«سوزان محمد»، وقتی که داشت چکشاش را برای امضای توافقی محیطزیستی روی میز میکوبید، گریه میکرد؛ توافقنامهای که او و بسیاری از فعالان محیطزیست در سرتاسر جهان منتظرش بودند و حالا انتظارها بهسر آمده بود؛ هرچند سخت و شکننده.
به گزارش هم میهن، سه روز پیش توافقنامهای در رم ایتالیا با شرکت نزدیک به 200 کشور برای حفاظت از تنوعزیستی امضاء شد که بانیاش سازمان ملل بود و البته عدهای آن را توافقی شکننده خواندهاند، چون همچنان تردیدهایی درباره تحقق تأمین مالی آن مطرح است. اما فعالان محیطزیست از این موفقیت استقبال زیادی کردند؛ آن هم با بازگشت دوباره دونالد ترامپ و اصرار بر تصمیمات پیشیناش مثل خروج از توافقنامه پاریس. حالا موافقان نشست رم میگویند، حتی بدون آمریکا هم میشود تصمیمات جهانی و مهم زیستمحیطی گرفت.
نمایندگان حاضر در کنفرانس تنوعزیستی سازمان ملل که با عنوان Cop16 شناخته میشود، پس از رسیدن به این توافق رم با تشویق و شادی واکنش نشان دادند. «سوزانا محمد»، رئیس Cop16، هنگام فرود آوردن چکش روی این توافق که نقشه راهی برای تأمین مالی طبیعت را مشخص میکند، اشک ریخت.
این توافق، بنبست مذاکرات سازمان ملل را که بهعنوان آزمونی برای همکاری بینالمللی در مواجهه با تنشهای ژئوپلیتیکی در نظر گرفته میشد، شکست و کنفرانس تنوعزیستی سازمان ملل (COP16) را که در کالی کلمبیا در سال ۲۰۲۴ به حالت تعلیق درآمده بود، با موفقیت به پایان رساند. این نشست بهعنوان مقدمهای برای برگزاری اجلاس جهانی تغییرات اقلیمی در ماه نوامبر برزیل بهشمار میرود.
پس از مذاکرات فشرده، کشورهای عضو کنفرانس توافق کردند که تا سال ۲۰۳۰ حداقل ۲۰۰ میلیارد دلار در سال برای تأمین مالی تنوعزیستی بسیج کنند؛ ازجمله ۲۰ میلیارد دلار در سال تا ۲۰۲۵ که تا ۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۳۰ افزایش خواهد یافت.
این توافق شامل تعهد به ایجاد سازوکارهای مالی دائمی مطابق با مواد ۲۱ و ۳۹ کنوانسیون است، درحالیکه بهطور همزمان روی بهبود ابزارهای مالی موجود هم کار میشود. همچنین نقشه راهی برای اقدامات و نقاط عطف تصمیمگیری تا سال ۲۰۳۰ از طریق جلساتCOP17، COP18 و COP19 ارائه شده است.
طرفهای کنوانسیون تنوعزیستی تا ساعات اولیه صبح برای نهایی کردن توافقات مربوط به تأمین مالی تنوعزیستی، برنامهریزی، نظارت، گزارشدهی و مجموعهای از شاخصها برای اندازهگیری پیشرفت جهانی و ملی در اجرای چارچوب KMGBF کار کردند. این چارچوب تاریخی که از دستیابی به اهداف توسعه پایدار حمایت میکند و براساس برنامههای استراتژیک قبلی کنوانسیون استوار است، مسیر بلندپروازانهای را برای دستیابی به چشمانداز جهانی در هماهنگی با طبیعت تا سال 2050 تعیین میکند.
آنطور که گاردین گزارش داده، سوزانا محمد، رئیس کنفرانس تنوعزیستی سازمان ملل ((COP16، درباره این توافق میگوید: «این روزهای کاری در رم تعهد طرفها را برای پیشبرد اجرای چارچوب جهانی تنوعزیستی نشان داد. ریاست کنفرانس تنوعزیستی سازمان ملل ((COP16 از تلاش جمعی برای رسیدن به اجماع در مورد مسائل کلیدی که در کالی باقی مانده بود، قدردانی میکند. تنها با همکاری یکدیگر میتوانیم صلح با طبیعت را به واقعیت تبدیل کنیم.»
«استرید شوماخر»، دبیر اجرایی کنوانسیون تنوعزیستی هم میگوید: «نتایج این نشست نشان میدهد که چندجانبهگرایی مؤثر است و بستری برای ایجاد مشارکتهای لازم برای حفاظت از تنوعزیستی فراهم میکند. اکنون ما یک دستورالعمل روشن برای اجرای مواد ۲۱ و ۳۹ کنوانسیون داریم که به ما کمک میکند شکاف مالی در حوزه تنوعزیستی را کاهش دهیم.»
تعدادی از رهبران این توافق را پیروزی برای همکاری بینالمللی دانستند. «استیون گیلبو»، وزیر محیطزیست و تغییرات اقلیمی کانادا، میگوید: «تلاشهای ما نشان میدهد که چندجانبهگرایی میتواند در دوران فقدان اطمینان ژئوپلیتیکی امیدبخش باشد.» «ژان لوک کروکه»، وزیر تغییرات اقلیمی و گذار اکولوژیکی بلژیک هم جزو موافقان است و میگوید: «امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که از نظر سیاسی در حال تغییر است، نه همیشه در مسیر درست.» او میگوید که دستیابی به این توافق ثابت کرد، چندجانبهگرایی همچنان کارایی دارد: «بنابراین این مذاکرات از اهمیت بالایی برخوردار است.» او این مذاکرات Cop را کمضررترین روند توصیف میکند و میگوید: «اگر واقعاً بخواهیم طبیعت را نجات دهیم، هیچ راهحل دیگری جز این وجود ندارد.»
استراتژی جدید تأمین مالی تنوعزیستی طیف وسیعی از ابزارها، مکانیسمها و نهادهای تأمین مالی را شامل میشود؛ ازجمله منابع مالی عمومی از سوی دولتهای ملی و محلی، منابع خصوصی و بشردوستانه، بانکهای توسعه چندجانبه و مدلهای مالی ترکیبی و سایر رویکردهای نوین. آنطور که بیبیسی گزارش داده، این تصمیم همچنین با دستورالعملهای COP برای صندوق محیطزیست جهانی (GEF) که در دوره ژوئن ۲۰۲۲ تا دسامبر ۲۰۲۴ بیش از ۳ میلیارد دلار برای حمایت از KMGBF تأیید کرده و بیش از ۲۲ میلیارد دلار همافزایی مالی ایجاد کرده است، همسو است.
کشورهای عضو، چارچوب نظارتی KMGBFرا که در COP15 تصویب شده بود، تقویت کردند. این چارچوب، معیاری مشترک برای اندازهگیری پیشرفت در برابر ۲۳ هدف و چهار هدف کلی KMGBF ارائه میدهد. در COP16، توافق شد که شاخصها چگونه اندازهگیری و استفاده شوند تا روند پیشرفت در سطح ملی و جهانی بهطور هماهنگ و قابل تفسیر برای سیاستگذاران دنبال شود.
همچنین تصمیمات مهمی درباره نحوه بررسی پیشرفت در اجرای KMGBF در COP17 اتخاذ شد، ازجمله نحوه مشارکت نهادهای غیردولتی (مانند جوانان، زنان، جوامع بومی، بخش خصوصی و سازمانهای مدنی) و شیوه گزارشدهی کشورها درباره پیشرفت ملی خود، ازجمله استفاده از شاخصها. این تصمیمات موجب افزایش مسئولیتپذیری و شفافیت در اجرای KMGBF خواهد شد.
کنوانسیون تنوعزیستی سازمان ملل ((COP16 با توافق بر سر موضوعات زیر به پایان رسید: نحوه همکاری کنوانسیون با ذینفعان، توافقنامههای زیستمحیطی چندجانبه و سایر سازمانها، بحث درباره برنامه چندساله کاری در COP17و شرایط مربوط به انتصاب دبیر اجرایی جدید کنوانسیون.
همچنین صندوق کالی (Cali Fund) که برای توزیع عادلانه مزایای ناشی از استفاده از اطلاعات دیجیتالی توالی ژنتیکی (DSI) طراحی شده، در ۲۶ فوریه ۲۰۲۵ در حاشیه نشست COP16 راهاندازی شد. این صندوق که از بخش خصوصی تأمین مالی میشود، عصر جدیدی را در تأمین مالی تنوعزیستی آغاز میکند. شرکتهایی که از دادههای منابع ژنتیکی در صنایع سودآور استفاده میکنند، اکنون موظف هستند بخشی از درآمد یا سود خود را به این صندوق اختصاص دهند. بیش از ۵۰ درصد منابع این صندوق مستقیماً به جوامع بومی و محلی اختصاص خواهد یافت، زیرا آنها نگهبانان اصلی تنوعزیستیاند.
با وجود امضای این توافقنامه بعضی موفقیتها، سوالات دشواری به آینده موکول شد؛ ازجمله ایجاد صندوقی جدید برای توزیع منابع مالی. همچنین مسائل مهمی مانند یارانههای مخرب طبیعت و کاهش آلودگی پیشرفتی نداشتهاند. دانشمندان مدتهاست هشدار دادهاند که اقدام فوری ضروری است. یکمیلیون گونه در جهان در معرض خطر انقراض قرار دارند؛ درحالیکه کشاورزی و مصرف ناپایدار باعث تخریب جنگلها، فرسایش خاک و گسترش آلودگی پلاستیکی حتی در دورافتادهترین مناطق سیاره شده است.
حالا همزمان با توافق جدید حمایت از تنوعزیستی، کمیسیون اروپا بهتازگی پیشنهاد کرده است که قوانین مربوط به گزارشدهی پایداری شرکتها و شفافیت زنجیره تأمین را تسهیل کند. این اقدام در تلاش است تا اروپا را در رقابت با ایالاتمتحده و چین توانمندتر کند. آنطور که یورونیوز گزارش داده، این برنامهها که تحت عنوان «پکیج سادهسازی عمومی» معرفی شدهاند، بخشی از یک مجموعه اصلاحات گستردهترند که هدفشان کمک به شرکتهای اروپایی است. علاوه بر این، شامل مشوقهایی برای ترغیب صنایع به کاهش کربن و اقدامات برای کاهش هزینههای انرژی است.
کسبوکارهای اروپایی ممکن است از این تغییرات خوشحال شوند، زیرا مدتهاست که از مقررات سختگیرانه و بوروکراسی پیچیده شکایت داشتند که توان رقابتی آنها را در سطح جهانی محدود میکرد. اما مخالفان این برنامهها هشدار دادهاند که این اصلاحات مسئولیتپذیری شرکتی را کاهش میدهد. در ایالاتمتحده، دونالد ترامپ در حال کاهش مقررات برای تحریک رشد اقتصادی بوده است.
درحالیکه اتحادیه اروپا قوانین خود را در مورد گزارشدهی پایداری تسهیل میکند، کمیسیون اروپا اعلام کرده است که این اتحادیه بر اهداف کربن صفر و سایر اهداف اقلیمی خود ایستاده است. «اورسولا فون در لین»، رئیس کمیسیون اروپا، در بیانیهای اعلام کرد که شرکتهای اروپایی از قوانین سادهشده بهرهمند خواهند شد، درحالیکه همچنان مسیر خود را به سمت اهداف کاهش کربن ادامه خواهند داد.
اتحادیه اروپا همچنین طرحی بهنام «معامله صنعتی پاک» را معرفی کرده که هدف آن حمایت از صنایع انرژیبر با هزینههای بالا و بوروکراسی سنگین است و در عین حال به تقویت بخش فناوریهای پاک میپردازد. هدف اتحادیه اروپا، دستیابی به کاهش گازهای گلخانهای به میزان صفر تا سال ۲۰۵۰ است. طبق برنامه اتحادیه اروپا، قانون دقت در بررسی زنجیره تأمین هم یکسال به تأخیر خواهد افتاد و تا سال ۲۰۲۸ اجرایی نخواهد شد. علاوه بر این، فقط از شرکتها خواسته میشود که بررسیهای زیستمحیطی و حقوق بشری را تنها روی تأمینکنندگان مستقیم خود انجام دهند، نه روی کل زنجیره تأمین.
منتقدان میگویند، این اصلاحات به عقبگرد در تلاشهای اتحادیه اروپا در حوزه پایداری و رهبری در تحول سبز منجر خواهد شد و ممکن است دادههای مربوط به مسئولیتهای زیستمحیطی و اجتماعی در سراسر منطقه کاهش یابد.
تغییرات اقلیمی و تخریب محیطزیست، تهدیدی حیاتی برای اروپا و جهاناند. برای غلبه بر این چالشها، معامله سبز اروپا(European Green Deal) بهدنبال تبدیل اتحادیه اروپا (EU) به یک اقتصاد مدرن، بهرهور از منابع و رقابتی است که اهداف زیر را تضمین کند:
کاهش صفر نتایج گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۵۰، رشد اقتصادی جدا از استفاده از منابع و هیچ فرد و هیچ مکانی جا نماند.
این طرح همچنین بهدنبال حفاظت، نگهداری و تقویت سرمایه طبیعی اتحادیه اروپاست و از سلامت و رفاه شهروندان در برابر خطرات و آثار مرتبط با محیطزیست حفاظت میکند. سلامتی، اقتصاد و رفاه ما به وضعیت محیطزیست وابسته است که با چالشهای جدی مختلفی روبهرو است؛ ازجمله تغییرات اقلیمی، مصرف و تولید ناپایدار و انواع مختلف آلودگی.
استراتژیهای زیستمحیطی اتحادیه اروپا، مانند برنامه جدید اقدام اقتصاد چرخشی، استراتژی تنوعزیستی برای ۲۰۳۰، برنامه اقدام آلودگی صفر و قوانین دیگر، از زیستگاههای طبیعی محافظت میکنند، هوا و آب را تمیز نگه میدارند، دفع صحیح زبالهها را تضمین میکنند، اطلاعات در مورد مواد شیمیایی سمی را بهبود میبخشند و به کسبوکارها کمک میکنند تا به سوی یک اقتصاد پایدار حرکت کنند که در آن مردم در محدودههای سیارهای به خوبی زندگی کنند.
اتحادیه اروپا در حال مبارزه با تغییرات اقلیمی و تخریب محیطزیست از طریق سیاستهای بلندپروازانه در داخل و همکاری نزدیک با شرکای بینالمللی است. این اتحادیه اروپا سیاستها و استراتژیهای اقلیمی را تدوین و اجرایی و نقش رهبری در مذاکرات بینالمللی درخصوص اقلیم را ایفا میکند. این اتحادیه متعهد به اجرای موفقیتآمیز توافق پاریس و اجرای سیستم تجاری گازهای گلخانهای اتحادیه اروپاست.
قانون اقلیمی اروپا هدف تعیینشده در معامله سبز اروپا را به قانون تبدیل میکند که طبق آن، اقتصاد و جامعه اروپا باید تا سال ۲۰۵۰ بیکربن شوند. این قانون همچنین هدف میانهای برای کاهش حداقل ۵۵ درصد گازهای گلخانهای خالص تا سال ۲۰۳۰ در مقایسه با سطح ۱۹۹۰ تعیین کرده است. اتحادیه اروپا میخواهد اطمینان حاصل کند که نگرانیهای اقلیمی در دیگر زمینههای سیاستگذاری (مثل حملونقل و انرژی) هم در نظر گرفته شوند، همچنین فناوریهای کمکربن و اقدامات سازگاری را ترویج دهد.
توسعه پایدار یکی از اصول اساسی معاهده اتحادیه اروپا و یک هدف اولویتدار در سیاستهای داخلی و خارجی این اتحادیه است. برنامه ۲۰۳۰ سازمان ملل متحد و اهداف توسعه پایدار آن، یک تعهد جهانی برای ریشهکن کردن فقر و دستیابی به دنیای پایدار تا سال ۲۰۳۰ و بعد از آن است که رفاه انسانی و سیاره سالم در مرکز آن قرار دارد.
WWF (سازمان جهانی طبیعت)، یک سازمان مستقل حفاظت از محیطزیست که بیش از ۳۸ میلیون پیرو و شبکهای جهانی دارد و ZSL (سازمان حفاظت از حیاتوحش لندن) که یک سازمان خیریه بینالمللی حفاظت از محیطزیست است، در گزارشی که اخیراً منتشر کردهاند، نوشتهاند که طبیعت در حال از دست رفتن است و این موضوع پیامدهای بزرگی برای همه ما دارد.
تنوعزیستی حیات انسان را پشتیبانی میکند و اساس جوامع ما را تشکیل میدهد. بااینحال هر شاخصی که وضعیت طبیعت را در مقیاس جهانی ردیابی میکند، نشاندهنده کاهش است. در 50 سال گذشته (2020–1970)، اندازه میانگین جمعیتهای حیاتوحش تحت نظارت، به میزان ۷۳ درصد کاهش یافته است، که این میزان براساس شاخص سیاره زنده (LPI) اندازهگیری شده است.
این شاخص براساس تقریباً 35 هزار روند جمعیتی و 5/495 گونه از دوزیستان، پرندگان، ماهیان، پستانداران و خزندگان است. جمعیتهای آب شیرین، شدیدترین کاهشها را تجربه کردهاند و ۸۵ درصد کاهش یافتهاند، سپس جمعیتهای خشکی (۶۹درصد) و جمعیتهای دریایی (۵۶درصد) قرار دارند. در سطح منطقهای، سریعترین کاهشها در آمریکای لاتین و کارائیب مشاهده شده است و پس از آن آفریقا (۷۶درصد) و آسیا و اقیانوسیه (۶۰درصد) قرار دارند.
کاهشها در اروپا و آسیای مرکزی (۳۵درصد) و آمریکای شمالی (۳۹درصد) کمتر قابلتوجه بوده است، اما این به این معنی است که تاثیرات گسترده بر طبیعت پیش از سال ۱۹۷۰ در این مناطق قابل مشاهده بوده است: بعضی جمعیتها به لطف تلاشهای حفاظتی و بازگرداندن گونهها تثبیت یا افزایش یافتهاند. تخریب و از دست دادن زیستگاهها ـ که عمدتاً توسط سیستم غذایی ما به وجود آمده است ـ رایجترین تهدید در هر منطقه گزارش شده است، که پس از آن بهرهبرداری بیش از حد، گونههای مهاجم و بیماریها قرار دارند.
در این گزارش نوشته شده، تهدیدات دیگر شامل تغییرات اقلیمی (که بیشتر در آمریکای لاتین و کارائیب ذکر شده است) و آلودگی (بهویژه در آمریکای شمالی، آسیا و اقیانوسیه) است. زمانی که جمعیتی زیر یک سطح خاص کاهش یابد، آن گونه ممکن است، نتواند نقش معمول خود را در اکوسیستم ایفا کند.
جمعیتهای پایدار در طول زمان مقاومت در برابر اختلالات مانند بیماریها و رویدادهای جوی شدید را فراهم میکنند؛ کاهش جمعیتها، همانطور که در شاخص جهانی LPI نشان داده شده است، مقاومت را کاهش داده و عملکرد اکوسیستم را تهدید میکند. این امر به نوبه خود مزایایی را که اکوسیستمها برای انسانها فراهم میکنند. از غذا، آب پاک و ذخیره کربن برای اقلیمی پایدار گرفته تا سایر کمکهایی که طبیعت به رفاه فرهنگی، اجتماعی و معنوی ما میکند، تضعیف میکند.
شاخص LPI و شاخصهای مشابه نشان میدهند که طبیعت با سرعت نگرانکنندهای در حال از بین رفتن است. درحالیکه بعضی تغییرات ممکن است کوچک و تدریجی باشند، تأثیرات تجمعی آنها میتواند موجب تغییرات بزرگتر و سریعتری شود. هنگامی که تأثیرات تجمعی به آستانهای برسند، تغییر به روندی خودجوش تبدیل میشود که منجر به تغییرات قابلتوجه، اغلب ناگهانی و بهطور بالقوه غیرقابل بازگشت میشود.
این وضعیت بهنام «نقطه بحرانی» شناخته میشود. در دنیای طبیعی، درصورتیکه روندهای فعلی ادامه یابند، چندین نقطه بحرانی بسیار محتمل است که پیامدهای فاجعهآمیزی به همراه خواهد داشت. اینها شامل نقطههای بحرانی جهانی هستند که تهدیدات جدی برای بشریت و بیشتر گونهها بهوجود میآورند و میتوانند سیستمهای حمایتی حیات زمین را آسیبپذیر کرده و جوامع را در سرتاسر جهان بیثبات کنند. نشانههای هشدار اولیه نشان میدهند که چندین نقطه بحران جهانی بهسرعت در حال نزدیکشدناند:
در زیستکره، مرگومیر وسیع مرجانها باعث نابودی شیلات و حفاظت در برابر طوفان برای صدها میلیون نفر از ساکنان سواحل خواهد شد. نقطه بحرانی جنگلهای بارانی آمازون نیز میتواند حجم زیادی کربن را به جو آزاد کرده و الگوهای آبوهوایی در سراسر جهان را مختل کند. در گردش اقیانوسی، فروپاشی گیره زیرقطبی، یک جریان دایرهای در جنوب گرینلند، الگوهای آبوهوایی در اروپا و آمریکای شمالی را بهطور چشمگیری تغییر خواهد داد.
در کریوسفر (بخشهای یخزده کره زمین)، ذوب شدن صفحات یخی گرینلند و جنوب قطب باعث افزایش سطح دریا به میزان چندین متر خواهد شد، درحالیکه ذوب شدن گسترده یخهای دائمی باعث آزاد شدن مقادیر زیادی دیاکسید کربن و متان خواهد شد.
ممکن است درک نقطههای بحرانی جهانی دشوار باشد، اما ما در حال حاضر شاهد نزدیک شدن به نقطههای بحرانی در سطوح محلی و منطقهای هستیم که پیامدهای شدید اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی به همراه دارند:
در غرب آمریکای شمالی، ترکیبی از حمله سوسکهای پوست درخت کاج و آتشسوزیهای جنگلی بیشتر و شدیدتر ـ که هر دو تحتتأثیر تغییرات اقلیمی تشدید شدهاند ـ باعث شدهاند که جنگلهای کاج به نقطه بحرانی برسند؛ جایی که این جنگلها با اراضی درختچهای و علفزارها جایگزین خواهند شد.
در صخرههای بزرگ مرجانی (Great Barrier Reef)، افزایش دمای دریایی همراه با تخریب اکوسیستم، منجر به رویدادهای گسترده سفید شدن مرجانها در سالهای ۱۹۹۸، ۲۰۰۲، ۲۰۱۶، ۲۰۱۷، ۲۰۲۰، ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴ شده است. اگرچه صخرههای بزرگ مرجانی تاکنون مقاومت قابلتوجهی نشان دادهاند، اما به احتمال زیاد ما 70 تا 90 درصد از تمام صخرههای مرجانی جهان، ازجمله صخرههای بزرگ مرجانی را از دست خواهیم داد، حتی اگر بتوانیم گرم شدن اقلیمی را به 1/5 درجه سانتیگراد محدود کنیم.
این گزارش میگوید که در آمازون، جنگلزدایی و تغییرات اقلیمی به کاهش بارشها منجر شده و نقطه بحرانی ممکن است جایی رخ دهد که شرایط محیطی برای جنگلهای بارانی گرمسیری نامناسب شود، که پیامدهای ویرانگری برای مردم، تنوعزیستی و اقلیم جهانی خواهد داشت. اگر تنها 20 تا 25 درصد از جنگلهای آمازون تخریب شوند، ممکن است یک نقطه بحرانی در افق باشد و تاکنون تقریباً 14 تا 17 درصد از این جنگلها تخریب شده است.
این گزارش در پایان نوشته بیمبالغه میتوان گفت آنچه در پنج سال آینده اتفاق خواهد افتاد، آینده زندگی روی زمین را تعیین خواهد کرد. ما پنج سال زمان داریم تا جهان را روی مسیری پایدار قرار دهیم قبل از آنکه بازخوردهای منفی ناشی از تخریب طبیعت و تغییرات اقلیمی ما را به شیب نزولی نقاط بحرانی و غیرقابل بازگشت سوق دهد. خطر شکست واقعی است و پیامدهای آن تقریباً غیرقابل تصور. هر دولت، شرکت، سازمان و فرد باید تصمیم بگیرد که در این مسابقه به سوی مهلت زمانی چه اقداماتی انجام خواهند داد. اما همه باید چیزی بهطور رادیکال متفاوت انجام دهند. بهبودهای تدریجی کافی نخواهد بود. ما باید با هم موفق شویم. تنها یک سیاره زنده داریم و یک فرصت برای درست عملکردن.