افراد در شرایط خاص به شکل خاصی واکنش نشان میدهند که میتواند درونشان را مشخص کند. شاید یکی از مهارتهای زندگی، بعد از شناخت خود، شناخت دیگری است. برای شناخت دیگری میتوان او را در موقعیتهای خاص ارزیابی کرد.
به گزارش راهنماتو، ممکن است فکر کنید که کسی را خوب میشناسید—چه یک دوست، شریک زندگی یا همکار—اما ناگهان زندگی لحظهای را پیش میآورد که چهره حقیقی این افراد برایتان رو میشود. در این لحظات، لایههای پنهانی افراد شروع به نمایان شدن میکند، گویی که یک نورافکن روی آنها افتاده باشد.
در این مقاله میخواهیم با شما 7 موقعیت روانشناسی را معرفی کنیم که معمولاً میتوانند چهره واقعی افراد را مشخص کنند.
استرس مانند یک ذرهبین عمل میکند. اگر فردی ذاتاً آرام و خونسرد باشد، در هنگام استرس میتوان به وضوح دید که چقدر واقعاً آرام است. اما اگر فرد مستعد اضطراب باشد، این اضطراب در تمام وجودش آشکار میشود.
روانشناس مشهور هانس سلیه گفته است: «با اتخاذ نگرش درست، میتوان استرس منفی را به استرس مثبت تبدیل کرد.» اما این کار بهراحتی گفتنش نیست.
برخی افراد ممکن است موقع استرس عصبانی شوند، در حالی که دیگران ممکن است برای حفظ کنترل با مهارت زیاد ذهنشان را سازماندهی کنند. طبق قانون یرکس-دودسون، استرس در حد معتدل میتواند عملکرد را تقویت کند، اما استرس زیاد ممکن است باعث فروپاشی شود و نشان دهد که در زیرلایههای شخصیت افراد، چه تیپ شخصیتیای پنهان شده است.
وقتی کسی قدرتی به دست میآورد، میتوان به راحتی متوجه میزان مسئولیتپذیری او شد. آیا از قدرت سوء استفاده میکند یا از آن برای کمک به دیگران استفاده میکند؟ یک نقل قول کلاسیک از آبراهام مزلو، روانشناس، وجود دارد که میگوید: «اگر تنها ابزاری که داری چکش است، فقط مشکلاتی را میبینی که شبیه به میخ هستند.»
قدرت میتواند در برخی افراد حس سلطهگری را بیدار کند و در دیگران، همدلی و رهبری ایجاد کند. نحوه رفتار فرد، وقتی که قدرت دارد، میتواند اطلاعات زیادی درباره او به ما بدهد.
پول راه جالبی برای نمایان کردن ارزشها و شخصیت افراد دارد. آلفرد آدلر، روانشناس، معتقد بود که رفتار انسانها را نیاز آنها به مهم بودن تعیین میکند. برای برخی، اهمیت داشتن وابسته به میزان پولشان است. این نوع طرز فکر ممکن است منجر به انتخابهای اخلاقی مشکوک شود. در سوی دیگر، افرادی هستند که حتی با داشتن پول زیاد، همچنان متواضع و سخاوتمند میمانند. در هر صورت، پول آزمونی معتبر برای شناخت شخصیت واقعی افراد است.
شکست یکی از سختترین تجربیات زندگی است، اما نحوه برخورد افراد با آن، حقیقتهای زیادی درباره شخصیتشان فاش میکند. کارول دوک، روانشناس ، مفهوم «نقطهنظر رشد» را معرفی کرد. او میگوید: «افراد با نقطهنظر رشد، شکست را فرصتی برای یادگیری و رشد میبینند، در حالی که افرادی با نقطهنظر ثابت، ممکن است احساس کنند که شکست صرفاً منتظر است که به آنها حمله کند.» این تفاوت دیدگاه می تواند نشان دهد که آیا فرد در برابر شکستها، تابآوری و روحیه رشد دارد یا با اولین شکست در هم میشکند و فرو میپاشد.
پیروزیها و دستاوردها خوب هستند، اما میتوانند باد به غبغب دیگران بیندازند. وقتی فردی پس از موفقیتهای بزرگ مانند دریافت شغل جدید، رسیدن به یک هدف تجاری یا پرداخت بدهی جشن میگیرد، باید به رفتار او توجه کرد. برخی افراد ممکن است نامحسوس فخرفروشی کنند، در حالی که دیگران متواضع میمانند و حتی توجهی که به آنها میشود را با دیگرانی که در موفقیتشان سهیم هستند، تقسیم میکنند. اسکینر، روانشناس آمریکایی، درباره اثرگذاری تقویت مثبت بر تغییر رفتار مطالعه کرده است. بر اساس نظریه او موفقیت میتواند تقویت مثبت زیادی به همراه داشته باشد، اما ممکن است به افزایش خودخواهی نیز منجر شود.
همه افراد رفتارهای متفاوتی در کنار دوستان و در مکان عمومی دارند. کارل راجرز، روانشناس مشهور، اهمیت صداقت و پذیرش در روابط نزدیک را مورد تأکید قرار داده است. وقتی افراد احساس امنیت واقعی داشته باشند، سپر دفاعیشان پایین میآید و شخصیت واقعیشان نمایان میشود.
همه ما لحظات سختی را پشت سر گذاشتهایم: شکستهای عاطفی، از دست دادن عزیزان، اضطراب و حتی فرسودگی شغلی. نحوه واکنش افراد در این لحظات تاریک میتواند حقیقت عمیقی درباره شخصیتها آنها آشکار کند. کارل یونگ گفته است: «شناخت تاریکی درونی خود، بهترین روش برای مقابله با تاریکی درونی دیگران است.»
در این شرایط، احساسات خام و واقعی بر افراد غالب میشود و دیگر نمیتوانند تظاهر کنند. نیازها، مکانیسمهای مقابلهای و بلوغ عاطفی آنها (یا فقدان هر یک از این موارد) نمایان میشود. این لحظات نشان میدهند که چگونه افراد در موقعیتهای مختلف، شخصیت حقیقی خود را آشکار میسازند.