صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۳۶۲۲۹
«صداوسیما، روزگاری رسانه‌ای پُرمخاطب و مرجع خبری بود، اما امروز مخاطبانش را به رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی و شبکه‌های اجتماعی واگذار کرده است. کارشناسان رسانه بار‌ها هشدار داده‌اند که صداوسیما نیازمند تغییرات اساسی است، اما این هشدار‌ها بی‌پاسخ مانده است. به نظر می‌رسد اراده‌ای جدی برای اصلاح و تغییر در ساختار و عملکرد صدا و سیما وجود ندارد.»
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۰۵ اسفند ۱۴۰۳

قادر باستانی تبریزی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: هر سال در فصل بودجه، بحث و جدل‌ها پیرامون بودجه‌های تخصیصی به نهادهای فرهنگی فرادولتی، به ویژه سازمان صدا و سیما، بالا می‌گیرد. در حالی که بخش‌های مختلف کشور، به ویژه پروژه‌های عمرانی و توسعه‌ای، با کمبود منابع مالی دست و پنجه نرم می‌کنند، ارقام نجومی به بخش‌هایی اختصاص می‌یابد که تأثیرگذاری آن‌ها در جامعه، محل تردید جدی است. آیا بودجه‌های هنگفتی که هرساله به صدا و سیما و سایر مراکز خاص تخصیص می‌یابد، واقعا در راستای تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی، بهبود وضعیت فرهنگی جامعه و مقابله با تهدیدات نرم‌افزاری است؟! این وضعیت لابد زمانی دردناک‌تر می‌شود که می‌بینیم وضعیت فرهنگی کشور و باورهای نسل جدید به‌طور مستمر در شرایط نگران‌کننده‌ای قرار می‌گیرد.

 نهادها و سازمان‌های فرهنگی کوچک و بزرگ، با رویکردهای بعضا سلیقه‌ای و جناحی، از بودجه عمومی به شکل فزاینده‌ای استفاده می‌کنند، اما نتیجه آن هرچه باشد، بهبود وضعیت فرهنگی جامعه نیست. درخواست رهبر انقلاب از صاحبان فکر و هنر و دانش و رسانه و جوانان و مسوولان مبنی بر اینکه در مقابل تهدید نرم‌افزاری دشمن، تولید محتوا و اندیشه کنید، موضوعی است که بارها از سوی ایشان مطرح شده و همواره مورد تأکید قرار گرفته است. این درخواست که در شرایط کنونی اهمیت و ضرورت بیشتری یافته، به وضوح نشان‌دهنده اولویت‌های استراتژیک کشور در مواجهه با تهدیدات پیچیده و نرم‌افزاری است، اما رسانه ملی، به عنوان مهم‌ترین رسانه کشور، تا چه اندازه در این زمینه موفق بوده است؟

صداوسیما، روزگاری رسانه‌ای پُرمخاطب و مرجع خبری بود، اما امروز مخاطبانش را به رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی و شبکه‌های اجتماعی واگذار کرده است. کارشناسان رسانه بارها هشدار داده‌اند که صداوسیما نیازمند تغییرات اساسی است، اما این هشدارها بی‌پاسخ مانده است. به نظر می‌رسد اراده‌ای جدی برای اصلاح و تغییر در ساختار و عملکرد صدا و سیما وجود ندارد. 

رسانه ملی از اهمیت بسیاری در دفاع نرم‌افزاری برخوردار است و وضعیت فعلی آن، حاصل توأمان انحصار و ناکارآمدی است. تغییرات اساسی در این سازمان عریض و طویل با موانع جدی روبروست.

ضعف عمده صدا و سیما، فقدان فعالیت حرفه‌ای است. رویکرد کارمندی و نبود رقابت در این سازمان، موجب کاهش کیفیت برنامه‌ها وعدم پاسخگویی به نیازهای مخاطبان شده است. وابستگی شدید صدا و سیما، باعث شده است تا این سازمان از استقلال لازم برای اتخاذ تصمیمات حرفه‌ای برخوردار نباشد و به جای توجه به نیازها و خواسته‌های مخاطبان، بیشتر به دنبال تأییدات باشد. 

برای برون‌رفت از این شرایط و ایفای نقش بایسته در دفاع نرم‌افزاری، لازم است تغییرات اساسی در ساختار و عملکرد صدا و سیما ایجاد شود. این تغییرات باید با هدف افزایش حرفه‌ای‌گری، مخاطب‌محوری و رقابت‌پذیری صورت گیرد. تغییر ساختار، افزایش رقابت، مشارکت بخش خصوصی، توجه به مخاطبان و به‌روزرسانی فناوری، از جمله راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت صدا و سیما است. این سازمان باید از یک سازمان دولتی به یک سازمان رسانه‌ای حرفه‌ای تبدیل شود. ایجاد رقابت بین شبکه‌های مختلف صدا و سیما و همچنین با رسانه‌های دیداری و شنیداری مستقل، به بهبود کیفیت برنامه‌ها کمک می‌کند. 

ورود روزنامه‌نگاران مستقل و حرفه‌ای به عرصه رسانه ملی، یقینا به افزایش تنوع و کیفیت برنامه‌ها می‌انجامد. برای مثال، این سازمان می‌تواند برای مشاهده نحوه فعالیت حرفه‌ای و جلب نظر مخاطب، یکی از شبکه‌ها را برای مدت مشخصی به یک رسانه حرفه‌ای مستقل واگذار کند و ببیند چه تغییرات بزرگی رخ می‌دهد. قوانین و مقررات مربوط به رسانه ملی باید به گونه‌ای اصلاح شود که امکان فعالیت آزادانه و حرفه‌ای روزنامه‌نگاران کاربلد در آن فراهم شود. بهبود وضعیت صدا و سیما نیازمند یک رویکرد جامع و همه‌جانبه است. 

رسانه ملی در اصل باید به سمتی حرکت کند که با مخاطبان خود ارتباط موثر و دوطرفه برقرار کند، نه آنکه صرفا یک‌سویه و از بالا به پایین، پیام‌های خود را منتقل کند. بودجه سازمان هم باید به صورت شفاف و دقیق منتشر شود و نحوه هزینه‌کرد آن تحت نظارت درست قرار بگیرد. با اتخاذ تدابیر مناسب و همکاری همه‌جانبه، می‌توان امیدوار بود که صدا و سیما بتواند به عنوان یک رسانه ملی قدرتمند و تأثیرگذار نقش خود در جامعه را ایفا کند. 

صدا و سیما نیازمند یک تحول اساسی و ساختاری است و وقت آن رسیده که سازمان، ساختار خود را از نو بازنگری کرده و به سمت حرفه‌ای‌گری و رقابت‌پذیری پیش رود. این تحولات نیازمند تغییر در سیاست‌های مالی، مدیریتی و محتوایی سازمان است. به ویژه اصلاح روندهای انتصاب مدیران که تا به حال بیشتر بر اساس روابط جناحی و نزدیکی به محافل خاص صورت می‌گرفته، باید به سمتی حرکت کند که شایسته‌سالاری و حرفه‌ای‌گری را در اولویت قرار بدهد. 

در آخر باید گفت که آینده صدا و سیما به تصمیمات مسوولان و اراده آن‌ها برای تغییر بستگی دارد. شاید تعطیلی و راه‌اندازی مجدد این سازمان با ساختاری چابک، حرفه‌ای، کارآمد و منعطف، بتواند راهکاری موثر برای بهبود وضعیت رسانه ملی باشد. یک طرح سه‌مرحله‌ای برای اصلاح ساختار سازمان شامل رفع انحصار، تشکیل نهاد رگولاتوری محتوا و بازنگری در سیاست‌های رسانه‌ای، لازم و ضروری است. تأکید رهبری بر دفاع نرم‌افزاری در فضای رسانه‌ای، لابد زمانی محقق می‌شود که این سازمان بتواند از انحصارگرایی و ناکارآمدی دست بردارد.

برچسب ها: صداوسیما بودجه
ارسال نظرات