انیمه Solo Leveling به یکی از بزرگترین پدیدههای دنیای انیمه تبدیل شده است. این انیمه که بر اساس مانهوای مشهور چویی جونگ این و جانگ سونگ راک ساخته شده، با ترکیب صحنههای اکشن بینظیر، داستانی پرکشش و جلوههای بصری فوقالعاده، به سرعت دل هواداران را به دست آورده است.
به گزارش راهنماتو، با اعلام رسمی پربازدیدترین انیمه سال ۲۰۲۴، این اثر نهتنها در میان طرفداران، بلکه در صنعت انیمه نیز به یک استاندارد جدید تبدیل شده است. اما آیا انیمه Solo Leveling تنها بر موج هایپ سوار شده، یا واقعاً اثری ماندگار است؟
در دنیای انیمه، برخی آثار چنان تأثیرگذار میشوند که نهتنها مرزهای ژانر خود را گسترش میدهند، بلکه به پدیدهای فرهنگی تبدیل میشوند. انیمه Solo Leveling دقیقاً یکی از همین آثار است؛ انیمهای که از لحظهی پخش اولین اپیزود خود، رکوردها را شکست و استانداردهای جدیدی را در دنیای انیمههای اکشن و فانتزی تعریف کرد. داستان هیجانانگیز سونگ جین وو، شکارچیای که از ضعیفترین فرد به قویترین موجود تبدیل میشود، در کنار انیمیشنهای فوقالعاده و طراحی مبارزات چشمنواز، Solo Leveling را به یک تجربهی فراموشنشدنی برای مخاطبان تبدیل کرده است.
اما آنچه این انیمه را به پدیدهای خاص تبدیل کرده، تنها در جلوههای بصری خلاصه نمیشود؛ بلکه نحوهی روایت داستان، شخصیتپردازی و حتی تغییراتی که در مقایسه با منبع اصلی اعمال شدهاند، همگی در موفقیت یا نقدپذیری آن نقش دارند. از حذف یا تغییر برخی صحنههای کلیدی گرفته تا افزودن لحظات جدید برای شخصیتها، Solo Leveling مسیری متفاوت از مانهوای اصلی خود را در پیش گرفته است.
در این نقد، نگاهی عمیق به مهمترین اپیزودهای فصل دوم، از نبردهای حماسی سونگ جین وو با شیاطین طبقههای بالاتر گرفته تا ورود به آرک مورد انتظار Jeju Island خواهیم داشت. آیا این انیمه توانسته انتظارات هواداران را برآورده کند؟ آیا تغییرات ایجاد شده در روایت، به نفع داستان بوده یا آن را از اصالت خود دور کرده است؟ برای پاسخ به این پرسشها، با بررسی دقیق انیمه Solo Leveling همراه باشید.
داستان Solo Leveling حول محور سونگ جینوو میچرخد، جوانی که در ابتدا ضعیفترین شکارچی محسوب میشود اما به واسطهی سیستمی اسرارآمیز، قدرتی بیحدوحصر به دست میآورد. روایت داستان در ابتدا با هیجانی وصفناپذیر آغاز میشود، مخصوصاً با آرکهای آغازین مثل سیاهچالهی دوگانه و برج شیطانی که به خوبی تحول شخصیت جینوو را نشان میدهند.
اما، اوج داستان در آرک جزیرهی ججو است، جایی که جینوو قدرت واقعیاش را به جهانیان نشان میدهد. این بخش ترکیبی از اکشن نفسگیر، نمایش قدرت و داستانی جذاب را ارائه میدهد که باعث میشود بیننده کاملاً درگیر شود. با این حال، یکی از نقدهای اصلی به پایان داستان وارد است.
یکی از نقاط قوت بیچونوچرای Solo Leveling، کیفیت انیمیشن و طراحی هنری آن است. استودیو A-1 Pictures که سابقه درخشانی در تولید انیمههای اکشن دارد، با استفاده از نورپردازی سینمایی، جزئیات دقیق در طراحی کاراکترها و جلوههای ویژه چشمگیر، موفق شده اتمسفر تاریک و پرهیجان این اثر را بهخوبی منتقل کند.
مبارزات کلیدی انیمه، مانند نبرد با مورچه ملکه در جزیرهی ججو، یکی از نفسگیرترین صحنههای اکشن در میان انیمههای اخیر است. این نبردها ترکیبی از حرکات دوربین سینمایی، افکتهای بصری پرجلوه و طراحی فوقالعاده هیولاهاست که حتی از برخی آثار مطرح هالیوودی نیز جلوههای بهتری ارائه میدهد. موسیقی متن نیز به کمک این صحنهها آمده و با تمهای حماسی و پرشور، بر شدت هیجان افزوده است.
بدون شک، بهترین بخش Solo Leveling در آرک جزیرهی ججو اتفاق میافتد. این آرک که بسیاری آن را با آرک مورچههای کیمرا در Hunter x Hunter مقایسه میکنند، نقطهای است که جینوو قدرت واقعیاش را به دنیا نشان میدهد. در اینجا، او بدون هیچ تردیدی وارد نبردی مرگبار میشود و نهتنها دشمنی در حد یک تهدید ملی را شکست میدهد، بلکه تمام جهان را متوجه قدرت خود میکند.
سه ویژگی کلیدی که این بخش را به بهترین آرک انیمه تبدیل میکند:
این آرک، نقطهای است که باعث شد بسیاری از طرفداران عاشق این اثر شوند و بدون شک، اگر A-1 Pictures بتواند آن را بهخوبی اقتباس کند، این بخش میتواند یکی از بزرگترین لحظات تاریخ انیمه شود.
یکی از انتقادهای اصلی به Solo Leveling، پایان آن است. با اینکه داستان تا حد زیادی منطقی جلو میرود، اما تصمیم نویسنده برای بازنشانی زمان از طریق جام تناسخ، باعث شده بسیاری از لحظات تأثیرگذار داستان کمرنگ شوند.
بسیاری این پایان را با ورود کاگویا در Naruto مقایسه میکنند؛ جایی که ناگهان روندی که در حال پیشرفت بود، تغییر کرده و داستان از مسیر جذاب خود فاصله میگیرد.
قسمت هشتم از فصل دوم Solo Leveling (قسمت ۲۰ کلی) یکی از مهمترین اپیزودهای سریال تا به امروز محسوب میشود. این قسمت نهتنها پایانبخش آرک قلعهی شیاطین است، بلکه زمینه را برای ورود به یکی از محبوبترین آرکهای مانهوای اصلی، یعنی حملهی جزیره ججو، فراهم میکند. با حفظ کیفیت بالای انیمیشن، مبارزات نفسگیر و شخصیتپردازی کمنظیر، Solo Leveling بار دیگر ثابت میکند که چرا یکی از پرطرفدارترین انیمههای سالهای اخیر است.
این قسمت، بیش از هر چیزی، مربوط به اسیل (Esil) است؛ شیاطینی که با شخصیت دوستداشتنیاش رنگوبویی تازه به داستان میبخشد. از همان لحظهای که در برابر سونگ جین وو زانو میزند و تسلیم میشود، مشخص است که اسیل قرار نیست مانند سایر دشمنانش باشد. در حالی که موسیقی متن لحظهی ورودش شاید کمی شلوغ و نامتناسب باشد، خود اسیل آنقدر جذاب و بامزه است که فوراً توجه مخاطب را به خود جلب میکند.
نکتهی جالب این است که انیمه در مقایسه با مانهوای اصلی، صحنهای را که اسیل سعی میکند جین وو را متقاعد کند تا با سایر خانوادههای شیطانی مذاکره کند، حذف کرده است. در عوض، لحظهای جدید اضافه شده که توسک (Tusk) او را روی دست حمل میکند. این تغییر، باعث شده که جین وو چهرهای انسانیتر و دلسوزتر پیدا کند، که با رویکرد کلی انیمه برای نرمتر کردن شخصیت او سازگار است.
در حالی که مبارزهی جین وو با کارگالگان در قسمت ششم بهشدت تحسین شد، نبرد او با باران (Baran) حتی از آن هم حماسیتر است. سرعت بالای مبارزه، جلوههای بصری خارقالعاده و استفادهی درست از صداگذاری باعث شده که این نبرد یکی از بهترین صحنههای اکشن سریال باشد. انفجارهای عظیم، صاعقههای ویرانگر و ارتشی از شیاطین، همگی دستبهدست هم دادهاند تا باران را به یکی از ترسناکترین دشمنانی تبدیل کنند که تاکنون در انیمه دیدهایم.
با این حال، شاید بزرگترین مشکل این نبرد، سرعت بیش از حد آن باشد. در حالی که در مانهوای اصلی، این مبارزه زمان بیشتری طول میکشد و حس تهدید بیشتری را منتقل میکند، در انیمه تقریباً در نیمهی اول قسمت به پایان میرسد. با اینکه این سرعت مانع از کشدار شدن داستان شده، اما باعث شده که در مقایسه با نبرد طولانیتر جین وو با کارگالگان، کمی کماهمیتتر به نظر برسد.
بخش پایانی قسمت هشتم، بهطور رسمی ورود به آرک جزیره ججو را اعلام میکند. یکی از نگرانیهای طرفداران، احتمال حذف ژاپن از داستان این آرک بود، چراکه انیمه قبلاً برخی از جنبههای سیاسی مانهوای اصلی را تعدیل کرده بود. اما خوشبختانه، جلسهی گو گونهی (Go Gunhee) و گوتو ریوئی (Goto Ryuji) در این قسمت تأیید میکند که این آرک با حضور ژاپن پیش خواهد رفت.
با این حال، تغییرات محسوسی در شخصیتپردازی گوتو ایجاد شده است. در مانهوای اصلی، فضای ملاقات او با گونهی همراه با سوءظن و حس بدبینی بود. گونهی حتی این سؤال را مطرح میکرد که چرا گوتو تقریباً تمام شکارچیان رتبه S ژاپن را با خود آورده است. اما در انیمه، این ملاقات بسیار دوستانهتر به نظر میرسد و گونهی بدون هیچ شک و تردیدی، نقشهی گوتو را میپذیرد.
این تغییر میتواند به دلایل مختلفی باشد. شاید استودیو سازندهی ژاپنی، قصد داشته تصویر بهتری از ژاپن ارائه دهد، یا شاید هم هدف، ایجاد تعلیق بیشتر در داستان باشد تا نیت واقعی گوتو بعدها فاش شود. در هر صورت، این تغییر میتواند تأثیرات جالبی بر نحوهی روایت آرک جزیره ججو داشته باشد.
قسمت هشتم از فصل دوم Solo Leveling به طرز هوشمندانهای هم مبارزات اکشن نفسگیر، هم کمدی دلنشین و هم پیشزمینهای برای آیندهی داستان را در خود جای داده است. سرعت روایت ممکن است برای برخی از طرفداران مانهوای اصلی نگرانکننده باشد، اما برای بینندگانی که صرفاً انیمه را دنبال میکنند، این قسمت بهسادگی یکی از بهترین اپیزودهای کل مجموعه است.
در حالی که هنوز چند قسمت از فصل دوم باقی مانده، همه چیز برای آغاز یکی از هیجانانگیزترین بخشهای داستان آماده شده است. با توجه به اینکه مبارزهی باران در یک قسمت تمام شد، احتمالاً انیمه وقت کافی برای پرداختن به آرک جزیرهی ججو را خواهد داشت، که خبری خوشحالکننده برای طرفداران است.
بله، اما به شرطی که بدانید با چه چیزی روبهرو هستید. اگر به دنبال یک انیمه با اکشن خارقالعاده، انیمیشن درخشان و شخصیت اصلی شکستناپذیر هستید، این اثر کاملاً برای شما مناسب خواهد بود.
اما اگر به دنبال یک داستان پیچیده، چالشهای واقعی و شخصیتپردازی عمیق هستید، ممکن است در نیمهی دوم داستان کمی ناامید شوید. روند بیحدوحصر رشد قدرت جینوو و پایانبندی بحثبرانگیز آن، باعث میشود که این اثر در میان شاهکارهای داستانی قرار نگیرد.
با این حال، Solo Leveling همچنان یکی از برترین انیمههای اکشن چند سال اخیر است و تماشای آن، مخصوصاً برای طرفداران ژانر قدرتنمایی، تجربهای فراموشنشدنی خواهد بود.