صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۴۲۱۴۰
در «گذار از ممالک محروسه به ایران» یک دوره طولانی یعنی از سال ۱۸۹۸ که کارگزاران بلژیکی به طرف امپراتوری آن زمان ایران ملقب به «ممالک محروسه پِرسه» رهسپار شدند تا آغاز جنگ جهانی دوم تشریح شده است. هدف این اعزام، فسادزدایی، سپس تجدید سازمان برخی از سازمان‌های دولتی بوده است.
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۷ - ۱۹ اسفند ۱۴۰۳

کتاب «گذار از ممالک محروسه به ایران» توسط نوادگان لامبر مولیتور گردآوری شده و شامل بخش‌های عمده‌ای از کتاب خاطرات اوست که به طرق مختلف ازجمله نامه‌ها و یادداشت‌های باقی‌مانده‌اش در لابه‌لای فصول مختلف نقل شده است. گهگاه نیز از نامه‌های دو برادر، همسر و همچنین دیگر همکاران بلژیکی‌اش که در اوایل قرن بیستم توسط ایرانیان برای سازماندهی وضعیت گمرکات و پست‌خانه‌های کشور گمارده شده بودند، مطالبی نقل شده است.

به گزارش ایبنا؛ این کتاب که از سوی غلامرضا رایمند ترجمه شده گزارشی مستند از پایان قاجار تا ظهور پهلوی است. نویسنده کتاب، لامبر مولیتور به عنوان مستشار بلژیکی و دستیار مستر «نوز» در سال ۱۹۰۱ یعنی دوران سلطنت مظفرالدین‌شاه از طریق بوشهر به ایران آمده و در شهرهای مختلف ایران مسئولیت داشته است. مولیتور بیش از ربع قرن در ایران بود و گزارش‌های مهمی را در سمت یک ناظر بی‌طرف از شرایط آن روزگار از خود به یادگار گذاشت که همه آن‌ها در این کتاب گرد آمده است.

خاطرات لامبر مولیتور و تاریخ انتهای قرن ۱۹

در سال‌های ۱۹۶۰-۱۹۷۰ در غرب از «همکاری فنی» بسیار سخن گفته شده است تا اقدام کشورهای صنعتی را در کشورهای در حال رشد به منظور کمک و ارتقای آن‌ها در مسیر مدرنیسم توضیح دهد. این کمک‌ها شامل همکاری در صنعت، کشاورزی، آموزش و بهداشت عمومی البته همراه با اعزام نیروهای متخصص، برای پیشرفت آن دسته از کشورهاست که مایل به نجات خود از عقب‌ماندگی هستند که در اثر جنگ یا استعمار کشورهای دیگر به آن دچار شده‌اند. این کتاب درباره ماموریت‌ها و کمک‌های فنی که به این عنوان برنامه‌ریزی و ارائه شده‌اند و همین‌طور در مورد مقاصد حقیقی بانیان و نتایج حاصل از آن سخن نمی‌گوید ولی انتشار خاطرات لامبر مولیتور به ما این فرصت را می‌دهد تا اندکی در تاریخ انتهای قرن ۱۹ تجدیدنظر کرده و چند و چون چنین فرضیه‌ها و ابتکاراتی را تشخیص دهیم.

در «گذار از ممالک محروسه به ایران» یک دوره طولانی یعنی از سال ۱۸۹۸ که کارگزاران بلژیکی به طرف امپراتوری آن زمان ایران ملقب به «ممالک محروسه پِرسه» رهسپار شدند تا آغاز جنگ جهانی دوم تشریح شده است. هدف این اعزام، فسادزدایی، سپس تجدید سازمان برخی از سازمان‌های دولتی بوده است.

در شرح بیشتر از این دوره از این کتاب درمی‌یابیم که در پایان قرن نوزدهم، این امپراتوری فرسوده در شرایط بسیار اسفباری قرار داشت طوری که درآمدهایش کاهش و هزینه‌هایش افزایش یافته بود و رهبران مملکت برای پرداخت حقوق کارکنان دولت، مخصوصاًارتش چاره‌ای جز استقراض از خارج نداشتند. بریتانیای کبیر و روسیه دو قدرت بزرگ ولی خطرناک که پرداخت‌کنندگان این وام‌ها به شاه ایران بودند، می‌خواستند بازپرداخت اصل و مهم‌تر از آن بهره وام تضمین شود. ایران درآمد گمرکاتش را برای بازپرداخت سود وام‌ها ضمانت کرد؛ ولی این پیشنهاد در صورتی پذیرفته می‌شد که بازپرداخت منظم آن تضمین شود. در حالی که تشکیلات موجود گمرکات ایران قادر به تامین چنین ضمانتی نبود. به همین جهت تصمیم گرفته شد نظارت بر تامین آن به شرکتی اروپایی واگذار شود که این بازپرداخت را تضمین کند. پس از مدتی تاخیر به پیشنهاد بلژیکی‌ها در قدم اول سیستم کنترل و گمرکات شهرهای مرزی ملغا، سپس با استخدام متخصصین بلژیکی در فوریه سال ۱۸۹۷ امور گمرکات کشور به آن‌ها سپرده شد تا با نظارت دو قدرت بزرگ یعنی بریتانیا و روسیه گمرکات ایران را اداره کنند.

 

 

خاطراتی از بوشهر و خلیج‌فارس

در این کتاب خاطراتی از بوشهر و خلیج‌فارس در سال‌های ۱۹۰۳-۱۹۰۴، سیستان ۱۹۰۴ -۱۹۰۶، تهران ۱۹۰۶ – ۱۹۰۸، کرمانشاه ۱۹۰۸-۱۹۱۳، آذربایجان ایران ۱۹۱۳-۱۹۱۸ و تهران ۱۹۱۸-۱۹۲۸ آورده شده است.

مطالعات دقیق این خاطرات علت جابه‌جایی لامبر مولیتور را به نقاط مختلف کشور توضیح می‌دهد. علاوه بر مشکلات محلی، در این‌جا باید عدم آمادگی برخی از مستخدمین بلژیکی را متذکر شویم: چون با در نظر گرفتن وسایل ارتباطی قدیم، ایران نسبت به ممالک اروپا کشوری بود دوردست و روابط چندانی با بلژیک نداشت. به همین جهت بلژیکی‌ها نیز به علت عدم شناخت کافی از ایران و همچنین عدم دسترسی به ایرانیان مقیم بلژیک برای کسب اطلاع از اوضاع اقلیمی، شیوه زندگی و روحیه ایرانیان، نتوانستند به خدمات خود ادامه داده ناچار به کشور خود بازگشتند. ولی آن‌هایی که توانستند دوام بیاورند، عایدات گمرک ایران را آن‌چنان افزایش دادند که به زودی گمرکات، موقعیت کلیدی در دولت کسب کرد و رئیس بلژیکی‌شان ژوزف نوز به عنوان مدیر گمرکات منصوب شد.

در این کتاب خواننده خاطرات لامبر مولیتور در تمام مراحل حرفه‌ای‌اش او را دنبال کرده حتی با زوایای زندگی خصوصی و روزمره او آشنا خواهد شد. با خواندن این خاطرات درمی‌یابیم که با گذشت زمان لامبر به ایران علاقه‌مند شد، طوری که با زبان فارسی آشنا شد و روابطش با مردم محلی و همکاران ایرانی‌اش رو به بهبود نهاد. او در تمام سال‌های خدمتش در ایران همیشه در جهت منافع کشور میزبان و ساکنانش گام برداشت و سعی کرد، با درک کامل و پیوسته آداب و رسوم محلی، آنها را رعایت کند.

پسر لامبر در یادداشتی چنین گفته است: «پدرم ۲۶ سال زندگی در ایران را زیباترین دوران زندگی‌اش می‌دانست. من می‌توانم شهادت دهم که او علی‌رغم زحمات فراوان و طاقت‌فرسا و پنجه‌ افکندن با مشکلات روزمره زندگی، به‌درستی آموخت که چگونه کارها را از طریق فرایند طبیعی به سرانجام رساند. او جذابیت حکمت عارفانه، آهنگ کلام و نگرش حکمای ایرانی را به‌درستی دریافته بود.» [...]

توصیف نوروز در بوشهر

یکی از خاطرات او توصیف درباره نوروز در بوشهر است که در ادامه می‌خوانیم:

«بوشهر و خلیج‌فارس

ژانویه ۱۹۰۳- آوریل ۱۹۰۴

[دی ۱۲۸۲- اردیبهشت ۱۲۸۴]

۲۲ ماه مارس ۱۹۰۲:

امروز نوروز یعنی اولین روز سال نو و عید ملی ایرانیان است. در اولین روز فصل بهار مردم بوشهر با وجود قحطی که روی دوش‌شان سنگینی می‌کند با دیدن عابرین ملبس به لباس نو که از سنت‌های دیرینه ایرانیان است خوشحال‌اند. فرماندار شهر صبح روز اول سال نو، ایرانیان و بعدازظهر از ساعت ۲ تا ۴ قبل از غروب آفتاب، اروپاییان را به حضور می‌پذیرد.

در این‌جا براساس وضع قرار گرفتن خورشید است که زمان ملاقات‌ها، اجتماعات و مراسم و غیره تعیین می‌شود. بلژیکی‌های گمرک با لباس رسمی (ردنگتون) به همراه مترجم مسلمان‌شان عبدالحمیدخان در مقر فرمانداری واقع در چهارباغ حضور یافتند. ساکنان انگلیسی قبلا با لباس بلندی که بر روی اونیفورم خاکستری به تن کرده بودند همراه با اسکورت نیزه‌اندازان وارد شدند. برای رسیدن به سالن تشریفات ما می‌بایست از وسط دو ردیف دیوار انسانی بدون اسلحه که تعدادشان به سی نفر می‌رسید عبور کنیم. اسکورت ما برای ایرانیان که اهمیت زیادی به این نوع مراسم قائل هستند نسبتا معمولی به نظر می‌رسد.»

ارسال نظرات