فرارو- تحلیل تکنیکال یکی از محبوبترین روشهای پیشبینی قیمت در بازارهای مالی است که بر پایه این باور استوار است که الگوهای قیمتی گذشته تمایل دارند در آینده تکرار شوند. اما آیا واقعاً تاریخ در بازارهای مالی دوباره رخ میدهد؟ یا این فقط یک توهم است که گاهی ما را به سمت پیشبینیهای نادرست سوق میدهد؟ در این مقاله، با بررسی این موضوع از زوایای مختلف، سعی میکنیم پاسخی دقیقتر به این پرسش بدهیم.
بهگزارش فرارو؛ در بازارهای مالی، برخی از تحلیلگران معتقدند که الگوهای قیمتی مانند یک ماشین زمان عمل میکنند؛ به این معنا که اگر الگوی مشخصی در گذشته دیده شده باشد، احتمال تکرار آن در آینده نیز زیاد است. این باور ریشه در مشاهده روندهای تکرارشونده دارد. برای مثال، بسیاری از معاملهگران شباهتهایی بین رفتار قیمتی بیتکوین در سال ۲۰۲۰ و وضعیت کنونی آن پیدا کردهاند. در هر دو دوره، پس از یک فاز تثبیت قیمت، جهشی قدرتمند در بازار رخ داده است. اما آیا این به معنای آن است که بیتکوین بار دیگر همان مسیر را طی خواهد کرد؟
واقعیت این است که اگرچه تاریخ تا حدی تمایل به تکرار دارد، اما شرایط بنیادی که بر بازار اثر میگذارند، همواره یکسان نیستند. بنابراین، نمیتوان صرفاً بر اساس یک الگوی تکرارشونده، آینده را پیشبینی کرد. هر چرخهای در بازار متأثر از متغیرهایی مانند سیاستهای پولی، شرایط اقتصاد جهانی و رفتار سرمایهگذاران است که ممکن است در هر دوره تغییر کند.
یکی از دلایلی که باعث میشود برخی الگوهای قیمتی بهطور مداوم تکرار شوند، رفتار احساسی معاملهگران است. ترس، طمع و امیدواری سه عنصر اصلی در تصمیمگیری سرمایهگذاران هستند و این احساسات در طول تاریخ تغییر چندانی نکردهاند. به همین دلیل، وقتی بازار سقوط میکند، اکثر سرمایهگذاران وحشتزده میشوند و داراییهای خود را با ضرر میفروشند. برعکس، وقتی قیمتها افزایش مییابد، طمع باعث میشود که معاملهگران بیشتری وارد بازار شوند و این رفتارها بارها و بارها در طول تاریخ تکرار شدهاند.
بهعنوان مثال، الگوی سر و شانهیا مثلثهای صعودی و نزولی بارها در نمودارهای مختلف مشاهده شده است. این الگوها به این دلیل تکرار میشوند که واکنش سرمایهگذاران نسبت به تغییرات قیمتی، ماهیتی تقریباً یکسان دارد. اما باز هم باید در نظر داشت که وجود این الگوها تضمینی برای حرکت قطعی قیمت در همان مسیر نیست؛ بلکه صرفاً احتمال وقوع یک روند خاص را افزایش میدهند.
یکی از مشکلات بزرگ در استناد به تحلیل تکنیکال، نادیده گرفتن تأثیرات بنیادی بازار است. در سال ۲۰۲۰، بازارهای مالی با سیاستهای پولی بانکهای مرکزی مواجه بودند که باعث افزایش نقدینگی و رشد قیمت داراییها شد. اما در سال ۲۰۲۵، شرایط ممکن است کاملاً متفاوت باشد. نرخ بهره، محدودیتهای قانونی در حوزه رمزارزها یا رکود اقتصادی میتوانند باعث شوند که الگوهای قبلی دیگر کارایی نداشته باشند.
برای مثال، اگر در گذشته یک الگوی مشخص باعث رشد بیتکوین شده باشد، اما این بار بانکهای مرکزی سیاستهای سختگیرانهتری در پیش بگیرند، ممکن است این الگو دیگر عملکردی نداشته باشد. بنابراین، معاملهگران حرفهای علاوه بر تحلیل تکنیکال، متغیرهای بنیادی مانند نرخ بهره، میزان نقدینگی در بازار و سیاستهای کلان اقتصادی را نیز در نظر میگیرند تا تصمیمگیری هوشمندانهتری داشته باشند.
یکی از عواملی که میتواند تاریخ را از تکرار بازدارد، اخبار و رویدادهای غیرمنتظره است. گاهی اوقات یک اتفاق خاص مانند جنگ، بحران مالی، یا تغییرات ناگهانی در سیاستهای دولتی، میتواند تمام تحلیلهای تکنیکال را بیاثر کند.
بهعنوان مثال، در سال ۲۰۲۲، سقوط ناگهانی پروژه Luna و بحران ناشی از آن باعث شد که بیتکوین و سایر رمزارزها کاهش شدیدی را تجربه کنند، درحالیکه از نظر تکنیکال، برخی تحلیلگران انتظار رشد قیمت را داشتند. این نشان میدهد که تحلیل تکنیکال بهتنهایی کافی نیست و معاملهگران باید همیشه ریسکهای غیرمنتظره را در تصمیمات خود لحاظ کنند.
بسیاری از افراد، بهویژه مبتدیان، تصور میکنند که میتوانند صرفاً بر اساس تحلیل نمودارها و شناسایی الگوها، آینده را پیشبینی کنند. اما واقعیت این است که بازارهای مالی پیچیدهتر از آن هستند که تنها با نگاه به گذشته بتوان آینده را دقیقاً پیشبینی کرد. به همین دلیل، معاملهگران حرفهای از ترکیبی از تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و مدیریت ریسک استفاده میکنند تا تصمیمات منطقیتری بگیرند. شناخت این موضوع که تاریخ ممکن است تکرار شود، اما همیشه تضمینکننده یک مسیر خاص نیست، میتواند به معاملهگران کمک کند تا با ذهنی بازتر و منطقیتر تصمیمگیری کنند.
در نهایت، باید پذیرفت که تاریخ در بازارهای مالی تا حدی تمایل به تکرار دارد، اما هرگز بهطور دقیق یکسان نیست. الگوهای مشابه ممکن است در نمودارها دیده شوند، اما عوامل بنیادی، اخبار غیرمنتظره و شرایط اقتصاد کلان میتوانند مسیر بازار را تغییر دهند. بنابراین، معاملهگران نباید تنها به تحلیل تکنیکال بسنده کنند، بلکه باید نگاه جامعتری به بازار داشته باشند تا بتوانند تصمیمات بهتری بگیرند.