حذف فيزيكي معمر قذافي، كسي كه جعبه سياه پرونده پيچيده ربودن امام موسي صدر محسوب ميشد، تمام زواياي تاريك و پنهان اين پرونده را حداقل تا زمان آزادي امام در هالهاي از ابهام فرو برده است؛ اطلاعاتي كه به دست آوردن آن پيش از مرگ قذافي، ميتوانست راز 33 ساله ناپديد شدن امام موسي صدر را ابهامزدايي كرده و سرنخهايي از محل اختفا يا محل اسارت او و دو همراهش افشا كند.
قذافي با مهارت كامل توانست اين همه سال پرونده را معطل نگه دارد و هرگونه روزنه درز اطلاعات درباره اين مساله را از بين ببرد. حال او ديگر مرده و انتظار ميرود پس از مرگش شاهد نقطه عطفي در روشن شدن وضعيت امام موسي صدر - شهروند ايراني و رهبر شيعيان مجلس اعلاي لبنان- باشيم. خانواده امام با استناد به مدارك و شواهد گوناگوني كه به دست آورده و پس از مرگ قذافي هم نقض نشده، بر حيات او تاكيد دارد.
مهندس مهدي فيروزان - خواهرزاده و داماد امام- ميگويد: هر چند مرگ قذافي و افشا نشدن اطلاعاتي كه داشت براي تاريخ ليبي و پرونده امام خسارت است، اما پس از مرگ او درهاي اميدبخش ديگري به روي خانواده گشوده شده است. سفر اخير فيروزان به لبنان و آگاهي از آخرين وضعيت پيگيريها محور گفتوگوي رخ به رخ ما با داماد امام است. فيروزان كه زماني دستي هم در روزنامهنگاري اين مملكت داشته، مصاحبه نميكند و اگر مرگ قذافي و بهانه سفر اخيرش به لبنان نبود، اين مصاحبه ميسر نميشد.
بهجز اطلاعات و منابع خبري منتشرشده پيشين، پس از مرگ قذافي تا امروز اخبار تازهتري از محل اسارت يا نگهداري امام موسي صدر به دست آورديد؟
خير. اطلاعات جديدي ندارم.
چرا اين محافظهكاري در انتشار اطلاعات پرونده امام موسي صدر پس از مرگ قذافي هم هنوز وجود دارد؟
مساله ما محافظهكاري نيست. مساله اين است كه دولت امروز ليبي و مقامات ليبيايي آنقدر گرفتاري و مسايل عديده دارند كه هنوز نتوانستهاند بسياري از اماكن خود را كشف كنند و اين طبيعي است. در تمام ملاقاتهايي كه وزارت خارجه ايران و همچنين وزارت خارجه لبنان با «عبدالجليل» داشتند، قول يك همكاري گسترده داده شده كه بتوانيم از طريق زندانيان و زندانباناني كه در تمام اين سالها در زندانها حضور داشتند، سرنخي از محل نگهداري امام پيدا كنيم. اين تمام آن چيزي است كه در حال حاضر به عنوان خبر در اختيار دارم. خود ما هم، الان تلاش ميكنيم بتوانيم با اين افراد صحبت كنيم و اطلاعات ميداني جمعآوري كنيم.
هـنـوز در حـال جمعآوري اطلاعات ميـدانـي هـستيد؟ اطلاعاتي كه در اين 33 سال جمعآوري شده، كافي نيست؟
هنوز ما در همين مرحله هستيم و در روند پيگيري بايد اطلاعات ميداني جمعآوري كنيم.
چرا واقعا پس از قذافي هم پيشرفت قابل ملاحظهاي در روشن شدن مساله حاصل نشده است؟
ليبي از بيرون خيلي غيرقابل پيشبيني است. وقتي بيرون از ليبي هستيد، نميتوانيد شرايط آنجا را به خوبي ببينيد و بفهميد. علت پيشبينيناپذيري اين است كه يك نظام كاملا امنيتي در ليبي از بين رفته و يك خلأ عميق در داخل آن باقي مانده. به نظرم خيلي زمان ميبرد تا اين نظام جديد خود را بازسازي كند.
پس در رابطه با مساله امام صبر ميكنيد آن نظام خود را بازسازي كند؟
خير، نميدانم. بسيار تلاش ميكنيم که بتوانيم با كساني كه اداره امور را در درست گرفتند، گفتوگو يا حتي مذاكره كنيم تا بالاخره بتوانيم به محل نگهداري يا محل اسارت امام دست يابيم. در اوضاع كنوني ليبي كمابيش هنوز هم زندان كشف ميشود. هفته پيش با اينكه يك ماه از سقوط طرابلس گذشته بود، زنداني با 1200 نفر كشف شد. خيلي عجيب است.
يكي از اهداف سفر اخير وزير امور خارجه به ليبي پيگيري پرونده امام موسي صدر عنوان شد. چه نتيجهاي از مذاكره دكتر صالحي با مقامات ليبيايي حاصل شده است؟
مقامات ليبيايي در پاسخ به سوال آقاي صالحي گفتند ما خيلي مساله داريم و ايجاد تشكل و سيستم جديد خيلي كار ميبرد و درگير موانع و مشكلات زيادي هستيم اما به محض اينكه بتوانيم، همكاري ميكنيم.
پيگيري مساله امام جزو اهداف اصلي اين سفر بوده يا در حاشيه قرار داشته است؟
مسلما اهداف ديگري هم براي اين سفر وجود داشته اما درباره پرونده امام، وزير امور خارجه از مقامات ليبيايي سوال كرده است.
پيگيريها در حد پرسيدن سوال بوده؟
وقتي طرف مقابل او نميتواند خيلي همراهي كند، كار ديگري غير از سوال پرسيدن باقي نميماند و قاعدتا وزير هم پيشتر و جلوتر نميتواند برود.
از خانواده امام هم كسي در هيات همراه وزير حضور داشت؟
خير آن سفر، سفر وزارت امور خارجه بود.
با توجه به اينكه يكي از اهداف سفر پيگيري پرونده امام بود چرا كسي از خانواده امام در هيات همراه حضور نداشت؟
بله ميدانم. اما در هر صورت در اين سفر كسي از خانواده همراه آنان نبود.
شما از سفر هفته پيشتان به لبنان چه دستاوردي داريد؟
خانواده امام در سفر اخيرم به لبنان بيشتر دور هم جمع شدند تا براي شرايط پس از قذافي برنامهريزي كنند تا فرصت از دست نرفته، بتوانند از طريق ليبياييها و زندانيان امام را پيدا كنند. نتيجه اين سفر، كليت استراتژياي بود كه خانواده تدوين كرد.
اين استراتژي كه جديد نيست قبل از كشته شدن قذافي و در زمان حكومت قذافي هم بوده. بعد از مرگ قذافي با توجه به شرايط انتظار ميرود اقدامات كاربرديتري دنبال شود!
اين استراتژي هميشه بوده. اما با رفتن قذافي عملا يك منبع اطلاعاتي بزرگ از دست رفته است. اما درهايي هم به روي خانواده باز شده و آن هم همكاري آن دسته از مسوولان ليبيايي است كه همدستان حكومت قذافي بودند اما در زمان قذافي از ترس جان ميترسيدند اطلاعات را در اختيار ما قرار دهند. پس از مرگ قذافي به راحتي ميتوانند همكاري كنند.
خب در اين راستا اقدامي انجام شده؟
بله. حتما اقدام انجام شده و ميشود.
طولاني شدن روند پيگيري تا 33 سال نشان ميدهد خانواده خيلي بضاعت پيگيري و قدرت اجرايي براي اقدامات عملي نداشته. بعد از قذافي هم اصرار داريد پيگيريها را تا روشن شدن وضعيت امام با همان بضاعت اجرايي اندك ادامه دهيد يا ترجيح ميدهيد فراتر رفته و از نيروهاي دولتي چه در لبنان چه در ايران براي پيگيري ياري طلبيد؟
قبول ندارم كه خانواده بضاعت اندكي را صرف اين كار كرده باشد، خانواده آنچه را كه ميتوانست انجام داده است.
منظورم بضاعت اجرايي و عملي خانواده است نه كمكاري!
بله. درست است. اما به هر حال ما يك دولت نبوديم كه بتوانيم گفتوگو كنيم، امتياز بدهيم امتياز بگيريم؛ اما ما با تمام امكانات خود به ميدان پيگيري آمديم. امروز هم با همين امكانات ادامه ميدهيم و اميدواريم تمام كساني كه در طول اين سالها - از دولتهاي عربي گرفته تا رجال سياسي جهان اسلام و ايران – براي عدم همكاري ملاحظاتي داشتند امروز آن ملاحظات را نداشته باشند چون ديگر قذافي نيست كه به دليل حفظ يك رابطه سياسي يا رابطه اقتصادي يا رابطه دوستانه همكاريها را فداي ملاحظهكاري كنند. طبيعتا اين افراد امروز ميتوانند اقدام گذشته خود و آن ملاحظاتي را كه در گذشته باعث ميشد همكاري نكنند به راحتي جبران كنند.
آيا خانواده پيگير هست كه مذاكره وزارت خارجه ايران با مقامات ليبيايي تا اخذ نتيجه مشخص دنبال شود؟
ما نه فقط از طريق وزارت خارجه ايران بلكه از طريق همه داريم پيگيري ميكنيم. از طريق وزارت خارجه لبنان، دولتها، مقامات، NGOها، مراجع و حتي حوزه علميه تا اخذ نتيجه و آزادي امام پيگير مساله هستيم.
به چه نتايجي رسيديد؟
پيگير هستيم.
علت اين محافظهكاري در عدم انتشار اطلاعات چيست؟
ما از آنچه كه واقعا كارشناسان معتقد باشند براي حفظ سلامت امام و نجات او ضروري است عمل شود يا گفته شود پيروي ميكنيم. به ما حق بدهيد كه هر جا وكلا و كارشناسان ما از انتشار اطلاعات بر حذر بدارند بر خلاف آن عمل نكنيم. آنچه ميگويم آن چيزي است كه ميتوانم بگويم.
اين محافظهكاري كه با هدف حفظ جان امام انجام ميشود، منطقي است اما آيا فقط ما به دنبال امام هستيم؟ خير. كشورهاي ديگر هم در پي يافتن سرنخي از محل اختفاي امام هستند و هرجومرجي كه در ليبي وجود دارد خيلي هم گوياي اين نيست كه جان امام تامين است. فكر نميكنيد اين محافظهكاري از يك طرف طي اين سالها باعث شده زمان آزادي امام به تعويق بيفتد و از طرف ديگر در شرايط كنوني ليبي خيلي افراطگرايانه باشد؟
نجات امام كار خيلي ظريفي است و با احساسات نميشود پروسه نجات امام را مديريت كرد. همه ما دوست داريم زودتر او را ببينيم. خانواده، دوستان و علاقهمندان امام همه دوست دارند او را ببينند. اما پيچيدگيهاي اين كار هميشه ما را در امر پيگيري و نجات او به عقلانيتي دعوت كرده. بنابراين ما در همين چارچوبي كه بايد به نتيجه برسد، كار ميكنيم. حال اگر محافظهكاري به نظر بيايد يا شجاعت تعبير شود يا حتي كوتاهي و كتمان نام بگيرد، اتهام آن مهم نيست. مهم براي ما رسيدن به نجات امام است. همه اين حرفها را تحمل ميكنيم چون ميخواهيم امام را آزاد كنيم.
اگر در اين سالها در پيگيري مساله امام مخالفتهاي داخلي وجود داشته علت اين مخالفتها چه بوده است؟
حرفهاي مختلفي زده ميشود و تحليلهاي مختلفي وجود دارد و هرازگاهي هم اين مخالفتها منتشر شده. در حال حاضر خانواده بيشتر به فكر تجميع تمام امكانات است و به فكر گلايههاي گذشته نيست. پاسخ به اين سوال را محول كنيم به پس از آزادي امام. آن زمان اگر صلاح باشد يا امام خود صلاح بداند همه حرفها را ميزنيم. اگر صلاح ندانست باز هم به همين شيوه كنوني ادامه ميدهيم.
غير از مدارك و سخناني كه درباره حيات امام انتشار يافته پس از كشته شدن قذافي؛ سند يا مدرك جديدي دال بر تاييد حيات يا خداي ناكرده شهادت امام به دست آوردهايد؟
فقط ميتوانم بگويم هيچ مدركي ضدمدارك قبلي پيدا نكردهايم. هنوز هيچ مدركي كه جمعبندي اطلاعات گذشته را خدشهدار كند والله پيدا نكردهايم.
با توجه به اينكه قذافي تنها كسي بود كه از محل اختفاي امام اطلاع داشت و ميتوانست اطلاعات بسيار باارزشي درخصوص مسايل بسیاری از جمله پرونده امام داشته باشد، آيا مرگ او به نفع پرونده امام هست يا خير؟ آيا انقلابيون در كشتن قذافي شتابزده عمل نكردند؟
اينكه قذافي كشته شد به نفع حقيقت نبود. تمام حقيقت. تمام حقيقتي كه ملت ليبي به دنبالش هستند و نه فقط حقيقتي كه ما در پرونده امام به دنبال آن هستيم. كشته شدن قذافي گاه در ذهن من مشكوك به نظر ميرسد. شايد ملت ليبي خود به دنبال كشتن قذافي نبود اما انگار ارادهاي خارج از ليبي مرگ او را طراحي كرده بود و ممكن است فقط به دست ليبياييها اجرا شده باشد. ارادهاي فراتر از مردم ليبي نميخواست قذافي زنده باشد و اطلاعاتي را كه دارد، منتشر شود. اما در مورد مساله امام با كشته شدن قذافي منبع اطلاعاتي مهمي را از دست داديم اما اميدوارم كساني كه در اين پرونده آگاهند به خودشان آيند و براي نجات امام با ما همكاري كنند.
آيا دولت لبنان هم از مرگ قذافي استقبال كرد؟
همه آدمهاي عاقل مرگ قذافي را براي پرونده امام يك خسارت ديدند؛ حتي براي تاريخ ليبي. اگر قذافي ميماند و به دادگاه ميآمد، اسرار زيادي از سياستهاي غرب در آن دادگاه افشا ميشد؛ اسراري از روابطش با غرب، پيمانهايي كه قذافي بسته و قولهايي كه غرب به او داده بود؛ بنابراين به همين دلايل، قذافي بايد كشته ميشد چون او بيش از ديگران شعار انقلابي ميداد و بيش از ديگران در خدمت غرب فعاليت كرده بود. افشاي اين اطلاعات براي تاريخ ليبي مهم بود.
بعد از مرگ قذافي منابع اطلاعاتي كه به دست آورديد اميدواركننده است؟
بله، اطلاعاتي كه از مردم ليبي و هم مسوولان ليبيايي به دست آورديم، اميدبخش است. تا همين امروز چند نفر از مقامات ليبيايي اعتراف كردهاند شهادتهاي غلط دادهاند. تا زماني كه قذافي زنده بود اين حرفها را نزده بودند.
اين افراد يا مقامات چه كساني هستند؟
يكي از آنان پليس فرودگاه و ديگري آقاي شلغم است.
آيا واقعا براي ناتو كاري دارد كه بگردد امام را پيدا كند؟ نظر شما چيست؟
نه، ولي دليل يا انگيزهاي هم براي اين پيگيري و جستوجو ندارد. من به دنبال اين هستم كه با ناتو وارد مذاكره شوم و انگيزه اين جستوجو را ايجاد كنم.