صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۴۵۴۲۱
معمولا چند روز یا چند هفته پیش از فرا رسیدن عید نوروز افرادی را می‌بینیم که با لباس قرمز و صورت‌های سیاه شده در معابر در قالب نواختن و خواندن و رقصیدن، تکدی‌گری می‌کنند. داود فتحعلی بیگی این دسته از افراد را به شخصیت اصلی حاجی‌فیروز که ریشه‌ای کهن دارد، بی ارتباط دانست.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۱ - ۲۸ اسفند ۱۴۰۳

آیین‌های نمایشی و موسیقایی در ایران ریشه‌هایی تاریخی دارند و این قدمت مربوط به دیروز و امروز نیست. اما موضوعی که وجود دارد عدم اطلاع عامه مردم از رسوم و مناسک آیینی است.

به گزارش ایلنا، در دورانی نه چندان دور هر شهر و روستا در هر منطقه از ایران بر اساس فرهنگ، اقلیم و نوع زندگی مردم، آیین‌های خاص داشته‌اند که حال اغلب آنها منسوخ شده‌اند یا در ورطه فراموشی هستند. این آیین‌ها و مناسک ایرانی گستره محدودی ندارند و تمام مناسبت‌ها اعم از ملی، مذهبی، قومی و آیینی و اساطیری را در بر می‌گیرند.

او سیاهی است که دایره زنگی به دست دارد. 

اما از دل تمام مراسم و مناسک، شخصیتی که عمری دراز تا به امروز یافته و همچنان حیات دارد، حاجی فیروز است. این شخصیت در نمایش روحوضی یا تخت حوضی با همان شمایل سیاه و لباس سراسر سرخ، به گونه‌ای دیگر نقشی اساسی و مهم دارد و باید گفت عنصر مورد بحث در این گزارش گفت‌و‌گو‌هایی که در پی می‌آید همان حاجی فیروز است. 

سیاه نمادی از سیاو‌ش

محمدحسین ناصربخت نویسنده و کارگردان تئاتر که در حوزه نمایش‌های ایرانی به پژوهش‌های جدی پرداخته، حاجی‌فیروز را پیک و واسطه‌ای بهاری دانست وگفت: اینکه برخی می‌گویند این شخصیت نمادی از سیاوش است و برخی دیگر آن را یادآور آیین میترایسم می‌دانند. 

او با اشاره به اینکه آیین نوروز محدود به شخصیت حاجی فیروز نیست، از آیین‌های کوسه برنشستن، ناقالدی و عروس گله نام برد و گفت همه این آیین‌ها محوریتشان شکوفایی، باروری و برکت است. 

سیاه هم اهل نوروز است! 

ناصربخت درباره تفاوت حاجی فیروز و شخصیت سیاه گفت: تعدادی از صاحب‌نظران حضور سیاه در تخت حوضی را نشانه‌ای از نوروز کهن دانسته‌اند. هدف مهمی که در دل این آیین‌ها نهفته است درخواست برکت و روزی و باروری گله‌هایی بوده که وجود داشته است. این موارد مناسک نوروزی را با دیگر آیین‌های نمایشی متفاوت کرده است.

حاجی فیروز در کوچه و بازار 

با اینکه شخصیت سیاه (در نمایش تخت حوضی) چه درگذشته و چه در دنیای امروز محدود به نمایش‌های ایرانی بوده و همواره در حصار سالن‌های نمایش قرار گرفته، اما حاجی فیروز اینگونه نیست چرا که هر سال چندین روز پیش از فرا رسیدن نوروز حاجی فیروز به خیابان‌ها می‌آید. حاجی فیروز‌های خیابانی معمولا افرادی از دل مردم هستند که صرفا از حاجی فیروز لباس قرمز و چهره سیاهش را می‌شناسند و البته دایره زنگی که با آن می‌نوازند و می‌خوانند و پای کوبی می‌کنند. معمولا اگر از آنها درباره پیشینه حاجی فیروز و چهره سیاهش بپرسیم پاسخ درخوری ندارند. 

و، اما غلط خوانیها.. 

یکی از اتفاقاتی که مخاطب عام را به اشتباه می‌اندازد اجرا‌های غلط و گاه بی‌ربط اشعار و کلامی است که حاجی فیروز‌های خیابانی می‌خوانند و می‌نوازند. این بی‌خبری در مخاطبان عام هم وجود دارد.

طی این سال‌ها مدرسان و پژوهشگران تئاتر و نمایش ایرانی آثاری را درباره شخصیت حاجی فیروز، تحت حوضی و شخصیت سیاه نوشته‌اند. داود فتحعلی‌بیگی نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر که چند دهه است به صورت تخصصی در زمینه تخت حوضی و دیگر گونه‌های ایرانی مشغول به فعالیت است، در اینباره به ایلنا توضیحاتی داد. 

فتحعلی بیگی، در پاسخ به این سوال که آیا حاجی‌فیروز‌هایی که پیش از ایام نوروز معمولا در کوچه خیابان می‌بینیم، نمودی از شخصیت اصلی این کاراکتر هستند یا خیر نیز بیان کرد: افرادی که در خیابان‌ها و سر چهار راه‌ها می‌بینیم را نمی‌توان حاجی فیروز تلقی کرد. چرا که اغلب آنها تکدی‌گری می‌کنند. بر همین اساس باید گفت آنچه به عنوان حاجی‌فیروز در خیابان‌ها می‌بینیم تخریب شده و تحقیر شده‌ی شخصیتی است که حاجی‌فیروز یا پیروز نام دارد و قدمتی تاریخی دارد. 

فتحعلی بیگی ادامه داد: حال عده‌ای آمده‌اند و این موارد را دستمایه تکدی‌گری کرده‌اند. اگر توجه کنید این دسته از افراد در سطح شهر زیاد هستند. یکی پشت چراغ قرمز می‌ایستد و اسفند دود می‌کند. دیگری شیشه‌ها ماشین‌ها را پاک می‌کند و پول طلب می‌کند. حال این دسته از افراد لباس حاجی‌فیروز به تن می‌کنند و به تکدی‌گری می‌پردازند؛ لذا نباید آنها را حاجی‌فیروز دانست. مواردی از این دست اسباب تکدی‌گری شده است. 

داود فتحعلی‌بیگی گفت: این وظیفه نهاد‌های دیگر است که به این موضوع تکدی‌گری بپردازند و آن را مرتفع کنند.

ارتباط بابانوئل و حاجی‌فیروز

 گاه نیز شاهدیم که مخاطبان و مردم، حاجی فیروز را با بابانوئل مقایسه می‌کنند چراکه تصورشان این است که این دوشخصیت شبیه هم هستند. اینکه بابانوئل و حاجی فیروز هر دو پیش از فرا رسیدن سال جدید میلادی و شمسی به میان مردم می‌آیند موضوعی است که این دسته از مخاطبان به آن استناد می‌کنند؛ که البته درست نیست.

فتحعلی بیگی با تاکید بر اینکه شخصیت حاجی فیروز پیشینه تاریخی دارد، گفت: حاجی فیروز هیچ ربطی به بابانوئل ندارد و این دو اصلا با هم قابل مقایسه نیستند. ااگر بنا به مقایسه باشد بابانوئل را باید با عمو نوروز مقایسه کرد. عمو نوروز شخصیتی بوده که هدیه می‌آورده و بابانوئل هم پیش از تحویل سال میلادی چنین کاری می‌کند. 

سیاه بودن حاجی‌فیروز حرکتی نژادپرستانه است؟ 

موضوع دیگر این است که برخی از مردم در دنیای امروز حاجی فیروز را با مباحث نژاد پرستانه مورد تحلیل قرار داده‌اند که باید گفت این نظریه با توجه به ریشه‌های کهن تاریخی مطرود است و پژوهشگران و اساتید تئاتر هم آن را از اساس رد می‌کنند. 

با توجه به موضوعات مطروحه در این مطلب برای روشن شدن موضوع باید به ریشه‌های تاریخی حاجی فیروز پرداخته شود. 

از تکدی‌گرانِ قرمزپوشِ خیابانی تا حاجی‌فیروز اسطوره‌ای

ارتباط با اسطوره‌های کهن ایرانی: برخی پژوهشگران بر این باورند که حاجی فیروز بازمانده‌ای از آیین‌های میترایی یا زرتشتی است. طبق این روایت، سیاه شدن صورت حاجی فیروز نماد بازگشت او از دنیای مردگان است، همان‌طور که ایزد تموز (دوموزی) در اسطوره‌های بین‌النهرین هر سال از جهان زیرین به زمین بازمی‌گردد. برخی دیگر معتقدند حاجی فیروز بازمانده‌ای از «مردان آتش» است که در دوران باستان وظیفه داشتند آتش مقدس را حمل کنند و سال نو را اعلام نمایند. 

پیوند با نوروز و سیاوش: برخی نظریه‌ها حاجی فیروز را مرتبط با سیاوش، قهرمان اسطوره‌ای ایران، می‌دانند. گفته می‌شود که چهره سیاه او نشانی از سوگواری برای مرگ سیاوش در سرزمین توران است، درحالی که لباس قرمز او نشان‌دهنده خون سیاوش و البته بازگشت بهار و پیروزی زندگی است.. به طور واضح‌تر سیاوش، شاهزاده اسطوره‌ای ایرانی، پس از تبرئه از اتهام خیانت، به توران رفت، اما به دست افراسیاب کشته شد. روال اینگونه بوده که عزاداری برای سیاوش در اواخر زمستان انجام می‌شده و پس از آن و بعد از آمدن بهار بوده که شادی جای خود را به غم می‌داده است. 

نقش اجتماعی و سنتی: در گذشته، برخی معتقد بودند که حاجی فیروز نماد و نمایانگر غلامانی است که در نوروز برای اربابانشان شادی می‌آوردند. این نظریه گرچه به ساختار اجتماعی ایران در دوره‌های مختلف اشاره دارد، اما امروزه کمتر مورد پذیرش است، زیرا مفهوم حاجی فیروز با کهن‌ترین آیین‌های ایرانی گره خورده است. برخی دیگر نظرشان این است که حاجی فیروز آن زمان مطرح شده که غلامان آفریقایی‌تبار در جشن‌های نوروزی ایران به نواختن و خواندن پرداخته‌اند. البته باید گفت این نظریه نیز دردنیای امروز مطرود است. 

همانطور که گفته شد حاجی فیروز و بابا نوئل هر دو شخصیت‌هایی هستند که در جشن‌های سنتی خود نقش شادی‌آفرین دارند، اما از نظر ریشه تاریخی و فلسفه فرهنگی تفاوت‌های اساسی دارند. حاجی فیروز بیشتر به آیین‌های باززایی و نوروز مرتبط است، در حالی که بابا نوئل ریشه در مسیحیت و سنت‌های اروپایی دارد. 

حاجی‌فیروز متعلق به زمان بی‌تقویمی است

فتحعلی بیگی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: حاجی‌فیروز یا پیروز و مبارک جزو دسته نوروزی‌خوان‌ها بوده است. او می‌آمده و در اقصی نقاط جغرافیای فرهنگی ایران باستان نوید بهار می‌داده است. یعنی آنها پیام‌آور نوروز بوده‌اند. این رویه مربوط به دوره‌ای بوده که مردم به تقویم دسترسی نداشته‌اند. حتی یکی از اسطوره‌شناسان کشورمان نیز در این رابطه تحقیقاتی جدی داشته است. 

او تاکید کرد: الان دیگر موضوعیت تقویمی حاجی‌فیروز از بین رفته است. آنچه وجود دارد و اجرا می‌شود برای خوش یمن بودن آمدن بهار است. 

چرا حاجی‌فیروز صورتش سیاه است؟ 

فتحعلی بیگی گفت: صرفا حاجی‌فیروز نداشته‌ایم. عروس گله و کوسه برنشین نیز آیین‌هایی مشابه هستند. اینکه از چه زمانی صورت حاجی‌فیروز سیاه شد بحث دیگری است. او بر اساس اسناد و منابع از دنیای مردگان می‌آید؛ به همین دلیل است که صورتش سیاه است. به لحاظ طبیعی مانند گیاهی است که سیاه و پژمرده شده و با آمدن بهار یواش یواش جوانه می‌زند. این اتفاق تمثیل رویش در بهار است. 

در پایان باید گفت این ادبیات عامه و فرهنگ کوچه و بازار است که می‌تواند با وجود آگاهی‌رسانی به مخاطبان و هنرمندان، هنر‌های اصیل را در دل خود زنده نگه دارد. این مهم محقق نخواهد شد مگر با حمایت نهاد‌های مرتبط شهری و فرهنگی و مشاوره گرفتن از هنرمندان و متخصصان هر عرصه هنری. امید که چنین باشد.

ارسال نظرات