فرارو - عبدالکریم سروش در نامه ای که خود کتابت آن را "از سر غيرت مسلمانی، مصلحت سياسی و دغدغه فرهنگی" عنوان کرده ضمن تقبیح عمل کسانی که به ائمه اطهار (ع) اهانت می ورزند از سکولارها خواسته است نسبت به این اهانت ها واکنش نشان دهند.
به گزارش فرارو سروش در بخشی از نامه خود خطاب به اهانت کنندگان ائمه (ع) نوشته است: «روی سخن با کسانيست که جرعه صحبت را به حرمت نمی نوشند و شرط ادب را در محضر خرد نگه نمی دارند و دين ورزان را به تازيانه تحقير می رانند و دامن بزرگان دين را به لکه اهانت می آلايند... روی سخن با دين ستيزانی است که بنام نقد اهانت و نفرت می پراکنند و رقم مغلطه بر دفتر دانش می کشند و سر حق بر ورق شعبده ملحق مي کنند و نفس کافری را عين روشنفکری و ترقی می انگارند و چهره ای کريه از آزادی می نگارند و پليدی ها و زشتی ها را ببهانه حق و آزادی مجاز و مطاع می شمارند و "نه آن در سر دارند که سر بکسی فرود آرند."»
وی افزوده است: «مغالطه مهلکی که ذهن و ضمير اين طاعنان را تسخير کرده اين است که هرچه "آزاد است رواست." به قوت بايد گفت که اين سخن سخت نارواست... آزادی، جراحی پلاستيک نيست که زشتی ها را زيبا کند. آزادی چون نور است که زشتی ها و زيبايی ها را آنچنان که هستند می نماياند. تمسخر کردن و نام بزرگان را بزشتی بردن، رذيلت است ولو آزادانه انجام شود. اهانت ناروا است ولو نام نيکوی نقد بر آن نهاده شود.»
سروش خاطرنشان کرده است: «درسراسر دوران روشنگری که نقد دين در صدر کارنامه منکران قرار داشت، هيچ کس عيسی مسيح را به صورت خوک نکشيد و هيچ کس حواريون عيسی را بی سر و پا نخواند.»
این روشنفکر دینی همچنین در خطاب به دینداران نوشته است: «صاحب اين قلم و همراهانش سالهاست بر شيعيان بانگ ميزنند که خلفای پيامبر را سب و لعن نکنيد و دشنام و ناسزا نگوييد و تخم نفرت و کينه مپراکنيد و آتش دشمنی برنيفروزيد، حالا بيايند و ازين آزادی پروران! بشنوند که اهانت به مقدسات ديگران و دامان فضيلتشان را به رذيلت آلودن شرط و لازمه آزادی است و کسی را به خاطر آن نبايد نکوهش کرد!»
سروش در ادامه نامه خود نوشته است: «با طاعنان دين گريزمیگويم: اگر در پی برکندن بيخ اسلاميد، آب در هاون میکوبيد و جهد بی توفيق میکنيد. هم خدای مسلمانان (به شهادت قرآن) وعده تثبيت اين دين را در زمين داده است، ليظهره علی الدين کله، و هم (به شهادت تاريخ) اين شجره طيبه محمدی در فزونی و تناوری بوده است و از آمد و رفت کلاغان، شاخ و برگش نفرسوده است.»
وی ادامه داده: «اگر قصد روشنگری و خرافه زدايی و دين پيرايی داريد، بسم الله. راهش نقد علمی و تحليل محققانه و همدلانه است و فتح باب ديالوگ و قبول شرافتمندانه رقيب، نه طعن و تخفيف و تمسخر.»
سروش در ادامه با نقد سکوت سکولارها نوشته است: «من در عجبم که چرا از اردوگاه "سکولار" ندايی و صدايی بر نمی خيزد و چرا از تاريخ مغرب زمين درس نميگيرند و همزبان با مومنان، بر قبيله طاعنان نمی شورند و به نصح ناقدانه ايشان دهان نمی گشايند؟ مگر نهی آنان فقط برعهده دينداران است؟»
سروش در پایان نامه خود از عالمان دینی خواسته است که در درجه نخست به مقلدان خود بگويند در مقدسات ديگران طعن نزنند و خلفای ثلاث را لعن نکنند و آنگاه با طاعنان وکافران از در محبت درآيند و به نصيحت مشفقانه پرداخته و برای هدايتشان دعای مخلصانه کنند.