دل پر دردي از برخي اصولگرايان دارد، حاضر به مصاحبه سياسي نيست ولي وقتي با اصرار گفتوگو با را ميپذيرد سفره دل خود را باز ميكند و از جلسات محرمانه خود و برخي دوستانش در مجلس هفتم با احمدينژاد ميگويد؛ «به رييسجمهور خطر جريان انحرافي را گوشزد كرده بوديم ولي كو گوش شنوا، نه تنها حرف ما را نپذيرفتند بلكه قلع و قمعمان كردند.»
سعيد ابوطالب كه اين روزها مشغول تهيه تازهترين فيلم خود است حوادث بعد از انتخابات را مربوط به جرياني ميداند كه اين روزها نام جريان انحرافي به آن دادهاند. او بر اين اعتقاد است كساني كه سعي بر ابداع واژگاني همچون ساكتين فتنه دارند، دنبال سوداگري سياسي هستند. ابوطالب همچون علي لاريجاني ميگويد برخي به دنبال كاسبكاري از حوادث بعد از انتخابات هستند.
با گذشت بيش از دو سال از انتخابات رياستجمهوري سال 88 و حوادث پس از آن و در آستانه انتخابات مجلس نهم، برخي هنوز به دنبال نبش قبر كردن وقايع پس از انتخابات و جملهسازي با كلمه فتنه هستنداخيرا هم كه بعضي اصولگرايان به اصولگرايان ديگر لقب ساكتين فتنه را دادهاند، تحليل شما از اين مواضع چيست؟
فتنه 88 وعوامل داخلي و خارجي، سازندگان داخلي و پيشزمينههاي قبلي و ادامه آن هنوز يك پديده پيچيده سياسي- اجتماعي است كه نياز به تحليل دارد. به نظر من هنوز بايد زمان بيشتري از آن بگذرد تا بتوان همه ابعاد آن را تحليل كرد.
در اينكه دولتهاي خارجي قصد بهرهگيري از اين فضاي آشفته داخلي را داشتند شكي نيست، و در اينكه اشتباهات شخصيتهاي سياسي و كمتحليل ايجادگر اين فتنه بود باز هم ترديدي نيست، البته شايد به صلاح فضاي سياسي و اجتماعي كشور نباشد كه دوباره دعواهاي سياسي تجديد شود اما برخي هنوز به دنبال تجارت سياسي هستند كه من اسم آنها را كاسبان سياسي ميگذارم.
يعني با اين مساله كاسبي ميكنند و از بعضي شخصيتها باج سياسي ميگيرند. من معتقدم آن فتنه را نميشود با وضع امروزي و دستهاي پنهان قدرت سياسي كه امروز به آن جريان انحرافي ميگويند و گروهي كه در اختلاسهاي سياسي و اداري دخيل هستند، جدا از هم ديد، من ميگويم نكند بازيگران آن فتنه هم همين فتنهگران امروزي هستند كه در واقع آتش فتنه را تقويت ميكردند و براي كاسبي خودشان سوخت ميساختند. نكند اين فتنه بزرگتر از آن فتنه باشد.
يعني شما جريان انحرافي را با آن جرياني كه پس از انتخابات به وجود آمد و مرسوم شد با جريان فتنه يكي ميدانيد؟
نه، من ميگويم كه بازيگران اصلي فتنه 88 همين جريان انحرافي است كه پشت صحنه پنهان شدهاند. من معتقدم اگر قرار است در جريان فتنه دست خارجي را جستوجو كنيم، بايد آن را در جريان انحرافي جستوجو كرد. بنده به عنوان نماينده به اتفاق ديگر دوستانمان در مجلس هفتم تحت عنوان اصولگرايان مستقل، 5 سال پيش نسبت به اين جريان هشدار داديم.
اين تحليلها و اخطارها كه دوستان اصولگرا اكنون ميدهند متعلق به 5 سال پيش است كه اين افرادي كه الان خودشان را در جريان اصولگرايي جا دادهاند و البته برخي ديگر صريحتر ميگويند كه ما نه اصولگرا هستيم نه اصلاحطلب و ميگويند ما فراجناحي هستيم يا برخيشان فراتر ميگويند شخصيتهاي مشخص شده اين جريان به هيچ جرياني وابستگي ندارند.
ما پنج سال پيش درباره خطر اين افراد تذكر داديم، در مجلس هفتم نامهيي براي رييسجمهور نوشته و جلسات محرمانه برخي از اين شخصيتها با وزيرخارجه انگلستان را گزارش داده بوديم و به روابط خارجي برخي از اينها و پولهايي كه اين افراد وارد عرصه فعاليتهاي سياسي و فرهنگي ميكردند هشدار داده بوديم.
اما كسي آن موقع اين حرف را نشنيد، بلكه همانهايي كه من امروز به نام كاسبين سياسي مينامم عليه ما كه يك جريان مستقل بوديم حرف زدند، گفتند كه شما داريد از زبان اصلاحطلبان حرف زده و حرفهاي دشمن را ميزنيد. اما حالا ميبينيد كه اين افرادي كه پنج سال پيش خطر جريان انحرافي را فهميده بودند و هشدار داده بودند، كنار كشيدند و منتظرند تحولات اجتماعي به يك بلوغي برسد.
يعني جريان انحرافي از چند سال پيش فعال شده بود؟
بله، جريان انحرافي يك روزه ابداع نشده است، اينها ارتباطات خارجيشان از شش سال پيش شروع شده بود و ما تذكر داده بوديم.
حوادث بعد از انتخابات چطور؟آيا اين جريان در آن نقش داشتند؟
اگر فتنه 88 شكل گرفت به اين افراد (جريان انحرافي) بيشتر مربوط است تا افرادي كه بازيچه بيگانگان شدهاند. برخي از افراد شاخص سياسي را در فتنه 88 به خاطر اظهارات ناصواب مقصر ميدانم اما اگر زمينه را در ارتباط خارجي بخواهيم جستوجو كنيم قطعا جريان انحرافي مقدمتر به آن افراد هستند.
آنها بودند كه حرف ارتباط با امريكا را ميزدند و ميگفتند امريكا از روسيه براي ما بهتر است، آنها كه ميگفتند ما مشكلي با ملت اسراييل نداريم و مشكل ما با دولت آنهاست، آنهايي كه ميگفتند مشكل ما با دولت امريكا است نه ملت امريكا و... اينها ممكن است از حافظه تاريخي توده مردم فراموش شده باشد اما نخبگان كه فراموش نكرده?اند، اينها همانهايي هستند كه دارند كاسبي سياسي ميكنند و در آن روزها خودشان را به غفلت زده بودند.
بايد موضوع را تاريخيتر ديد و به آينده نگريست، اين جريان داراي انحرافات عقيدتي بود و از زمان شكلگيري دولت نهم من با دوستان ديگرم در مجلس هفتم اعتراض كرديم اما توسط ديگر اصولگراياني كه در مجلس بودند ساكت و قلع و قمع شديم. پنج سال پيش همه حرفها را زديم و ديگر حرفي براي گفتن نمانده است. ما رفتيم كنار و كساني آمدند كه از تكتك مخالفان و منتقدان خود كه ممكن است جايگاه مردمي داشته باشند انتقام ميگيرند.
به نظر ميرسد در آستانه انتخابات مجلس برخي از اصولگرايان جز آنكه از حضور اصلاحطلبان در مجلس هراس داشته باشند حتي از حضور اصولگرايان منتقد هم ميترسند و با طرح عناويني همچون «ساكتين فتنه» براي حضور آنها در انتخابات مجلس شرط و شروطي را تعيين ميكنند. شما اين تحركات را چگونه تحليل ميكنيد؟
من انتخابات در جمهوري اسلامي را نماد يك مردمسالاري كامل ميدانم. نتايج انتخابات هيچگاه توسط نخبگان سياسي قابل پيشبيني نبوده است، گواه اين حرف انتخابات سال 76 و سال 80 شوراي شهر دوم و مجلس هفتم است بنابراين كساني كه ابزار قدرت را در دست دارند و در حالي كه در قدرت رسمي حضور دارند، نقش گروه فشار را هم بازي ميكنند، اينها نميتوانند تاثير عمدهيي در نتايج انتخابات داشته باشند.
انتخابات مجلس انشاءالله پرشور و با حضور همهجانبه مردم برگزار ميشود. يكسري سعي ميكنند كه با انگ زدن به رقباي خود آنها را از ميدان بيرون كنند. اين اقتدارگرايي و تماميتخواهي است كه متاسفانه در جريانهاي سياسي ما وجود داشته و وجود دارد.
بايد صبر كرد تا نتيجه انتخابات را ديد كه اميدواريم اين انتخابات مثل همه انتخاباتهاي ديگر پرشكوه و با حضور همهجانبه مردم باشد، كه اگر مردم در انتخابات شركت كنند ميتوانند نظرشان را غالب كنند وگرنه اين شبه حزبها و اين احزاب وابسته و اين گروههاي 15-10نفره نميتوانند سرنوشت انتخابات را مشخص كنند. متاسفانه توده مردم در كشور ما هيچگاه سخنگو نداشته است، هيچ كدام از جريانهاي سياسي نماينده توده مسلمان و انقلابي ايران نبوده است و گرايشهايي كه احزاب دارند، از موتلفه گرفته تا مشاركت، هيچ يك را نميتوان نماينده توده مردم دانست همچنين نام اين احزاب كوچكي كه امروز در مجلس تشكيل شدهاند را نيز نميتوان حزب گذاشت و نماينده مردم دانست.
چرا در آستانه انتخابات ابداع واژگان سياسي رونق بيشتري پيدا كرده است؟
اين ذات فضاي سياسي كشور است. رفتار سياسي در كشور ما نظاممند نيست و اين باعث ميشود واژگان سياسياش مدام تغيير كند يعني اين جرياني كه امروز اسمش اصولگرا يا اصلاحطلب است ديروز چيز ديگري بود و امروز همان آدمها اسمشان را چيز ديگري ميگذارند. مردم كاري به اين اسمها و اشخاص و شبه?حزب?ها ندارند. رفتار سياسي توده مردم ما يك رفتار پيچيده است كه كمتر قابل محاسبه و پيشبيني است.
من نميگويم عوامل ديگر در تعيين نتيجه انتخابات موثر نيست، و قبول دارم كه هميشه دولت مستقر در نتايج انتخابات مجلس و رياستجمهوري موثر بوده ولي در تصميمهاي مهم و در مقاطع مهم، مردم اثرگذارتر بودند. حالا نزديك انتخابات هم چند نفري دور هم جمع ميشوند يك حزب و جبهه تشكيل ميدهند و يك اسم براي خود ميگذارند و چند دشمن فرضي و دشمن واقعي و عباراتي اينچنيني تصويب كنند و شروع به مبارزه سياسي ميكنند تا شايد در انتخابات توفيقي به دست آورند.
اين افراد اگر حزب آنها يك مانيفستي داشت كه هر روز حزبشان را عوض نميكردند، هر روز كه از درون جريان خودشان انشعاب نميكردند. بنابراين از اين بازيها و سوداگريها در فضاي سياسي كشور ما هست و نزديك انتخابات رونق بيشتري ميگيرد. برخي افراد نزديك انتخابات كه ميشود مواضعشان را 180 درجه عوض ميكنند، اسمشان را هم عوض ميكنند و شروع به كوبيدن رقباي خود كرده و براي آنها اسم انتخاب ميكنند.
حالا چرا براي اصولگرايان منتقد لقب ساكتين فتنه را انتخاب كردند؟
پديده اجتماعي، يك پديده پيچيده است و در يك بستر طولاني مدت زماني شكل ميگيرد يعني كسي يك شبه از موافقت با انقلاب و رهبري و ولايت فقيه كه به دشمن نظام و رهبري تبديل نميشود، يا بالعكس، يك فتنهيي مثل 88 كه يكشبه شكل نميگيرد، جريان انحرافي كه يك شبه شكل نميگيرد. اين يك سيستم طولاني را طي ميكند كه البته قابل رصد است.
جريان انحرافي از هفت سال پيش قابل شناسايي بود بنابراين آنها كه انتظار دارند با هر اتفاقي نخبگان سياسي بيايند اظهارنظر كنند و «درود بر و مرگ بر» بگويند، فاقد يك تحليل عميق هستند. جريان انحرافي 8-7 سال پيش و قبل از انتخابات سال 88 و انتخابات مجلس هشتم شكل گرفت كه ما نسبت به آن هشدار داديم و گفتيم كه اين نوع تقسيمبندي جامعه به چپ و راست به صلاح نيست و بين نسلها شكاف به وجود ميآورد.
ما هشدار داده بوديم كه اين شكافها برهم منطبق ميشود و موجب تحولات اجتماعي و يك جنبش اجتماعي ميشود، اما كسي توجه نكرده و چون قبلا ما اين هشدارها را داده بوديم ديگر حرفي براي گفتن نداريم. اين افراد كه امروز اين عبارت ساكتين فتنه را براي اصولگرايان منتقد به كار ميبرند چرا 5 سال پيش به هشدارهاي ما توجه نكردند. مگر ما نگفتيم يك جرياني دارد شكل ميگيرد كه به اصلاحطلب و اصولگرا اعتقادي ندارد و به منافع ملي فكر نميكند و به انقلاب اعتقادي ندارد.
اينها هستند كه از جنگ اصلاحطلبي و اصولگرايي نفع ميبرند، از شكاف بين سنت و مدرنيته اينها نفع ميبرند. اينها اصلا اعتقادي به ريشههاي معرفتي انقلاب ندارند. ما همه آنچه كه بايد ميگفتيم را پنج سال پيش گفتهايم. توجه نكردند و در فتنه 88 به آن رسيدند. در فتنه 88 هم نتوانستند ريشه اصلي را پيدا كنند و آدمها را مورد هدف قرار دادند، حتي نتوانستند رابطه خارجي اين جريان و عوامل داخلي را متوجه شوند و فكر كردند با هواپيما به ايران اغتشاشگر و جاسوس فرستاده اند.
اولا موضوع اين نبوده، ريشه فتنه 88 را بايد در پنج سال پيش پيدا ميكردند، ريشه فتنه 88 را بايد در اين فساد مالي بزرگ الان پيدا ميكردند، مگر يك شبه اتفاق به اين بزرگي ميافتد؟ اينها نبض سليقه سياسي مردم را پيدا كرده و حمله و شعار ساخته بودند و به اركان رسمي و غيررسمي نظام دست انداختند. اينها اصلا به نهاد روحانيت اعتقادي ندارند، چه برسد به اينكه بگويند انقلاب محصول مبارزات صدها ساله روحانيت است مگر ما اين حرفها را 6-5سال پيش نگفتيم؛ اين جريان انحرافي بود كه فتنه 88 را رهبري ميكرد و پول خرج آن ميكرد و از آن طرف دشمن فرضي ساخته بود، به رسانهها و سايتها پول ميداد كه عليه يك شخصيت انقلابي شعار بدهند.
من ميخواهم چيزي كه هيچوقت نميخواستم بگويم را بگويم؛ شعار منحرف و مرگ بر اصل ولايت فقيه كه در حادثه فتنه اتفاق افتاد، مال جريان انحرافي است و از زبان سيستم آن زمان گفته شد وگرنه دوطرف اصولگرا و اصلاحطلب كه طرفهاي انتخاباتي بودند و به اصل ولايت فقيه اعتقاد دارند. اين جمله جريان انحرافي است كه متاسفانه الان در قدرت وجود دارند و اين شعاري بود كه اينها پنهان كرده بودند تا در موقعيتي از دهان يكسري پيادهنظام در خيابان گفته شد تا پاي بعضي از جريانهاي سياسي گذاشته شود.
چند سال پيش كه ما اين هشدارها را داديم متهم شديم به عدم همراهي با اصولگرايان، حالا دوباره نزديك انتخابات شده و يك عده با هل دادن رقيب خود و انگزدن به آنها سوداگري سياسي ميكنند.