صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۱۴۰۲۹
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه جامعه ایران سه فرهنگ مدرن، ملی و مذهبی را دارد، افزود: باید رابطه‌ای متعادل و برابر بین این سه برقرار شود. یعنی نباید وضعیت به گونه‌ای باشد که انگار تعارضی بین این سه فرهنگ است و حکومت به جای اینکه بی‌طرف باشد، دائما بر سر دو فرهنگ‌ ملی و مدرن بزند و آن‌ها را تحقیر کند. وقتی شما با رقص و شادی برخورد می‌کنید، یعنی بر سر این دو فرهنگ می‌زنید.
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۴ - ۰۷ دی ۱۴۰۳

طی روز‌های اخیر مجددا بحث شادی کودکان، نوجوانان و جوانان در مدارس و دانشگاه‌ها داغ شده است؛ از رقص یکی، دو دقیقه‌ای دانشجویان در جشن یلدای دانشگاه علامه گرفته تا رقص چند روز پیش تعدادی از دانشجویان پسر در دبستانی در بابل. اما نقطه اشتراک هر دو این وقایع این است که مانند تمام اتفاقات مشابه قبلی، با واکنش تند از سوی برخی گروه‌های خاص سیاسی و رسانه‌های مرتبط با آنها مواجه شده است.

به گزارش جماران، در این خصوص نعمت‌الله فاضلی با بیان اینکه در ۴۵ سال گذشته، گفتمان سیاست فرهنگی رسمی بر پایه‌ای استوار شده که دائما در درون جامعه تنش ایجاد می‌کند، اظهار کرد: عمده این تنش‌ها حول دو محور هنر و شادی است. در زمینه شادی، هر گاه مردم در حوزه عمومی و مناسب‌هایی از جمله چهارشنبه‌سوری، سیزده‌به‌در، یلدا و... ابراز شادی کنند، این موضوع تبدیل به مسأله‌ای بزرگ برای حکومت می‌شود و با این استدلال که شادی‌ها از قواعد شرعی تخطی فراتر می‌رود، حکومت اقدام به برخورد با مردم می‌کند.

وی افرود: بالاخره حکومت باید در یک جایی به این نتیجه برسد که عقلا و اخلاقا نمی‌توان برای اعمال حکمرانی فرهنگی، این طور تنگ‌نظرانه با شادی‌های عمومی برخورد کرد. شادی عمومی که در خیابان‌ها، دانشگاه، مدارس و... رخ می‌دهد، عرصه‌ای است برای ابراز وجود، با هم بودن جمعی و تأمین نیاز‌های عاطفی اجتماعی. حکومت عملا به این بهانه که شادی‌های جمعی خلاف شرع است، تنگنای فرهنگی به وجود آورده و باعث شده مردم فکر کنند در حوزه عمومی فقط مجاز به سوگواری هستند. حوزه شادی، یکی از عرصه‌هایی است که حکومت نیاز دارد در آن، فاصله خود با مردم را کم کند. حکومت باید همان طور که سیاست سوگواری را دنبال می‌کند، سیاست شادی را نیز به رسمیت بشناسد و میدان را برای شادی مردم باز کند.

این جامعه‌شناس ادامه داد: شادی در زندگی اجتماعی اجتناب‌ناپذیر است و در دنیای امروز، نمی‌توان با اعمال تنگنا‌های فرهنگی، شادی اجتماعی را سرکوب کرد. خصوصا در دانشگاه‌ها که نسل جوان در آن حضور دارند، قطعا باید اجازه شادی عمومی را داد. دانشگاه که فقط محلی برای مطالعه و امتحان دادن نیست، بلکه فضایی فرهنگی برای تمرین با هم بودن نیز هست. در جشن‌های آیینی دانشگاه یا مراسماتی مانند فارغ‌التحصیلی، دانشجویان تمرین می‌کنند که چطور با هم باشند. یونسکو نیز چهار وظیفه برای دانشگاه‌ها برمی‌شمارد که یکی از آنها، همین است که دانشجویان باید در دانشگاه یاد بگیرند که چگونه با هم باشند. شادی هم نوعی فضای با هم بودن است.

فاضلی با بیان اینکه حکومت نمی‌تواند چگونگی شاد بودن را تعیین کند، گفت: شادی بر اساس الگو‌ها و روابط زمانه در درون تاریخ و فرهنگ هر جامعه‌ای تعریف می‌شود. هر کدام از کشور‌های خارجی را که در نظر بگیرید، می‌بینید همان طور که درس خواندن و امتحان دادن در دانشگاه‌های آنها وجود دارد، شادی هم انجام می‌شود و دانشگاه‌ها هم از آن حمایت می‌کنند، زیرا دانشجویان برای تمرین زندگی اجتماعی خود، به شادی جمعی درست به اندازه فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی نیاز دارند.

وی با بیان اینکه هنر دومین محوری است که باعث ایجاد تنش‌ها در کشور شده، عنوان کرد: هر گاه افراد خواسته‌اند هنر را به شیوه‌ای که خود مایل‌اند، تمرین کنند و هر موقع زیبایی‌شناسی از درون جامعه شکل گرفته، حکومت با آن دچار بحران شده است، زیرا حکومت فکر می‌کند زیبایی‌شناسی را هم خودش باید تعیین کند که چنین چیزی ممکن نیست. زیبایی از درون نیازها، تجربه‌ها، ارزش‌ها و الگو‌های جمعی مردم سرچشمه می‌گیرد، نه از قوانین تعیین‌شده توسط حکومت‌ها.

استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: این تنگنای فرهنگی و زیبایی‌شناختی که حکومت ایجاد کرده، می‌توانست هرگز به وجود نیاید. مثلا واژه «رقص» اکنون در کشور ما تابو شده، اما اگر متون فرهنگی و اخلاقی ایران باستان و قدیم را در نظر بگیریم، می‌بینیم این واژه کاربرد داشته است. به عنوان مثال در «کیمیای سعادت» غزالی، بار‌ها در مورد هنر رقص صحبت شده است. در سنت‌های عرفانی ما نیز سما و رقص نه‌تنها پذیرفته شده، بلکه بخشی از آیین‌های عرفانی ایرانی بوده و هست. اشکال مختلفی از هنر رقص در جامعه و اقوام ما وجود دارد. رقص هنری جمعی است و هر جایی که اجتماعی از افراد باشد، پای رقص هم باز می‌شود.

فاضلی ادامه داد: بنابراین، حکومت باید قرائت تازه‌ای از رویکرد شرعی به رقص را انتخاب کند؛ به طوری که تنگنای زیبایی‌شناختی برای جامعه ایجاد نشود. اکنون پس از گذشت ۴۵ سال، حاکمیت باید متوجه شده باشد بخش زیادی از مردم این تنگنا‌ها را در عمل نپذیرفته‌اند و همین بحران‌هایی را در جامعه ایجاد کرده و باعث شده شکاف بین حکومت و مردم تشدید شود. خصوصا در محیط‌هایی مانند دانشگاه‌ها و مدارس که جوانان و نوجوانان حضور دارند، این تنش‌ها بیشتر بروز می‌یابد. جوانان و نوجوانان در سنی هستند که وجوه زیبایی‌شناسی، برایشان اهمیت وجودی دارد و مانند سایر نیاز‌های یک انسان، رقص و شادی برایشان ضروری است.

وی اضافه کرد:، اما به دلیل عدم پذیرش این نیاز از سمت حاکمیت، این موضوع در حوزه عمومی به تنش می‌انجامد و حتی تبدیل به بحران سیاسی می‌شود، زیرا گسل‌های میان مردم و حاکمیت توسط همین تنش‌های حوزه شادی و زیبایی‌شناسی تشدید می‌گردد. اگر حکومت در روایت خود از شادی و زیبایی‌شناسی بازاندیشی نکند، هزینه‌های جبران‌ناپذیری را برایش در پی خواهد داشت؛ خصوصا در شرایط فعلی که بحران‌های اقتصادی، زیست‌محیطی و منطقه‌ای هم در کشور وجود دارد، اگر حکومت این عقلانیت را به کار نبندد که عرصه فرهنگ را باز بگذارد، عملا خودش میدان را برای شورش و طغیان بیشتر مردم فراهم می‌کند و در برخی موارد این سرکشی‌ها تبدیل به خشونت خواهد شد که مدیریت آن بسیار دشوار است.

این جامعه‌شناس تصریح کرد: گاهی حتی همین تنش‌ها بین حکومت و مردم، بازیچه دست بخشی از گروه‌های دست سیاسی می‌شود که در پی تأمین منافع خود از این وضعیت هستند؛ یعنی گروهی که طرفدار همین خوانش فقهی و سختگیرانه است، به جان گروه‌های دیگری از حاکمیت می‌افتد و مثلا در شرایطی مانند الآن، به سراغ دولت و مدیران می‌آید و آن را تضعیف می‌کند که منجر به تضعیف رابطه حاکمیت و مردم می‌شود. اکنون این حاکمیت است که باید در سیاست‌های فرهنگی خود تجدیدنظر کرده و میدان را برای زندگی فرهنگی مردم باز کند.

فاضلی با بیان اینکه زمستان فصل آیین‌های ملی ایرانیان است، خاطرنشان کرد: اکنون ما یلدا را پشت سر گذاشته‌ایم و آیین‌هایی از جمله چهارشنبه‌سوری، نوروز و سیزده‌به‌در را در پیش داریم. اگر حاکمیت در سیاست‌های فرهنگی خود تجدیدنظر نکند، این آیین‌ها به جای اینکه میدانی برای خلق انرژی‌های عاطفی، امید، وفاق و گسترش سرمایه اجتماعی باشد، تبدیل به میدان منازعه‌ای می‌شود که بیشتر، شکاف حاکمیت و ملت را نشان می‌دهد و تنش‌ها و مقاومت‌های فرهنگی را افزایش می‌دهد. ضمن اینکه کام مردم را تلخ می‌کند و هزینه حکومت برای بقای خودش را نیز افزایش می‌دهد.

وی با بیان اینکه فرهنگ فرصتی برای کمک همزمان به مردم و حکومت است، گفت: شیوه‌های حکمرانی فرهنگی کشور باید تغییر کند، زیرا حکومت با شیوه‌های اعمال‌شده در این ۴۵ سال، بحران‌های زیادی را هم به خود و هم به جامعه تحمیل کرده است. همان طور که منابع طبیعی سرمایه‌های کشور و جامعه هستند، آیین‌های ملی هم سرمایه‌اند و باید از فرصت‌های آنان استفاده کرد.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه جامعه ایران سه فرهنگ مدرن، ملی و مذهبی را دارد، افزود: باید رابطه‌ای متعادل و برابر بین این سه برقرار شود. یعنی نباید وضعیت به گونه‌ای باشد که انگار تعارضی بین این سه فرهنگ است و حکومت به جای اینکه بی‌طرف باشد، دائما بر سر دو فرهنگ ملی و مدرن بزند و آنها را تحقیر کند. وقتی شما با رقص و شادی برخورد می‌کنید، یعنی بر سر این دو فرهنگ می‌زنید.

فاضلی ادامه داد: جامعه ما به صلح فرهنگی نیاز دارد و این از طریق به رسمیت شناختن شادی شکل می‌گیرد. حکمرانی فرهنگی ما بر مبنای صلح فرهنگی شکل نگرفته، بلکه بر اساس ایجاد تعارضات به وجود آمده، به این معنا که حکومت مدام از آیین‌های مذهبی حمایت و آیین‌های مدرن و ملی را سرکوب کرده است. اکنون باید در حکمرانی بازاندیشی و امکان زندگی فرهنگی عادی برای مردم فراهم شود، زیرا در غیر این صورت، بحران‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی هم تشدید خواهد شد.

برچسب ها: شادی جامعه شناسی
ارسال نظرات