردم تنها و بی هویت شده اند و خود کنترلی در آنها ضعیف شده و لذا ترسی از شناخته شدن ندارند. به همین دلیل وقوع جرائم در شهرهای بزرگی مانند تهران و کرج افزایش یافته است. در این شهرها افراد تجانس فرهنگی خود را از دست داده اند.»
قرایی مقدم در پاسخ به این سوال که علت کمرنگ شدن هویت ملی و ارزش ها در میان مردم چیست؟، گفت: «کمرنگ شدن هویت ملی و ارزش ها دو علت دارد.»
وی ادامه داد: «دسته اول عوامل درون زا است. یعنی برنامه ریزان آموزشی، پرورشی، اخلاقی، رفتاری، سیاستمداران و غیره آن دقت های لازم را به عمل نیاوردند و به ارزش ها و میراث فرهنگی گذشته کشور پشت پا زدند. کسانی که گفتند این کشور تاریخ ندارد و تاریخ آن به همین صد سال اخیر خلاصه می شود. در نتیجه این سوال برای جوانان ایجاد شد که چرا با این تاریخ اندک نباید از غربی ها تقلید کنیم؟»
وی افزود: «اما دسته دوم عوامل برون زا است. تئوری مارشال مک لوهان و هارولد لاسول و دیگران برای چه بود؟ قصد آنها از جامعه شناسی ارتباطات مغزشویی و دور کردن افراد جوامع غیرانگلوساکسون از فرهنگ خود و گرایش آنها به فرهنگ انگلوساکسون بود.»
قرایی مقدم با بیان اینکه بحث جهانی شدن به میزان بسیار زیادی می تواند در بی هویتی ملت ها نقش داشته باشد گفت: «در گذشته چندین هزار زبان در دنیا وجود داشته در حالی که اکنون طبق گزارش سازمان ملل تنها به 419 زبان رسیده است.»
قرایی مقدم در پاسخ به این سوال که چرا در کشوری مانند آمریکا که مهاجرپذیر است و انواعی از قومیت ها و با زبان های مختلف در این کشور ساکن هستند اما فرهنگ آمریکایی حذف نمی شود؛ بلکه فرهنگ مهاجران در فرهنگ آمریکایی هضم می شود؟، گفت: «علت آن این است که فرهنگ میزبان تلاش می کند فرهنگ مهمان را زیر سلطه خود بگیرد.»
وی ادامه داد: «مسئولین آمریکایی اجازه نمی دهند فکری غیر از فکر آمریکایی در جامعه وجود داشته باشد. آمریکا سالی بیش از 200 میلیارد دلار خرج تبلیغ آمریکای بزرگ می کند. یک ایرانی اگر بخواهد شهروند آمریکا شود ابتدا تاریخ آمریکا را از او امتحان می گیرند.»
وی با بیان اینکه ما در ایران کار فکری و فرهنگی انجام نمی دهیم گفت: «به موسیقی ایرانی نگاه کنید که چه سرنوشتی پیدا کرده است. لباس ایرانی را ببینید که به چه سرنوشتی دچار شده است. بنابراین وقتی شما عنصرهای فرهنگی جامعه خود را تضعیف کردید، عنصرهای فرهنگی بیگانه، افراد جامعه شما را تسلیم می کنند.»
قرایی مقدم با بیان اینکه بروز ناهنجاری هایی مانند طلاق و خیانت تنها سوغات غرب نیست گفت: «همانطور که گفتم بخشی از علت بروز این ناهنجاری ها کم کاری های داخل جامعه است.»
قرایی مقدم در پاسخ به این سوال که چرا آمریکایی ها که کار فرهنگی می کنند نیز با بحران هایی مانند طلاق مواجه هستند؟، گفت: «آنها نیز با بحران دوری از خانواده اصیل آمریکایی روبرو هستند.»
وی ادامه داد: «ممکن است یکی از علل بروز این ناهنجاری در غرب تقابل دو ارزش "آزادی" و "تحکیم خانواده" باشد که در آن جوامع آزادی در اولویت قرار می گیرد. این موضوع در کنفرانس 1978 در مصر بررسی شد. وقتی در این جوامع سقط جنین آزاد می شود بی بندوباری افزایش پیدا می کند.»
وی با بیان اینکه کره ای ها و ژاپنی ها نیز تغییر کرده اند گفت: «اما این دو کشور تلاش کردند کمتر تغییر کنند. ژاپنی ها بعد از 1948 گفتند ژاپنی بمانیم اما از تمدن غرب عقب نمانیم. اما ما ایرانی بودن خود را رها کرده ایم، تاریخ خود را رها کرده ایم.»
قرایی مقدم در پایان تصریح کرد: «البته درباره طلاق مسائلی مانند اشتغال، تفاوت سنی، تفاوت فرهنگی و ناتوانی جنسی نیز موثر است؛ اما آنچه که از همه مهمتر می باشد دوساختی شدن جامعه است که به آن اشاره شد.»