صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۱۲۶۰۷
زمانی این‌گونه فرض می‌شد که ایران برای ایجاد بازدارندگی در برابر رژیم‌صهیونیستی و آمریکا در منطقه نیازمند گروه‌های مقاومت است، اما با استناد به این بیانات مقام معظم رهبری تهران که «جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد»، می‌توان گفت ایران بدون گروه‌های مقاومت و بدون آنکه نیازی به گروه‌های نیابتی داشته باشد، قادر به پیشبرد امور و سیاست‌های خود است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۵ - ۰۳ دی ۱۴۰۳

 روزنامه فرهیختگان مدعی شد: نسبت ایران با گروه‌های مقاومتی متفاوت از نسبت حامیان و گروه‌های نیابتی است. این مسئله دلایلی دارد.

در ادامه این مطلب آمده است:

۱. ریشه بسیاری از گروه‌های مقاومتی موجود در منطقه به پیش از انقلاب اسلامی ایران باز می‌گردد. جنبش امل اسلامی که گروه مقاومت لبنان از آن برخاست، ۹ سال پیش از انقلاب ایران تأسیس شده است. در حالی که در سال ۱۹۷۹ در ایران انقلاب رخ داد، جنبش امل در سال ۱۹۷۱ تأسیس شده بود. این جنبش برای بهبود و ارتقای وضعیت شیعیان در لبنان تأسیس شده بود که در ادامه باعث شکل‌گیری مقاومت لبنان برای مقابله با اشغال جنوب لبنان، موطن اصلی شیعیان در این کشور، شد.

۲. وقوع انقلاب اسلامی در ایران باعث تحولی بزرگ در جهان اسلام شد تا اسلام‌گرایان قدرت گیرند. گروه‌های اسلام‌گرا و مقاومتی در منطقه با اثرپذیری غیرمستقیم از انقلاب اسلامی ایران احیا شده و یا شکل گرفتند. ایران چه در ابتدای انقلاب و چه در بسیاری از مقاطع پس از آن در شرایطی نبود که به این گروه‌ها تدارکات‌رسانی کند. همچنین در موارد زیادی این افراد و گروه‌های مقاومتی بودند که دست به حمایت تدارکاتی از ایران زدند.

۳. اگر ایران متکی به گروه‌های مقاومت برای پیشبرد امور خود بود، با داعش که یک نیروی نیابتی واقعی به حساب می‌آید، به شکل مستقیم درگیر نمی‌شد. ایران مستقیماً با داعش درگیر شد، اما با توجه به اقتضائات چنین نبردی، این نیروهای داوطلب ایرانی بودند که با هدایت مستشاران و نظامیان ایران به جنگ می‌پرداختند.

۴. نیروی نیابتی معمولاً با اراده حامی و بر مبنای دستور کارهای مدنظر خود فعالیت کرده و می‌جنگد. به عنوان نمونه عملیات طوفان‌الاقصی در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳، عملیاتی تماما فلسطینی بود. با وجود اینکه این عملیات کاملا بومی طراحی شده بود اما دلایلی مانند آغاز به کار ماشین جنگی غرب و رژیم‌صهیونیستی و همچنین فشارهای سنگین وارده به غزه باعث شد گروه‌های مقاومتی نیز به تدریج به نبردها بپیوندند. برخی منابع اعلام کرده‌اند رژیم‌صهیونیستی قصد داشت تنها چند روز پس از عملیات ۷ اکتبر، با ترور شورای جهادی مقاومت لبنان و هدف قرار دادن انبارهای تسلیحاتی آن، به لبنان هم حمله کند. به عبارت دیگر، عملیات حماس را باید به شکلی حمله پیش‌دستانه علیه رژیم تلقی کرد.

۵. ایران طبق اصول انقلابی خود که در قانون اساسی نیز بدان اشاره شده است، خود را موظف به حمایت از مظلومان و ستمدیدگان می‌بیند و بر این اساس و بدون چشمداشت به حمایت و ارتباط با بسیاری از گروه‌های مقاومتی پرداخته است. به همین دلیل نیز تهران از انقلابیون یمن حمایت کرد. حضور انقلابیون در یمن می‌توانست انحصار کنترل دریایی را از دستان غرب خارج کند. غرب با پیش‌بینی این مسئله و برای حفظ تسلط نامشروع خود بر دریاها، جنگی خونین را علیه یمن با عاملیت سعودی‌ها شروع کرد.

تهران بدون گروه‌های مقاومت و بدون آنکه نیازی به گروه‌های نیابتی داشته باشد، قادر به پیشبرد امور و سیاست‌های خود است. این مسئله دلایل و شواهدی دارد.

۱. در جریان جنگ با داعش و تروریست‌ها در سوریه، ایرانیان داوطلب با وجود حضور گروه‌های مقاومت در این کشور به تعداد کافی، وارد میدان شده و جنگیدند. این نیرو‌ها در شرایطی می‌جنگیدند که تروریست‌ها بخش وسیعی از قلب غرب آسیا را اشغال کرده و دولت آمریکا با قوای نظامی خود و سوءاستفاده از اهرم‌های بین‌المللی، نقل و انتقالات هوایی میان ایران و سوریه را با تهدید مواجه کرده بود. مشکل بعدی، شرایط سخت جنگ در داخل سوریه بود. از یک سو، تعداد زیادی از تروریست‌های زبده از سراسر جهان به سوریه منتقل شده بودند و از سوی دیگر، به دلیل جنگ چریکی، مبارزه متر به متر انجام می‌شد. در این وضعیت، ارتش سوریه هم با سستی و خیانت‌های پی در پی، دردسرساز بود. مبارزان داوطلب ایرانی دور از خانه، بدون ارتباط زمینی با ایران، فقدان مسیر امن هوایی، با تدارکات و تسلیحات اندک، با نفراتی محدود و مواجه با خیانت‌های پی در پی با مجموعه متراکمی از خطرناک‌ترین تروریست‌های جهان روبه‌رو شده و پیروز شدند. نتیجه این رویارویی سرکوب جریان خطرناک داعش بود.

۲. برخی معتقدند ایران از طریق یمن موفق شده بر آبراهه‌های دوردست سیطره یابد. تاکنون، علاوه بر عملیات‌هایی که در نزدیکی ساحل ایران صورت گرفته و به تهران منتسب شده است، نمونه‌های متعددی از حملات دوربرد ضد کشتی در اقیانوس هند و دیگر مناطق وجود دارند که آنها نیز منتسب به ایران هستند. این عملیات‌ها در فاصله زیاد از خاک ایران، با هدف‌گیری تعداد زیادی کشتی و بدون مشخص شدن ارتباطشان با تهران صورت گرفته‌اند. این مسئله نشان می‌دهد ایران بدون گروه‌های دیگر قادر به اجرای چنین عملیات‌هایی به شکل پنهان است.

۳. گروه‌های مقاومتی مهم و مؤثری در خاک فلسطین اشغالی و پیرامون آن فعال‌اند که روابط مستحکمی با ایران دارند. یک راه کارآمد، ارزان و تا حدودی مطمئن، استفاده از این گروه‌ها و ظرفیت‌هایشان برای عملیات اطلاعاتی در سرزمین‌های اشغالی بود. کشف شبکه‌های جاسوسی بزرگ و قدیمی ایران در داخل جامعه رژیم که از یهودیان صهیونیست تشکیل شده و به صورت هماهنگ و تیمی کار می‌کردند، ابعاد جدیدی از قدرت ایران را آشکار ساخت. تاکنون تنها لایه‌ای از شبکه جاسوسی ایران در سرزمین‌های اشغالی، آن هم به دلیل افزایش شدید فعالیت‌ها و شرایط دشوار امنیتی اعمال شده، شناسایی شده‌اند. تعدادی از این جاسوسان هنگام فیلم‌برداری از اماکن حساس در شرایط خطیر امنیتی و نظامی، مانند عملیات‌های وعده صادق یا عملیات‌های شهادت‌طلبانه دستگیر شدند.

چنین زمان‌هایی عرصه بگیر و ببند، اعمال نوعی حکومت نظامی در جامعه و مستقر شدن سربازان و افسران در اطراف تأسیسات حساس است. مبادرت جاسوسان ایران به عملیات در این وضعیت‌ها از یک سو نشان‌دهنده عمق تعهد و ارتباط آنها با تهران و از سوی دیگر عدم به کارگیری شگرد‌های اطلاعاتی توسط صهیونیست‌ها برای دستگیری این افراد است. دستگیری یک فرد در حال عکسبرداری از تأسیسات حساس، آن هم در شرایطی که خیابان‌ها خالی از مردم بوده و سربازان در همه جا مستقر شده‌اند، اقدامی اطلاعاتی نیست بلکه اقدامی انتظامی است که به کشف اطلاعاتی منجر می‌شود. 

ارسال نظرات