شاید هیچ فیلم و سریالی مثل «قلب یخی» نمیتواند بیم و امیدهای یک رسانه جدید را به نمایش بگذارد، نمایش خانگی به همان سرعتی که نبض و قلبش به راه افتاده بود، خیلی زود هم موج داغش رو به سردی گذاشت و حالا باز در میانهی فصل داغ تابستانی، قرار است فصل دومش توزیع شود به امید اینکه باز گرمای استقبال را برگرداند.
«قلب یخی» با یک تولید درست و حسابی و با بازیگران مطرح و داستانی جذاب، توانست از حد و مرزهای تلویزیونی پا را فراتر بگذارد و با وجود سریالهای پر زرق و برق فارسی وان و... استقبال نسبتا گستردهای برای خودش دست و پا کند و به فروش آبرومندانهای برسد.
اما پس از مدتی با رواج نسخههای قاچاق و بیکیفیت نفسش چنین به شماره افتاد:
اسفند سال گذشته بود که کارگردان این مجموعه در ارتباط با عدم ساخت فصل دوم و سوم این مجموعه که از طریق شبکه نمایش خانگی توزیع میشد، به خبرگزاری سینمای ایران گفت: «مجموعه «قلب یخی» به دلیل نداشتن توان مالی و ورشکستگی پروژه، دیگر تولید نمیشود.»
محمد حسن لطیفی با بیان اینکه به دلیل تکثیر و کپی غیرقانونی «قلب یخی»، تهیهکننده پروژه ورشکست شده و دیگر توان مالی برای ادامه تولید و تکثیر این پروژه را ندارد در ارتباط با ادامه ساخت این مجموعه چنین ادامه داده بود: «با تمام احترامی که به حقوق مصرفکنندگان و تماشاچیان این مجموعه قائل هستم، اما آیا مخاطبان این مجموعه راضی میشوند که برای ادامه تولید این مجموعه، مایحتاج ضروری زندگی و سرپناه خود را بفروشیم تا بتوانیم هزینه ساخت دو فصل دیگر این مجموعه را تهیه کنیم؟!»
با این حال پس از این افت و خیزها و با وجود انتشار نسخههای قاچاقی، عوامل این مجموعه تصمیم گرفتند کارشان را ادامه دهند، هرچند برخیهم یکی از دلایل افول این مجموعه را به عواملی دیگر ارتباط دادند.
مثلا یکی مثل حمید لولایی به ایسنا گفته بود: «سریالهای طنز در شبکهی نمایش خانگی میتوانند موفق باشند. حتی سریالهای درام مانند «قلب یخی» نیز میتوانند به موفقیت برسند، اما درباره «قلب یخی» باید گفت تولید و عرضه همزمان «قهوه تلخ» باعث شد، فروش سریال «قلب یخی» افت کند.»
هرچند استقبال موسمی مخاطب از کمدیهای سخیف و سطحی در سینما، این گمان را برای برخی تهیهکنندگان این فیلمها به وجود آورد که این تولیدات بساز و ببین در نمایش خانگی هم میتواند موج و بستری برای سودجویی به وجود آورد، غافل از اینکه شیوع این تولیدات ارزان و سطحی میتواند این صنعت نو پا را به کلی از پا در بیاورد.
چند سالی هست که با رواج دی وی دی و تکنولوژی دیجیتالی، این رسانهی تازه پا به میدان گذاشته و از همان ابتدا با سینما و تلویزیون رقابت دارد و شماری از تماشاگران تلویزیونی و سینمایی را به سمت خودش کشانده است تا به عنوان یک عنصر مصرفی جایی برای خودش در سبد خانواده باز کند.
صرف نظر از مقاصد و اهداف فرهنگی یک رسانه، حیات و ممات نمایش خانگی هم مثل تمامی بنگاههای تولیدی و اقتصادی در گرو عرضه و تقاضا است و صنعتی میتواند در بلند مدت موفق عمل کند که به حقوق مصرف کننده را رعایت کرده و با ارتقای سلیقهی عمومی به مشتری احترام بگذارد.
با وجود تولید و پخش فیلمهای سطحی و توهین آمیز در نمایش خانگی، به نظر میرسد این رسانه نیز مثل رواج بنگاههای بساز و بنداز، قربانی اهداف سودجویانه و کوتاه مدت شده باشد، در این میان اما «قلب یخی» در کنار «قهوه تلخ»، از آن مجموعههاست که میتواند اعتبار نمایش خانگی را در نگاه مردم حفظ کند.