صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

انیمیشن جدید «پلیس قهرمان» اقتباسی از رمان‌های گرافیکی با همین نام و درباره محوریت پلیسی با سر سگ است که از شهرش در برابر دشمن بزرگش که یک گربه است، محافظت می‌کند.
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۷ - ۱۳ بهمن ۱۴۰۳

فرارو- پلسی قهرمان داستانی تلخ در مورد مردی است که در فشار دو دنیای متفاوت گرفتار شده است، داستانی احساسی درباره جنبه‌های نوسان دوستی و پدری و همچنین داستانی هیجان انگیز درباره فساد سیاسی!

به گزارش فرارو به نقل از ورایتی، پلیس قهرمان یک انیمیشن کمدی-اکشن بی‌پروا درباره یک پلیس دورگه انسان و سگ است که از هوش خود استفاده می‌کند تا آدم‌های بد شهرش را تغییر دهد. ادغام تمام جنبه‌های این داستان و همچنین پرداختن به داستان با صداقت در عین حال پرداختن به جنبه‌های عجیب و غریب آن، برای پیتر هستینگز، نویسنده و کارگردان این انیمیشن، بسیار سخت بود. اقتباس انیمیشنی او از سری رمان‌های مصور نویسنده دِیو پیلکی تا حدی خسته‌کننده به نظر می‌رسد؛ زیرا بسیاری از افراد شرور، مضامین و وقفه‌های زیادی را در مدت زمان بسیار کوتاهی بررسی می‌کند. بسیاری از ایده‌های بزرگ‌تر آن به خوبی با هم ادغام نمی‌شوند و منجر به عدم تعادل کلی فیلم می‌شوند.

افسر پلیس نایت (با صدای هیستینگز) و همدم سگ وظیفه شناسش، گِرِگ (همچنین با صداپیشگی هاستینگز) یک دسته دمدمی مزاج هستند که در مأموریتی برای دستگیری یک خلافکار شرور به نام گربه پیتی (با صدا پیشگی پیت دیویدسون) هستند. گربه پیتی آنها را به تعقیب‌های زیادی در خیابان‌های شهر اوکای و روی پل‌های خطرناک خارج از نظم، هدایت کرده است. با این حال، بهترین صحنه افسر نایت و گرگ زمانی رخ می‌دهد که بمب پیتی منفجر می‌شود و آنها را به بیمارستان می‌فرستد. جراحان ابتدا گیج می‌شوند، اما به سرعت راه حلی برای نجات این جفت پیدا می‌کنند: سر قابل نجات گرگ را روی بدن دست نخورده نایت بدوزند و به این ترتیب مرد سگی را ایجاد کنند.

مرد سگی به عنوان کارمندی موفق، پیتی را دستگیر و زندانی می‌کند. مشکل اینجاست که دشمن او مرتباً از زندان فرار می‌کند که باعث آزار رئیس مرد سگی و شهردار می‌شود. در حالی مرد سگی و سارا هاتوف (ایسلا فیشر) گزارشگر برتر، منتظر جرم جدید پیتی هستند، گربه حیله‌گر آخرین اختراع شیطانی خود را سرهم می‌کند که ناخواسته اشتباه پیش می‌رود. پیتی در حین ساختن نسخه شبیه‌سازی خود در واقع یک پسر برای خود می‌سازد.

به همان اندازه که آن همه پوچی بر روی کاغذ به طرز دلچسبی جنون آمیز به نظر می‌رسد، اغلب اوقات در فیلم دچار مشکل می‌شود. این فیلم با صدا‌های بلند، خسته‌کننده و نیمه‌پخت، شادی بی‌نظیر و تلاش‌ها برای احساساتی‌گری به درستی اجرا نشده است و باعث می‌شود زمینه‌های عاطفی احساسی به درستی نشان داده نشوند. این فیلم یک چرخه تکراری از شیطنت‌های سریع، جوک و شوخی است. در همین حال، ارتباط برقرار کردن با این شخصیت‌ها و معما‌های آنها دشوار است، زیرا هاستینگز به وضوح قصد دارد بیننده را دائماً به سوی جوک بعدی یا سکانس اکشن دیگری سوق دهد. این صحنه‌ها در دیگر فیلم‌ها باعث می‌شوند فیلم برای بینندگان طولانی نشود، اما در پلیس قهرمان مانند رگباری نامعقول برای مخاطب عمل می‌کنند.

این انیمیشن برای همه سنین مناسب است و گاه به گاه با عدم تعادل مناسب میان شوخ طبعی و احساسات می‌تواند برای کودکان و بزرگسالان شگفت انگیز باشد طور همزمان جادوی خود را بر روی کودکان و بزرگسالان اعمال کند. صحنه مبارزه میان یک ساختمان غول پیکر و یک ربات پستچی غول پیکر که شلوار می‌پوشد، ممکن است برای بسیاری از بزرگسالان بچه‌گانه باشد، در حالی که صحنه‌های احساسی در مورد احساس گناه والدین نسبت به فرزندانشان، از دست دادن والدین و رها شدن توسط خانواده به خوبی توسط کودکان درک نخواهد شد.

داستان قهرمان ما به طور کامل به خاطر داستان شخصیت منفی نادیده گرفته شده است. کشمکش درونی مرد سگی که با زندگی قدیمی‌اش به عنوان دو هویت مجزا دست و پنجه نرم می‌کند، با باز شدن داستان فیلم محو می‌شود. داستان‌های فرعی مربوط به دلبستگی چیف به سارا و برنامه ریزی یک تبانی احتمالی علیه شهردار، جذابیت بیشتری را به همراه دارد، اما مانند بقایای شبح‌آلود پیش‌نویس‌های داستان هستند، زیرا هر دو سناریو برای داستان کلی فیلم سود کمی دارند.

با وجود کاستی‌ها هنوز هم لذت بردن از چنین فیلم جسورانه‌ای ممکن است. مونولوگ رئیس پلیس درباره داستان زندگی فلیپی خنده‌دار است. در لحظات آرام‌تر، که بسیار اندک هستند، روایت در استفاده از همدلی به‌عنوان سلاح، شکستن چرخه فرزندپروری بد، غلبه بر آسیب‌های دوران کودکی و تبدیل یک موقعیت بد به موقعیتی بهتر، بسیار خوب عمل می‌کند. با این حال، این لحظات احساسی با صحنه‌های مبارزه ناگهانی از بین می‌رود. انیماتور‌ها به زیبایی شناسی این فیلم درخشندگی بسیار جذابی بخشیده‌اند.

صحنه‌های غم‌انگیز، مانند صحنه‌ای که در آن مرد سگی افسرده از محل کارش در هنگام غروب به خانه راه می‌رود، یا زمانی که پیتی و فرزندانش در زیر نور مهتاب راه می‌روند و متوجه واقعیت زندگی خود می‌شوند، از یک مقیاس رنگی فوق‌العاده برای نشان دادن زیربنای احساسی استفاده می‌کنند. در حالی که افراد کمی ممکن است انتظار داشته باشند فیلمی که برای جوان‌ها طراحی شده و به نام قهرمانی خاص نام‌گذاری شده باشد، طنین‌اندازی داشته باشد که با حیرت‌انگیز بودن آن مطابقت داشته باشد، این واقعیت که هاستینگز و شرکت در ساخت این فیلم ساده‌سازی مضامین پراکنده‌اش را به درستی انجام ندادند، مانند یک فرصت تلف شده به نظر می‌رسد.

ارسال نظرات