فرارو- جلسه زلنسکی و ترامپ که قرار بود روابط شکننده آنها را بهبود بخشد، به مشاجرهای بیسابقه انجامید. ترامپ، زلنسکی را تحت فشار گذاشت تا به توافقی معدنی با شرایط نامطلوب تن دهد، اما حمایتی امنیتی ارائه نکرد. در همین حال، واشنگتن بدون اطلاع اوکراین، با روسیه وارد مذاکره شده بود. زلنسکی که بر شعارهای ترامپ حساب کرده بود، نتوانست اعتماد او را جلب کند و کاخ سفید او را تحقیر کرد. اکنون، اوکراین در موقعیتی حساستر از گذشته قرار دارد.
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز، جلسهای که برای تقویت اعتماد شکننده میان ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده ترتیب داده شده بود، نه تنها موفق به بازسازی این اعتماد نشد، بلکه به یک مشاجرهی بیسابقه در دفتر بیضیشکل کاخ سفید و در برابر رسانههای جهانی تبدیل شد. این دیدار که همزمان با سومین سالگرد تهاجم گستردهی روسیه به اوکراین و هفتههای دشوار برای کییف برگزار شد، از ابتدا با تنش همراه بود. اوکراین خود را در موقعیتی یافت که میان دو قدرت بزرگ آمریکا و روسیهقرار داشت و این تصور به وجود آمد که این دو قدرت بیشتر با یکدیگر همگرایی دارند تا با او.
نشست در فضایی دیپلماتیک و ناخوشایند برگزار شد. واشنگتن بدون اطلاع کییف، گفتوگوهایی را با مسکو آغاز کرده بود. ترامپ، زلنسکی را تحت فشار گذاشت تا به توافقی ابتدایی و بهرهکشانه در زمینهی منابع معدنی تن دهد و حتی او را «دیکتاتور» خطاب کرد. در سازمان ملل نیز ایالات متحده از قطعنامهای حمایت کرد که جنگ را محکوم میکرد، اما مستقیماً روسیه را مقصر نمیشناخت. اگرچه پیشنویس توافق منابع معدنی نسبت به نسخهی اولیهاش تعدیل شده بود، اما نشانههای روشنی وجود داشت که ایالات متحده از حمایت جدی اوکراین سر باز میزند.
تیم زلنسکی نیز اشتباهات استراتژیک مرتکب شد. از جمله، پیشنهادی به آمریکا ارائه کرد که در آن اشتراک منابع معدنی اوکراین بهعنوان بخشی از یک «طرح پیروزی» مطرح شده بود. این طرح، به هدف تقویت جایگاه کییف پیش از هرگونه مذاکره با مسکو و ایجاد یک سپر امنیتی پس از جنگ طراحی شده بود. اما اعتماد بیش از حد به شعار «صلح از طریق قدرت» ترامپ اشتباهی دیگر بود.
کییف سیاست ترامپ را در تلاش برای کسب حداکثر امتیاز از توافق منابع معدنی و ارائهی حداقل حمایت به اوکراین نادیده گرفته بود. حتی نسخهی نهایی توافق که اندکی از نسخهی اولیه بهتر بود، هیچ تضمین امنیتی به همراه نداشت. ترامپ ادعا میکرد که حضور شرکتها و کارگران آمریکایی در اوکراین میتواند مانع حملات روسیه شود، اما این ادعا بیاساس بود. به یاد داشته باشیم که در فوریه ۲۰۲۲ نیز شرکتها و کارگران آمریکایی متعددی در اوکراین حاضر بودند.
اکنون زلنسکی باید انگیزهها و رویکرد ترامپ را در دور جدید ریاستجمهوریاش بهدرستی تحلیل کند. نخستین درسی که او میآموزد، این است که «صلح» از دید ترامپ تنها به معنای توقف موقت درگیریها است. هدف او پاککردن تصاویر خونریزی از تلویزیونهای آمریکایی و کاستن از هزینههای حمایت نظامی، نه یافتن یک راهحل پایدار برای جلوگیری از وقوع دوبارهی جنگ است.
درس دوم این است که ترامپ انگیزههای اقتصادی آشکاری دارد و سیاستهای او تا حد زیادی تحت تأثیر تمایلات شخصیاش قرار دارند. او همچنان از زلنسکی دلخور است، چراکه تلاش ترامپ برای فشار به او جهت تحقیق دربارهی هانتر بایدن، به استیضاح نخست او منجر شد. با این حال، ترامپ همچنان ولادیمیر پوتین را تحسین میکند و دیدگاههای روسیه دربارهی علل درگیری اوکراین را میپذیرد. این دیدگاه ناشی از نگاه کلی ترامپ به روابط بینالملل است، دیدگاهی که جهان را به سبک قرن نوزدهم در قالب رقابت قدرتهای بزرگ تعریف میکند.
زلنسکی، برخلاف رهبرانی، چون امانوئل مکرون یا کییر استارمر، فاقد مهارتهای دیپلماتیک مشابه در سفرهای اخیر به واشنگتن است. او در نهایت در مواجهه با کاخ سفید غافلگیر و تحقیر شد. سه سال پس از تهاجم روسیه به اوکراین، زلنسکی در سختترین مرحلهی تلاش خود برای حفظ حاکمیت کشورش قرار گرفته است.