فیلم‌های کونگ‌فویی ممکن است به اندازه ژانر‌های دیگر مانند وسترن یا علمی تخیلی محبوب نباشند، اما همچنان طرفدارانی پروپاقرص و عاشق و میراثی به طول چند دهه با حضور بهترین رزمی کاران تاریخ سینما پشت سر خود دارند.
به گزارش روزیاتو، از محل تولدشان، هنگ‌کنگ، فیلم‌های کونگ فویی در سرتاسر جهان پخش شده‌اند، هم در زمینه جذب طرفداران و هم زمانی که نوبت به تولید می‌رسد –، زیرا فیلم‌های مدرن کونگ فویی لزوماً همیشه در هنگ‌کنگ ساخته نمی‌شوند.
در این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم کونگ فویی مدرن با سکانس‌های مبارزه متعدد آشنا کنیم که همگی در کمتر از یک دهه اخیر ساخته شده‌اند.
گرگ و میش جنگجویان: محصور که بر اساس رمان شهر تاریکی نوشته یویی نویسنده هنگ کنگی ساخته شده است، پس از اکران در نیمه اول سال ۲۰۲۴ به موفقیتی باورنکردنی دست یافت. این فیلم به سرعت به یکی از موفقیت‌های سینمایی از نظر منتقدان و فروش باکس آفیس تبدیل شد و هم برای نمایش در جشنواره فیلم کن انتخاب شد و هم به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های ساخته شده در هنگ کنگ در باکس آفیس داخلی تبدیل گردید.
Twilight of the Warriors: Walled In به عنوان نماینده رسمی هنگ کنگ برای بخش بهترین فیلم بلند بین المللی در نود و هفتمین دوره جوایز اسکار انتخاب شد، اگرچه در نهایت در فهرست نامزد‌های نهایی این جایزه قرار نگرفت.
بخشی از آنچه Twilight of the Warriors: Walled In را برای تماشاگران بسیار جذاب می‌کند، بدون شک سکانس‌های مبارزه دقیق آن است که در بخشی از صحنه‌های فیلم واقعاً می‌درخشد، چیزی که هم فوق العاده سرگرم کننده است و در عین حال طرح داستان را پیش می‌برد- دقیقاً همان چیزی که همه صحنه‌های مبارزه خوب باید انجام دهند. داستان فیلم گرگ و میش جنگجویان: محصور درباره یک مرد جوان رنج کشیده در دهه ۱۹۸۰ هنگ کنگ است که وقتی وارد شهر بدنام محصور کولون می‌شود و با گروه‌های تبهکاری که عملاً منطقه محصور را اداره می‌کنند رو‌به‌رو می‌شود، خود واقعی اش را پیدا می‌کند.
داستان‌های روایی کمی وجود دارد که به اندازه روایت یک افسر پلیس جسور که سرسختانه برای تعقیب و دستگیری هدف آخرین تحقیقاتش تلاش می‌کند، فیلمی پر از صحنه‌های مبارزه استادانه را تضمین خواهد کرد. در مورد فیلم The Brink، افسر سای گائو، حاضر است به تعقیب شکار خود، یک قاچاقچی به نام شینگ، برود حتی اگر این به معنای سوار شدن بر یک کشتی و هدایت آن در مسیر تعقیب این تبهکار باشد.
درگیری‌هایی که سای گاو و شینگ در طول فیلم دارند، همگی صحنه‌های خشن، بیرحمانه و بسیار خوش ساختی هستند که طی آنها دو شخصیت به درکی واقعی از هم می‌رسند، مانند همه دشمنان قسم خورده‌ای که از طریق ضربات مشت و لگدشان به هم به این حقیقت می‌رسند. سکانس‌های نبرد تن به تن در فیلم در آستانه در طول مدت زمان فیلم چنان درخشید که در سی و هفتمین دوره جوایز فیلم هنگ کنگ در بخش بهترین طراحی سکانس‌های اکشن نامزد شد.
Bursting Point برخی از عناصر معمول فیلم‌های نوآر را در طرح داستان خود در مورد دو افسر، بازرس مبارزه با مواد مخدر باند سِر و پلیس جیانگ مینگ، که نقشه‌ای برای شکار و سرنگونی یک حلقه قاچاقچی مواد مخدر طراحی می‌کنند، وارد می‌کند. با پیشرفت عملیات، و در حالی که این دو عمیقاً به شبکه قاچاقچیان نفوذ می‌کنند در حالی که هویتشان را پنهان نگه می‌دارند، خطوط واضح بین درست و غلط شروع به محو شدن می‌کنند.
باند سر و جیانگ مینگ متحد هستند، سپس رقیب، سپس دوباره متحد می‌شوند. صحنه‌های دعوای آنها با جایی که شخصیت‌هایشان در آن نقطه‌ای از داستان قرار دارد تغییر می‌کند. آنها ابتدا در کنار هم و سپس با یکدیگر می‌جنگند، همیشه در محاصره انفجار، درگیری مسلحانه یا تعقیب و گریز با خودرو هستند. طراحی سکانس‌های کونگ فویی فیلم نقطه انفجار نه تنها در آخرین جوایز فیلم هنگ کنگ – چهل و دومین دوره، که در سال ۲۰۲۴ برگزار شد – نامزد شد، بلکه برنده بهترین طراحی سکانس‌های اکشن نیز شد.
یکی دیگر از برندگان بهترین طراحی سکانس‌های اکشن، این بار از چهلمین دوره جوایز فیلم هنگ کنگ، آتش خشم آخرین فیلم کارگردان افسانه‌ای فیلم‌های کونگ فویی، بنی چان است. آتش خشم که پس از مرگ او اکران شد، آخرین اثر چان قبل از مرگش در سال ۲۰۲۱ و آخرین فیلم در فیلم‌شناسی مملو از موفقیت وی، از جمله تعدادی فیلم با بازی جکی چان بود.
داستان فیلم Raging Fire ماجرای بازرس چونگ سونگ بونگ را دنبال می‌کند که در تعقیب بازرسی دیگر به نام یائو کونگ انگو است که که کینه‌ای دیرینه نسبت به چونگ دارد و چیزی جز انتقام گرفتن از این بازرس او را خوشحال نمی‌کند. درگیری‌های مختلف بین این دو عمیقاً ریشه در واقعیت دارد و قابلیت‌های فیزیکی خارق‌العاده‌ای را که تماشاگران به دیدن آن در فیلم‌های کونگ فویی عادت دارند، با حس واقع‌گرایی ترکیب می‌کند، به طوری که باور برخی از سکانس‌های مبارزه آن دشوار می‌شود.
Ip Man ۴: The Finale، همانطور که از عنوانش پیداست، چهارمین و در حال حاضر آخرین فیلم از سری فیلم‌های Ip Man است، یک فرنچایز قدیمی و بسیار محبوب در تاریخ سینمای مدرن کونگ فویی. کل این فرانچایز به طور کلی بر اساس زندگی ایپ من ساخته شده است، استاد بزرگ کونگ فو وینگ، چون که بیشتر در نیمه اول قرن بیستم فعالیت می‌کرد – و استاد معروف بروس لی بود.
نکته: علیرغم اینکه این قسمت چهارم از سری فیلم‌های این فرانچایز ایپ من ۴: پایان نام دارد، در حال حاضر پنجمین فیلم ایپ من نیز در حال ساخت است.
داستان فیلم بر خلاف اکثر فیلم‌های کونگ فویی که در هنگ کنگ اتفاق می‌افتد، در ایالات متحده می‌گذرد، جایی که ایپ من در دهه شصت به آنجا نقل مکان می‌کند. در حالی که ممکن است محیط این فیلم با هنجار‌های ژانر کونگ فویی معمول متفاوت باشد، ایپ من ۴ همچنان صحنه‌های مبارزه زیادی دارد که تماشای آن را برای هر کسی سرگرم کننده می‌سازد. بن مایه‌های بیوگرافیک این فیلم نیز آن را بسیار منحصر‌به‌فرد می‌سازد، به ویژه وقتی به زیرژانر‌های معمولی مربوط باشد که اکثر فیلم‌های سینمای کونگ فویی به آن اختصاص دارند.
در حالی که هنگ کنگ خانه بلامنازع ژانر کونگ فویی است، فیلم‌های مدرن کونگ فویی در کشور‌های مختلف دیگر نیز تولید می‌شوند و می‌توانند به خوبی فیلم‌های تولید شده در هنگ کنگ باشند. شمشیرزن نمونه بی نقصی از این موضوع است. داستان این فیلم در کره در دوران چوسان اتفاق می‌افتد و در مورد تائه یول است، یکی از محافظان پادشاه و بهترین شمشیرزن در خدمت او، تا زمانی که شمشیر او در طول یک دوئل می‌شکند و پادشاه او را از خدمت مرخص می‌کند.
از آنجا داستان رستگاری و انتقام شروع می‌شود، جایی که تائه یول مسن تر، به جستجویی در سراسر کشور را به دنبال دختر ربوده شده اش می‌گردد و در طول این مسیر شرافت خود را باز می‌یابد. صحنه‌های مبارزه در The Swordsman همگی جذاب و دیدنی هستند و در مقیاسی باشکوه اجرا می‌شوند. این سکانس‌های مبارزه برای کسانی که از یک سکانس مبارزه تن به تن و کونگ فویی خوب لذت می‌برند، اما دوست دارند هر چند وقت یکبار شمشیرزنی را نیز ببینند، عالی هستند.
اولین تجربه کارگردانی دو پاتل – که توسط جردن پیل از مداخلات استودیویی نجات یافت – مرد میمونی همه چیز‌هایی را که فیلم‌های کونگ فویی با آنها شناخته می‌شوند در خود دارد، با این تفاوت که تمام این کلیشه‌ها و اصول را در فضای هند امروزی قرار می‌دهد، جایی که قهرمان داستان، کید به عنوان گارسون در طول شب کار می‌کند و رویای گرفتن انتقامی خونین از رئیس پلیسی فاسد را در سر می‌پروراند که در کودکی مادرش را به قتل رسانده است. در این بین، او در یک دنیا زیرزمینی با نقاب میمون که نما الهه هانومان است مبارزه می‌کند.
مرد میمونی مملو از صحنه‌های مبارزه وحشیانه و هیجان‌انگیز است که به بهترین شکل طراحی شده‌اند، اما از اینکه مبارزه تن به تن تا چه اندازه می‌تواند خونین و خشن باشد، ابایی ندارند. همه این سکانس‌ها چیز‌هایی دارند که آنها را منحصر‌به‌فرد می‌سازد، از نور‌های خاص نئونی گرفته تا مبارزه‌ای که در آشپزخانه رخ می‌دهد و بنابراین از هر چیزی که در یک آشپزخانه پیدا می‌شود استفاده می‌کند. همچنین مرد میمونی یکی دیگر از اصلی‌ترین اصول فیلم‌های کونگ‌فویی را با تمرین خستگی‌ناپذیر شخصیت اصلی‌اش در پرده دوم فیلم به نمایش می‌گذارد، به طوری که او واقعاً برای رویارویی نهایی در پرده سوم فیلم آماده می‌شود.
پارادوکس، سومین قسمت از مجموعه فیلم‌های آنتالوژی SPL، پس از اکران خود از چپ و راست مورد تحسین قرار گرفت و همچنین تعداد زیادی از نامزدی‌های جوایز فیلم هنگ کنگ آن سال را به خود اختصاص داد و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد نقش اول، بهترین طراحی صدا، و به‌ویژه جوایز بهترین طراحی سکانس‌های اکشن شد. داستان این فیلم درباره بازرس پلیس لی چونگ چی است که از هنگ کنگ به پاتایا در تایلند سفر می‌کند تا دختر نوجوان خود را پس از گزارش گم شدن در جریان رفتن به مدرسه پیدا کند.
پارادوکس صحنه‌های مبارزه زیادی دارد که در حالی رخ می‌دهند که لی با کمک دو افسر پلیس محلی، پاتایان را جست‌و‌جو می‌کند. این مبارزه‌های تن به تن هر بار وحشیانه‌تر می‌شوند، زیرا لی نسبت به سرنوشت دخترش مستاصل‌تر می‌شود و در جستجوی دخترش و انتقام گرفتن از عاملان این ربایش، تقریباً به هر کوچه‌ای از شهر سرک می‌کشد. همانطور که همیشه باید در یک فیلم خوب کونگ فویی اتفاق بیفتد، همه چیز در دوئل نهایی لی با دشمنش، گانگستر آمریکایی، ساشا، به اوج خود می‌رسد.
The Night Comes For Us که در اندونزی ساخته شده، احتمالاً یکی از خونین‌ترین و خشن‌ترین فیلم‌های کونگ فوییی تولید شده در سال‌های اخیر است. در حالی که خون و خشونت بخش مهمی از این ژانر هستند، فیلم شب برای ما می‌آید یا شب به سراغ ما خواهد آمد آن را یک مرحله جلوتر می‌برد و از به تصویر کشیدن هیچ خشونت هولناک ممکنی که در طول زمان روایت فیلم رخ می‌دهد دوری نمی‌کند.
داستان فیلم دلخراش و در عین حال فوق‌العاده جذاب است که البته در ظاهر در مورد خشونت است، اما درباره عواقب آن و مبارزه ناامیدانه برای بقا نیز هست. فیلم همه اینها را با دنبال کردن روایت شخصیت اصلی داستان به نام ایتو، یکی از اعضای سندیکای تبهکار سه گانه در جنوب شرقی آسیا، منعکس می‌کند، کسی که تصمیم می‌گیرد دختر جوانی را از روستایی که او و اعضای باندش قتل عام کرده‌اند، نجات دهد. این انتخاب کل سازمان سابق او و رییس جوانش، رینا را علیه ایتو بسیج می‌کند.
ساکرا بر اساس رمان Demi-Gods and Semi-Devils نوشته جین یونگ، یک فیلم کونگ فوییی با حال و هوایی ووشیا است که در زمان امپراطوری‌های سونگ و لیائو، که از قرن دهم تا قرن سیزدهم قدرت‌هایی بزرگ در چین بودند، اتفاق می‌افتد. این فیلم داستان یتیمی به نام خیائو فنگ را دنبال می‌کند که رفته رفته به یک استاد هنر‌های رزمی تبدیل شده و تلاش می‌کند بعد از اینکه به قتل والدین ناتنی اش متهم می‌شود، نام خود را از این تهمت پاک کند.
Wuxia در لغت به معنای “هنر‌های رزمی و جوانمردی” ترجمه می‌شود و یکی از محبوب‌ترین ژانر‌ها در داستان‌های چینی است و به طور گسترده می‌توان آن را به عنوان ژانر فانتزی تاریخی توصیف کرد.
کارگردان ساکرا، دونی ین، نقش شخصیت اصلی خیائو فنگ را نیز بازی می‌کند، کسی که تلاش او برای رستگاری پر از موانع و دشمنان متعدد است. این باعث می‌شود صحنه‌های مبارزه فراوان و هیجان‌انگیز باشند، زیرا همه این مبارزات بر سر زندگی، مرگ و افتخار هستند. این واقعیت که فیلم یک فیلم تاریخی است، عناصر بصری خیره‌کننده‌ای را نیز به سکانس‌های مبارزه‌اش می‌افزاید، از لباس‌های مندرس گرفته تا مکان‌های منحصر‌به‌فرد برای خیائو فنگ تا دشمنانش را در آنها شکست دهد.