فرجالله سلحشور گفت: با کمی دقت در تلویزیون متوجه میشوید که در این حوزه نظارت وجود ندارد و هر کاری که بکنند، کسی نیست که چیزی بگوید.
«فرجالله سلحشور» صبح امروز -20 تیرماه- با زهره سادات لاجوردی مدیر آموزش مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری دیدار کرد.
در این مراسم سلحشور در سخنانی گفت: مشکل عفاف و حجاب عمیقتر از بحثهایی است که میشود و متاسفانه تلویزیون به نفاق در این موضوع دامن زده است. چون بازیگر از طرفی با حجاب جلوی دوربین میآید ولی در پشت دوربین بیحجاب است و همین موضوع خانمها را به نفاق در حجاب ترغیب میکند.
بخش هایی از سخنان کارگردان سریال "یوسف پیامبر" به این شرح است:
- تلویزیون خط قرمزها را از بین برده است و همین موضوع تبدیل به الگو برای دختران و جوانان ما میشود. قبل از انقلاب مرزها در این زمینه مشخص بود اما چون حکومت اسلامی است، چنین مرزهایی مشخص نیست و همه ناخودآگاه فکر میکنند که چنین مواردی درست است. الان ارزشها به هم ریخته و ضد ارزشها حاکم شده است.
- نکته دیگری که مطرح است، این است که درباره حجاب در سینما و تلویزیون نمیتوانید کار کنید چون اصحاب رسانه خودشان بیحجاب هستند. مثلا سردار رادان در بحث حجاب و عفاف کار میکند اما کسی مثل فرزاد حسنی او را تخریب میکند. این امر هم به دلیل این است که به هنرمند مشتبه شده که او ملاک جامعه است و کسی هم نیست که به او بگوید تو به اندازه یک کارگر هستی.
- چه اتفاقی افتاده که روابط بین مرد و زن و دختر و پسر عادی شده است؟ امام خمینی(ره) با تداخل زن و مرد مخالف بودند. طبیعی است که زن و مرد در یک محیط کاری یا در دانشگاه وقتی در کنار هم باشند با هم ارتباط دارند و روابطشان کمکم عادی میشود و این موضوع اجتنابناپذیر است. تا زمانی که روابط در اجتماع بین زن و مرد عادی باشد، نمیتوانیم توقع درست شدن حجاب و عفاف را داشته باشیم.
- امام و رهبری با این تداخل زن و مرد موافق نبودند اما دشمن زیرک بود و همان اوایل انقلاب در دانشکدهای با شکلی بسیار مسخره دیوار کشید. طوری که بعد از آن هیچ کس دیگر جرات نمیکند بگوید دختر و پسر را جدا کنید. در واقع موضوع لوث شد تا جایی که الان اگر جداسازی در جامعه پیگیری شود، شاید شورش شود.
- واقعیت این است که چه بپذیریم و چه نپذیریم، سینما و تلویزیون ما برای جمهوری اسلامی نیست. الان هنرمندان سینما و تلویزیون تعیینکننده هستند نه مسئولان. چون تنها نقش مسئولان سرویسدهی به هنرمندان است. ما در 32 سال گذشته 32 مسئول فرهنگی داشتهایم که عوض شدهاند. اما آیا میشود گفت همه بیلیاقت بودهاند؟ خیر. پس چرا هیچکدام موفق نشدهاند؟
- معتقدم سینما هم مثل بانک ربا یا دانشگاه مبانی غربی دارد، ما میخواهیم آنها را به زور با اسلام و انقلاب تطبیق بدهیم، در حالی که تا اصول تغییر نکند، وضعیت همین است. فیلمساز ما چون در جایگاه هدایت جامعه است، باید مجتهد باشد نه مطرب و شهرتطلب. آقای رئیس جمهور شکمهای گرسنه، پاهای ترک خورده، رنگهای زرد و ... را متوجه میشود اما شیطانپرستها، خانوادههای گسسته؛ اعتیاد و ... را خیر. چون در این حوزه نمیتوان آمار ارائه کرد و پز داد.
- به همین دلیل وارد حوزه فرهنگ و هنر نمیشوند اما میبینیم که دشمن این حوزه را به خوبی فهمیده و میگوید اگر یک روز هالیود نباشد، آمریکا هم نخواهد بود. من به آقای دارابی معاون سیما هم گفتهام که اگر میخواهید وضعیت درست شود، ابتدا سناریوها را زیر نظر اصحاب فرهنگ و علما تصویب کنید و سپس آنها را نقد کنید و بعد جلوی دوربین ببرید. اما مهم این است که نمیگذارند چون برای خیلیها گلوگاه است. اما اگر چنین بشود، با همین هنرمندانی که سالم نیستند هم میتوان درست حرکت کرد.
- با کمی دقت در تلویزیون متوجه میشوید که در این حوزه نظارت وجود ندارد و هر کاری که بکنند، کسی نیست که چیزی بگوید. سینماگر خود را تافته جدابافته میداند و کسی هم نمیتواند چیزی بگوید. مردم به خاطر کار اشتباه و خلاف، مجازات میشوند اما هنرمندان اینگونه نیستند. پس از تجمع جلوی وزارت ارشاد و پایین کشیدن فیلمهای گشت ارشاد و زندگی خصوصی، فیلمسازان ما دیگر جرات نمیکنند فیلم بسازند. قانون در سینما حاکم نیست و مسئول به جای هدایت، حامی است.
- دولت در حوزه حجاب و عفاف وارد نمیشود و میخواهد با شامورتی بازی و ورد همه چیز درشت شود. در حالی که ما از قرآن مبانی تعریف کردهایم، برای فیلمسازی و از میان هزاران قصه قرآنی، 100 قصه را انتخاب و 40 سناریو را نوشتهایم که از این میان 9 فیلم به عنوان کار اولیه داشتهایم. هرجای این مملکت مراجعه کردیم؛ حاضرند برای تونل و فاضلاب فلان جا میلیاردها تومان خرج کنند اما برای طرح تلویزیون که 13 میلیارد تومان پیشنهاد دادیم، قبول نکردند.
- این طرح را مقام معظم رهبری قبول کردند و گفتند 100 میلیون تومان کمک هم به ما میکنند اما هیچ کس کمک نکرد. چون خود ما در کشور اسلامی هستیم نسبت به اسلام بیتوجه هستیم و هرکس کار قرآنی انجام بدهد برایش ارزش قائل نیستیم اما اگر یک هنرپییشه طاغوتی کاری نظیر یوسف را بسازد، در بوق و کرنا میکنند.
- من خبر دارم که در پشت صحنه تولید یکی از سریالهای تلویزیون که چند سال هم طول کشید، هزار کیلو معادل یک تن تریاک مصرف شده است. ما یوسف را در شرایطی کاملا اسلامی ساختیم و اهل شمال و ویلا و آنتالیا هم نیستیم. مهران مدیری در تولید سریال قهوه تلخ هفتهای 2 میلیارد تومان درآمد کسب میکند اما هنرمندان انقلاب ما به دلیل نداشتن بودجه باید از ساخت کار صرف نظر کنند.
کاری نداره خب تو هم مثل اصغر اقا اگه تونستی برو اسکار بگیر تا همون بشی که گفتم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اما مساله این است که چطور این شرایط بوجود آمده است؟
آیا چیزی غیر از اجبار و تحمیل باعث ریا و نفاق می شود؟
اگر انسانها را آنگونه که هستند بپذیریم، نیازی به دروغ و ریا ندارند. آن وقت فرد با حجاب و بی حجاب قابل تشخیص است و هر کس بر اساس دیدگاه فکری و مذهبی اش الگوی خود را انتخاب می کند.
یعنی خدایا عقل ، عقل ، عقل !