حامد اكبري پژوهشگر اقتصاد اطلاعات طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: ایده انتقال پایتخت در ایران موضوعی قدیمی اما همچنان جذاب است که برای حل مشکلاتی نظیر تمرکززدایی، ترافیک، آلودگی هوا و توزیع متوازنتر منابع مطرح میشود. اما این پرسش اساسی باقی میماند: آیا جابهجایی فیزیکی پایتخت راهحلی منطقی و کارآمد است؟ با گسترش فناوریهای نوین، مفهوم پایتخت و مرکزیت حکمرانی را میتوان بازتعریف کرد.
دیگر نیازی نیست که پایتخت تنها در یک نقطه جغرافیایی خاص متمرکز شود. در کتاب «سرزمینهای دیجیتال»، ویلیام جی. میچل بیان میکند: «جهان امروز به ما امکان میدهد تا قدرت و منابع حکمرانی را در سراسر کشور توزیع کنیم و وابستگی به تجمع فیزیکی در یک مکان خاص را کاهش دهیم.» در همین راستا، کتاب «The Network State» نوشته بالاجی سرینیواسان، ایدهای نوین را مطرح میکند و تا اعلام استقلال و موجودیت دیپلماتیک اجتماعهای مجازی پیش میرود: «قدرت اقتصادی و سیاسی آینده نه در مرزهای جغرافیایی، بلکه در شبکههای دیجیتالی متصل متمرکز خواهد بود.» این یادداشت با نگاه به تجارب جهانی، مزایا و معایب انتقال فیزیکی پایتخت و همچنین امکان تعریف یک «پایتخت دیجیتال» میپردازد که با کاهش هزینهها و افزایش عدالت اجتماعی، گزینهای هوشمندانهتر برای آینده ایران است.
اهم نظرات در مزایای انتقال فیزیکی
۱- تمرکززدایی از تهران: کاهش تراکم جمعیتی، ترافیک و فشار زیرساختی
۲- توسعه مناطق محروم: ارتقای اقتصادی و اجتماعی مناطقی که به عنوان پایتخت جدید انتخاب میشوند.
۳- رفع مشکلات زیستمحیطی: کاهش آلودگی هوا و بهبود کیفیت زندگی در تهران
اهم نظرات پیرامون معایب انتقال فیزیکی:
۱- هزینههای سنگین: پروژههایی مانند ساخت زیرساختهای جدید، ادارات دولتی و جابهجایی کارکنان.
۲- زمانبر بودن: فرآیند انتقال ممکن است دههها طول بکشد.
۳- ریسک ناکارآمدی: پایتخت جدید ممکن است جذابیت لازم برای سکونت و فعالیت اقتصادی را نداشته باشد.
۴- آسیب به اقتصاد تهران: کاهش درآمدها و فرصتهای اقتصادی در پایتخت فعلی
۱- قزاقستان: انتقال از آلماتی به نورسلطان در سال ۱۹۹۷ به منظور توسعه مناطق شمالی انجام شد. هر چند شهر جدید به یک مرکز مدرن تبدیل شد، اما هزینههای سنگین و مهاجرت محدود مردم به آن از چالشهای این انتقال بود.
۲- ترکیه: انتقال پایتخت از استانبول به آنکارا در سال ۱۹۲۳ به دلایل استراتژیک و تمرکززدایی از استانبول انجام شد. آنکارا به یک مرکز حکمرانی کارآمد تبدیل شد، اما استانبول همچنان مرکز اقتصادی باقی ماند.
۳- پاکستان: در سال ۱۹۶۳، اسلامآباد به عنوان پایتخت جدید انتخاب شد تا از تراکم جمعیتی کراچی کاسته شود. این انتقال نسبی موفق بود اما هنوز کراچی مرکز اقتصادی است.
۴- عربستانسعودی: پروژه نئوم، پایتخت اقتصادی و تکنولوژیک آینده عربستان، نمادی از تمرکززدایی دیجیتالی و فناورانه در این کشور است.
پایتخت دیجیتال، مفهومی است که براساس آن، مراکز حکمرانی و خدمات دولتی از یک نقطه فیزیکی خاص به یک شبکه متصل و دیجیتالی منتقل میشوند. در این مدل، خدمات حکومتی، اقتصادی و اجتماعی به صورت آنلاین و در دسترس همه شهروندان قرار میگیرد.
۱- تمرکززدایی هوشمندانه:
-توزیع قدرت و خدمات در سراسر کشور
-کاهش فشار بر تهران بدون نیاز به جابهجایی فیزیکی
۲- کاهش هزینهها:
-عدم نیاز به سرمایهگذاری سنگین برای ساخت زیرساختهای فیزیکی
-بهینهسازی زیرساختهای دیجیتال موجود
۳- دسترسی برابر:
-امکان دسترسی تمامی شهروندان به خدمات دولتی، بدون نیاز به سفر به پایتخت
۴- پایداری زیستمحیطی:
-کاهش ترافیک و آلودگی ناشی از سفرهای اداری و حکومتی
۱- زیرساختهای حکمرانی دیجیتال:
-دولت الکترونیک: پلتفرمهای آنلاین برای ارایه خدمات دولتی
-بلاکچین: شفافیت در مدیریت مالی و قراردادها
-هویت دیجیتال (SSI): احراز هویت شهروندان به صورت امن و سریع
۲- زیرساختهای شهروندی هوشمند:
-اپلیکیشنهای مشارکت: نظرسنجی، رایگیری و مشارکت در تصمیمگیریها
-آموزش آنلاین: ارتقای مهارتهای دیجیتال شهروندان
-سیستمهای هشدار: اطلاعرسانی سریع در زمان بحرانها
۲- زیرساختهای فناوری و اقتصادی:
- اینترنت پرسرعت (۵G): بستر اتصال برای خدمات دیجیتا ل
-فضای ابری: ذخیرهسازی و مدیریت دادهها
هوش مصنوعی: تحلیل دادهها برای بهبود سیاستگذاریها
۱- استونی: استونی با ایجاد دولت الکترونیک و ارایه خدمات دیجیتال به شهروندان، به یکی از پیشگامان پایتخت دیجیتال تبدیل شده است.
۲- کرهجنوبی: پلتفرم GOV24 در کرهجنوبی بیش از ۹۵درصد خدمات دولتی را به صورت آنلاین ارایه میدهد.
۳- هند: پروژه Aadhaar با ایجاد بزرگترین سیستم هویت دیجیتال جهان، دسترسی شهروندان به خدمات دولتی را تسهیل کرده است.
در دنیای امروز، بازتعریف مفهوم پایتخت به عنوان یک شبکه دیجیتالی نهتنها امکانپذیر است، بلکه برای ایران با شرایط فعلی اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی، یک ضرورت محسوب میشود. ایده محوری این است که ایران به جای سرمایهگذاری در انتقال فیزیکی پایتخت، به سمت توسعه پایتخت دیجیتال حرکت کند. این مدل نه تنها بهصرفهتر است، بلکه دسترسی عادلانهتری را برای تمامی شهروندان به خدمات و منابع فراهم میکند. با الهام از تجارب جهانی و سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال، ایران میتواند الگویی نوین در حکمرانی ارایه دهد.