صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۳۶۱۵۵
«عده‌ای در آشفته‌بازار اقتصادی بدون اطلاع و شناخت از اثرات نقدینگی و تورم و کسری بودجه بر کاهش ارزش پول ملی ما اظهارات خنده‌داری چون دلار ۲۰ هزار تومانی را بر سرزبان‌ها انداخته‌اند تا دولت بدون منطق اقتصاد مجدداً به امر موقتی روی آورده و به سرکوب فاجعه‌بار قیمت ارز تن در دهد. سؤال از این افراد این است: چرا در سال‌های ۱۴۰۲ و ۶ ماهه ۱۴۰۳ که قیمت ارز خارجی ثابت بود، شاهد تورم ۴۰ درصدی بوده‌ایم؟ اگر تورم صرفاً به دلار وابسته است، به چه دلیل سفره مردم به اندازه ۴۰ درصد کوچک‌تر شد؟»
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۲ - ۰۵ اسفند ۱۴۰۳

روزنامه اطلاعات در یادداشتی با عنوان «خطری که دولت پزشکیان را تهدید می‌کند» یکی از ایرادات وارد بر ضعف عملکردی دولت چهاردهم را نداشتن نگاه کارشناسانه و علمی بر مسائل کشور دانسته است.

این روزنامه در این زمینه نوشت: یکی از مشکلات اساسی کشور در نظام تصمیم‌گیری، تأثیر نگاه عوامانه و غلبه آن بر نگاه کارشناسی و علمی است. این گزاره با ضرورت ارج نهادن به خواسته‌ها و مطالبات مردم یا خدای ناکرده بی‌توجهی به خواست عامه مردم کاملا متفاوت است.

این روز‌ها به دلیل گرانی و تورم، دولت و بانک مرکزی تحت فشار‌های شدید قرار دارند. نمایندگان پارلمان هم به‌عنوان دفاع از حقوق مردم، دولت را مقصر وضع موجود دانسته و بر شدت فشار‌ها افزوده‌اند. دولت هم تحت تأثیر این فشار‌ها بسیاری از سیاست‌های اصلاحات ساختاری را کنار گذاشته و تسلیم اتخاذ تصمیمات موقتی برای کاهش التهابات شده است.

به عنوان یک مثال دم دستی و حتی تعجب‌آور در سطح کلان درباره مسأله‌ای که به هیچوجه نباید در چنین سطحی محور مداخله باشد، یعنی کمبود سیب‌زمینی تصمیم‌گیری کرده و از جمله صادرات آن را ممنوع کرده است. عده‌ای هم در این آشفته بازار بدون اطلاع و شناخت از اثرات نقدینگی و تورم و کسری بودجه بر کاهش ارزش پول ملی ما اظهارات خنده داری، چون دلار ۲۰ هزار تومانی را بر سرزبان‌ها انداخته‌اند تا دولت بدون منطق اقتصاد مجدداً به امر موقتی روی آورده و به سرکوب فاجعه‌بار قیمت ارز تن در دهد. همه اینها و صد‌ها مورد تصمیم‌گیری نظایر آنها را می‌توان در قالب سیطره عوامگرایی و عوام‌زدگی بر نظام تصمیم‌سازی دسته‌بندی کرد که در تباین وظیفه حکمرانی عاقلانه و حرکت در جهت رفاه و رفع مشکلات جامعه قرار دارد.

حال چند سؤال:

۱ـ چرا در سال‌های ۱۴۰۲ و ۶ ماهه ۱۴۰۳ که قیمت ارز خارجی ثابت بود، شاهد تورم ۴۰ درصدی بوده‌ایم؟ اگر تورم صرفاً به دلار وابسته است، به چه دلیل سفره مردم به اندازه ۴۰ درصد کوچک‌تر شد؟

۲ـ چرا هر وقت قیمت یک کالای صنعتی تولید داخل یا یک کالای کشاورزی که مستقیماً به تولید و اشتغال ملی چه در بخش صنعت و چه در بخش کشاورزی مرتبط است دچار گرانی می‌شود، به مراتب و به شدت پرصداتر و بلندتر بازتاب پیدا می‌کند؟ تا جایی که حتی نظام تصمیم‌گیری کلان کشور را به اتخاذ تصمیمات آنی و شتابزده وا می‌دارد. به عنوان نمونه‌های دم دستی اخیر، ممنوعیت صادرات سیب زمینی یا لزوم واردات آن و در نمونه‌ای دیگر واردات برنج خارجی آن هم با ارز ترجیحی؟

۳ـ آیا عوامل یا تنها عامل تورم در جامعه، سیب‌زمینی و هویج و برنج و ... هستند؟

آیا کسی بررسی کرده است که در طول سه سال گذشته، ثبات قیمت برنج به خاطر واردات برنج با ارز رانتی چه بر سر کشاورزی شمال و صد‌ها هزار برنجکار شمالی آورده است؟ و حال آیا دست‌های پیدا و پنهان مافیای واردات و متقاضیان ارز رانتی را در فریاد‌های وامستضعف‌ها و وا اسلاما و وا محرومان این روز‌ها نمی‌بینند؟ چه کسی ضمانت می‌کند که حتی افزایش شدید و یکباره قیمت آن، کار دلالانی که از این آشفته بازار سود می‌برند نباشد؟ و آیا راه حل آن واردات گسترده برنج با ارز ترجیحی و وارد کردن آخرین ضربه‌ها به صنعت برنجکاری شمال کشور و بیکاری صد‌ها هزار شاغل این بخش و تکه پاره کردن مهمترین اراضی کشور برای ویلاسازی و به خطر افتادن امنیت غذایی آیندگان است؟

بی‌تردید هیچکس از جمله نگارنده از هیچ گرانی دفاع نمی‌کند. همگی وضع معیشتی و انبوه فشار‌ها و سختی‌های اقتصادی را می‌دانیم. آستانه تحمل اکثریت جامعه هم در رابطه با تورم موجود هر روز پایین می‌آید، اما راه حل رسوخ و سیطره عوامزدگی بر نظام تصمیم‌گیری و حکمرانی نیست.

یادمان نرود که قیمت‌گذاری دستوری حفظ نظام چند نرخی ارز، ارز ترجیحی، کسری بودجه دولت، ارزپاشی‌های بی‌نتیجه، سرکوب‌های غیرعلمی، تصمیم‌گیری‌های شتابزده، صدور دستورات آنی و بدون در نظر گرفتن عواقب آن ونگاه عوامانه به تولید و اقتصاد و عوامل اصلی و ایجابی تورم چه بلایی بر سر تولید ملی و اقتصاد بخش کشاورزی و اشتغال مولد آورده وچه بستر گسترده‌ای برای رانت، فساد، رونق دلالی و واسطه‌گری و تراز تجاری و بازرگانی کشور فراهم کرده است.

کار نظام و دولت، برنامه‌ریزی درست و ثبات در برنامه‌ریزی و تصمیم داشتن، نگاه کلان و نه خرد و موقتی در اداره جامعه و حل ریشه‌ای بحران‌هاست و نیز یادمان باشد دیگر آنقدر درآمد ارزی نداریم که با تزریق پول نفت بتوانیم بر همه کاستی‌ها و ترک فعل‌ها و بحران‌های موقتی حتی در کوتاه مدت فائق آییم.

نویسنده: فتح‌الله جوادی

برچسب ها: دلار تورم
ارسال نظرات