افتتاح خطوط جدید مترو، افزایش اتصالات بین خطوط و ایجاد امکان تردد مسافران در مسیرهای شرق به غرب و شمال به جنوب از جمله امتیازات مثبت مترو تهران است، اما اگر انتخاب مترو توسط شهروندان را یک گزینه برای افزایش سرعت و سهولت رسیدن به مقصد بدانیم، مترو تهران امتیاز بالایی نمیگیرد که هیچ، حتی شاید مرود شود. از استهلاک واگنهای مترو تا تاخیر در حرکت قطارها و از نیمکتهای کم تعداد سکوهای مترو تا خرابی پله برقی ها، وضعیت مترو تهران را از حالت ایده آل به حالت «گزینه اجباری» در اورده است و بسیاری از شهروندان به ناچار و برای صرفه جویی در هزینهها یا به علت دور بودن مسیری که باید روزانه طی کنند، مترو را انتخاب میکنند.
تا همین چند ماه پیش فواصل حرکت خطوط مترو به جز مواقع خاص، نسبتا منظم بود، اما اخیرا این وضعیت به هم خورده است. هر چه به سمت عید نوروز میرویم فاصله حرکت قطارها و مدت زمان انتظار در سکوهای مترو، بیشتر و بیشتر میشود و رکورد دقایق انتظار در برخی خطوط تا ۱۵ الی ۲۰ دقیقه هم میرسد. خطوطی که عمر کمتری دارند یا به اصطلاح تازه تاسیس هستند، معمولا با تاخیرهای بیشتری مواجهند، اما مشکل این است که هرچه تاخیر حرکت قطارها بیشتر میشود، حجم جمعیتی که در ایستگاهها به انتظار خواهند ایستاد نیز بیشتر میشود و گاهی حتی فضایی برای ایستادن روی سکوها، پیدا نمیشود. به محض ورود قطار به سکو نیز، جمعیتی که از انتظار طولانی کلافهاند به سمت درهای قطار هجوم میبرند و آنچنان جماعتی وارد هر واگن میشود که حتی فضای تنفس نیز محدود است. در این وضعیت اولین انتظار این است که سیستم تهویه واگن ها، تا حدی از پس فضای سنگین و دم کرده داخل واگن بربیاید، اما تعداد قابل توجهی از واگنها یا سیستم تهویه سالم ندارند یا قطار آنقدر مستهلک و قدیمی است که روشن بودن و نبودن تهویه تفاوت محسوسی ندارد.
سیدمحمد آقامیری رئیس کمیته عمران شورایشهر تهران در گفتوگو با ایلنا، درباره مستهلک بودن خطوط مترو گفته است: «امروز حدود ۲ میلیون سفر از طریق مترو انجام میشود، این حجم سنگین و قابل قبولی از سفر است که انشاءالله با ورود واگنهای جدید این ظرفیت را تا ۵ میلیون نیز افزایش میدهیم. در عین حال بحثهای فنی نیز وجود دارد، چراکه حجم جابجایی مسافر در سطح شهر از طریق مترو بالاست و بخشی از ناوگان نیز فرسوده است. انشاءالله بر این اساس سیاستگذاری کردهایم که ناوگانهای جدید بیاید و جایگزین شود و این واگنهایی که فرسوده هستند اورهال کامل شوند.» اگرچه وعده آقامیری امیدبخش است، اما این وعده از زمان انتشار این گفتوگو تا کنون هنوز محقق نشده است. مشکل مترو، اما به واگنها محدود نمیشود و زیرساختهای خارج از واگنها هم تعریفی ندارد.
خروج از واگن با هوای گرفته و از میان ازدحام جمعیت به هم فشرده یک داستان حماسی است، اما ورود به مترو هم دردسرها و داستانهای خاص خود را دارد. پله برقی مترو در بسیاری از ایستگاهها حداقل ماهی یکبار خراب میشود. نکته عجیب این که گاهی تعمیر پله برقی نه یک روز و دو روز بلکه تا یک هفته و حتی بیشتر هم طول میکشد و در نتیجه مسافران هر روز ایستگاهی که پله برقی ندارد، با یک عذاب مدام رو به رو میشوند. با توجه به این که تعداد پلههای مترو کم نیست، بالا و پایین رفتن از پلهها برای بسیاری از اقشار از جمله کودکان و سالمندان دشوار است.
البته شهرداری تهران در اقدامی تعجب برانگیز، مدتی پیش بنرهایی را در مسیر استفاده از پله برقیها قرار داد و از شهروندان دعوت کرد به جای استفاده از پله برقی از پله معمولی استفاده کنند تا سالمتر باشند. فارغ از این که بالا و پایین رفتن از پله برای بسیاری از افراد مفید نیست و برای زانو هم ضرر هم دارد، موضوعی که باعث ناراحتی برخی شهروندان شد این بود که استفاده از این بنر در مسیر پله برقیهای خراب شبیه نوعی دهن کجی به افرادی بود که به استفاده از پله برقی نیاز داشتند.
تعداد و نوع پراکندگی نیمکتهایی که در سکوهای مترو قرار دارد، معمولا قاعده و قانون مشخصی ندارد. در برخی سکوها تعداد نیمکتهای قسمت مردانه زیاد است و در برخی زنانه و در برخی ضلعهای سکوها هم اصلا صندلی وجود ندارد یا فقط یک نیمکت است و حجم زیادی مسافر. اما ای کاش نیمکتهای سکوهای مترو اگر کافی نیست، لااقل سالم بود. بسیاری از نیمکتها غیراستاندارد، لق و ناپایدار و حتی مخدوش شدهاند و عملا فردی که روی این نیمکتها مینشیند، احساس ارامش و استراحت نمیکند. این شرایط وقتی دراماتیکتر میشود که ببینید در بسیاری از سکوهای مترو، نسبت دست فروشهایی که نیمکتها را اشغال کردهاند، نسبت به مسافران چند برابر بیشتر است. نکته عجیبتر این که حتی برخی از این دستفروشها از این که جلوی بساط آنها منتظر قطار بایستید هم شکایت میکنند و به قول خودشان نمیخواهند شما «مانع از دیده شدن اجناس» آنها شوید؛ بنابراین در زمان انتظار در سکو، نه صندلی برای استراحت دارید و نه فضای کافی برای ایستادن.
این دستفروشها با ورود هر قطار به ایستگاه، در حجم بالایی سوار و پیاده میشوند و عملا بخش زیادی از فضای ورود مسافران به قطار را اشغال میکنند. داخل واگن نیز مسافران یا باید از صدای بلند فریادهای آنها برای تبلیغ اجناسشان آزار ببیند یا از برخورد چرخ دستی هایشان به پا و دستشان آسیب. شکایت به ماموران مترو نیز عمدتا فایدهای ندارد و آنها بعد از چند تذکر شفاهی و سر تکان دادن میروند و مسافران میمانند و بازار شام دستفروشان.
اخیرا مجتبی اقوامی پناه، مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران خبر از تلاش برای ایجاد یک بازار ثابت برای فروشندگان مترو داده و گفته است: «۱۸۰۰ دستفروش برای این امر شناسایی شدند که واحد شرایط لازم برای استقرار در بازارهای فاخر هستند.» با این وجود تا کنون طرحهای مشابه این طرح و تلاش برای استقرار دستفروشان در بازارهای ثابت، موفقیت آمیز نبوده است. دستفروشان به علت درآمد بهتر و ساعات کاری بیشتر و البته عدم پرداخت وجهی برای اجاره فضا معمولا ترجیح میدهند به شغل خود در مترو ادامه دهند.
شرایط متروی تهران را به خصوص در ماههای بهمن و اسفند اگر قرار باشد بررسی کنیم با یک مثنوی هفتاد من رو به رو میشویم که اینها فقط چند بیت کوتاه از این مثنوی بود، اما حقیقت این است که چنین وضعیتی حتی امکان اعطای نمرهای ناپلئونی را نیز برای عملکرد شهرداری تهران باقی نمیگذارد.