صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۸۹۴۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۰

فرارو- زمانیکه دمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه هفته گذشته در مجمع سیاسی سالانه خود پشت تریبون قرار گرفت، گودی زیر چشمانش بیانگر بی خوابی شدید وی بود. 

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از نیویورک تایمز، مخاطبان منتظر بودند که بدانند چه کسی در بهار آینده رهبر روسیه خواهد بود، مدودف یا ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه؛ سوالی که ماه ها است این کشور را در خود فرو برده است. در این میان حادثه هواپیمایی که منجر به مرگ یکی از نخبگان تیم هاکی شد، هزاران نفر از مردم این کشور را گریان، به خیابان ها کشاند. 

مدودف چه کاری می تواند انجام دهد؟ تمام بیاناتی که آماده کرده بود را کنار بگذارد و در مورد این تراژدی صحبت کند؟ یا در مورد زنجیره ویرانگر حوادث حمل و نقل سخنرانی کند؟ 

انتخاب وی حائز اهمیت بود. مدودف به عنوان شریک لیبرال تر حاکمیت دو نفره روسیه، هنوز هم قدرت رهبری این کشور میان استبداد و اصلاحات را دارد، با این حال این قدرت رو به افول نهاده است. زمانی که نوبت به سخنرانی وی رسید، مدودف تصمیم گرفت بر اساس متن آماده شده خود پیش برود و سخنرانی 30 دقیقه ای را در مورد رویکرد کشور در خصوص مسائل گوناگون ارائه داد. 

زمانیکه به صندلی خود بازگشت، مفهوم عملکردش مشخص به نظر می رسید: مدودف آماده مبارزه برای شغل خود نبود. 

الکساندر راهر، کارشناس روسیه در شورای روابط خارجه آلمان در این خصوص می گوید: «در هر کشور دیگری که بود رهبر از این فرصت برای بسیج کردن مردم استفاده می کرد. مدودف یا اجازه انجام چنین اقدامی را نداشت یا خود تمایلی نداشته است.» 

جرقه بحران فعلی رهبری روسیه در سال 2008 زده شد، زمانیکه پوتین به عنوان قدرتمندترین و مشهور ترین چهره کشور باید از قدرت کناره گیری می کرد چراکه قانون اساسی روسیه اجازه نمی دهد یک رئیس جمهور دو دوره متوالی ریاست کند. راه حل موجود، ایجاد «حاکمیت دو نفره» بود: مدودف جوان تر و غرب گراتر بر مسند ریاست جمهوری تکیه زد و پوتین در جایگاه نخست وزیر جای گرفت، با این حال وی همچنان با نفوذترین شخصیت در سیاست های روسیه باقی ماند. 

چنین ترکیبی، سیستم سیاسی کشور را وارد مسیری مبهم و کور کرد. هر یک از این مردان اعلام کرده اند که برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 کاندید خواهند شد اما به ظاهر هنوز نتوانسته اند به توافق برسند. ماه ها است که مسکو به دلیل این بن بست سیاسی از پای درآمده و هیچ فضایی برای بحث و تبادل نظر در مورد چالش های دراز مدتی که روسیه با آنها مواجه است، باقی نمانده است. 

ولادیسلاو سورکوف، معاون اول اداره کرملین در حاشیه مجمع یاروسلاول در مصاحبه ای کوتاه اعلام کرد که این تصمیم طی ماه جاری اتخاذ خواهد شد. با این حال در کانون این بحران عجیب ترین نمایش در جریان است، نمایشی که در آن مدودف که قدرت های بی اندازه اش به قانون اساسی روسیه طعنه می زند، مجبور است ماه های زیادی را منتظر بماند تا با مجوز پوتین کاندیداتوری خود را اعلام کند. رئیس جمهوری روسیه در ماه می 800 خبرنگار را در کنفرانسی خبری که تمام موارد لازم برای اعلام بیانیه سیاسی مهم در آن رعایت شده بود، گردهم آورد و اعلام کرد هنوز نتوانسته تصمیم بگیرد. 

این در حالی است که پوتین به طور آشکار شرایط را برای مبارزات سیاسی خود آماده می کند. این واقعیت ها از چشم طبقه حکومتی روسیه که مانند هر کاراگاه خبره ای برای یافتن واقعیت تلاش می کند، دور نمانده است. اجماع در مورد اینکه سال آینده چه کسی بر روسیه حکومت خواهد کرد با آهنگی آهسته اما مطمئناً در مسیر پوتین، در حرکت است. 

یکی از آشکارترین جزئیات مسئله مدودف در مجمع یاروسلاول سال جاری، فهرست مقاماتی بود که در این مجمع حضور نداشتند؛ نه الکسی کودرین، وزیر دارایی یا الویرا نوبیولینا، وزیر توسعه اقتصادی و نه حتی وزرایی که بر حمل و نقل یا شرایط اضطراری نظارت دارند که مطمئناً همگی برای شرکت در جلسه مربوط به حادثه هواپیمایی در صبح همان روز به یاروسلاول آمده بودند. تنها وزیری که در این مجمع حضور داشت، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه بود که در لابی محل برگزاری مجمع با تلویزیون ملی مصاحبه کرد اما در زمان سخنرانی رئیس جمهور میان مخاطبان دیده نشد. 

الکسی موکین به عنوان یک تحلیل گر روسی و مدیر مرکز اطلاعات سیاسی مسکو این سوال را مطرح می کند که چه اتفاقی در جریان است. وی می گوید: «گروه های اطراف پوتین و مدودف در حال دو قطبی شدن هستند. چنین اقداماتی نشان از ابراز وفاداری این افراد به رهبر خود دارد. در استارایا پلوشاد (مقر نهاد ریاست جمهوری روسیه در مسکو) و کاخ سفید سیستم علامت دهی و نشانه ها حاکم است؛ جایی که کارمندان پوتین و مدودف مرکز فرماندهی خودشان را دارند. همه آنها به خوبی می دانند چه کسی طرف چه کسی است و حال این رابطه ها برای مردم نیز روشن می شود.» 

نیکولای زلوبین، تحلیل گر مستقر در واشنگتن می گوید یکی از دوستان خود او در مسکو آنقدر محتاطانه عمل می کنند تا به عنوان کسانی که بر کاندیداتوری مدودف صحه گذاشته اند، تلقی نشوند که به سوالات وی در مورد اینکه در مجمع سیاسی مدودف شرکت می کنند یا خیر پاسخی ندادند. زلوبین در اینباره می گوید: «هیچ کس نمی خواهد اشتباهی مرتکب شود، و هر مورد جزئی می تواند به طرفداری یا ضدیت تعبیر شود.» 

مطمئناً تفاوت بسیاری میان پوتین 58 ساله ای که در جدال با دشواری های همسایگی رشد کرده و مدودف 45 ساله، کودک بافکر و باهوش دو آکادمی وجود دارد. اما نباید از یاد برد که پوتین پیش از این مرد جوان تر را به دلیل وفاداری اش، جانشین خود خوانده بود. پوتین در پاسخ به این سوال مکرر که چرا مدودف را در انتخابات سال 2007 تایید کرد، در نهایت گفت:« به او اعتماد دارم، فقط به او اعتماد دارم.» 

با وجود اینکه پوتین هرگز مدودف را مورد سرزنش قرار نداده، فعالیت های انتخاباتی وی این پیام را القا می کند که پوتین دیگر به تحت الحمایه خود اطمینان کامل ندارد.

ارسال نظرات