صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۱۱۸۳۲
برخی تجاوز را امر عادی می‌دانند و معتقد هستند اگر زن رفتار درست و ظاهر مناسب داشته باشد، ممکن نیست مورد تجاوز قرار گیرد و هر زنی باید تلاش کند تا مورد تعرض و تجاوز قرار نگیرد
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۸ - ۰۳ دی ۱۴۰۳

فرارو- در روز‌های اخیر پرونده ژیزل پلیکو در دادگاه فرانسه به اتمام رسید و قانون همسرش را به جرم خوراندن مکرر دارو به او در طی ۱۰ سال، به‌منظور دعوت از ده‌ها مرد غریبه برای تجاوز، به ۲۰ سال زندان محکوم کرد. از سوی دیگر خبر آزادی احتمالی یکی از افرادی منتشر شده که مدتی به اتهام تجاوز در زندان بوده است.

به گزارش فرارو، طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، ۳۵ درصد از زنان، تجربه تجاوز یا خشونت فیزیکی و جنسی را از سوی یکی از نزدیکان، داشته‌اند. این رقم به معنای آن است که از هر سه زن، یک نفر با این نوع خشونت مواجه شده است. با این حال، در کنار تمام این مسائل، سکوت زنان نیز به چشم می‌خورد: توافقی نانوشته برای عدم صحبت درباره این موضوع. تنها در مواقعی که خشونت به‌شدت افزایش می‌یابد و همه را متعجب می‌کند، جامعه به این موضوع توجه می‌کند. حال این سؤال پیش می‌آید که چرا بسیاری از زنان در مقابل گزارش تجاوز سکوت می‌کنند؟ چه چیزی باعث می‌شود که زنان از بیان تجاوز شرم داشته باشند؟

در پاسخ به این سوال‌ها و در بررسی نقاط افتراق و اشتراک پرونده‌ها مشخص می‌شود که نوعی ترس از صحبت‌کردن در میان زنان وجود دارد؛ اما ریشه‌های این ترس از کجا نشات می‌گیرد.

پرونده ژیزل پلیکو

پرونده اول، پرونده‌ای است که همه دنیا را بهت‌زده کرد. ژیزل پلیکو، زن ۷۱ ساله‌ای که به مدت ۱۰ سال قربانی تجاوز‌های جنسی شوهرش و دیگران بود، ساکت نماند و در جریان دادگاهش لب به سخن گشود و تمام فرانسه در بهتی عظیم فرورفت. ژیزل در اولین اظهاراتش گفت: «من در جایی که مأمن آسایش و آرامشم بود، قربانی رذیلت کسی شدم که فکر می‌کردم مهم‌ترین آدم زندگی‌ام است. من روی تختم جان دادم.»

در میان کسانی که به این زن تجاوز کردند همه جور آدمی وجود دارد، از آتش‌نشان گرفته تا روزنامه نگار. برخی از آنها فقط یکبار در مراسم شاهانه‌ای که همسر ژیزل برایشان اجرا می‌کرد به ایفای نقش پرداختند؛ اما در میان این لیست افرادی نیز بودند که تا شش بار در آن منزل حضور داشتند.

دومینیک پلیکو همسر ژیزل، متجاوزان را از یک وبسایت دوست‌یابی انتخاب کرد البته او برای انتخابشان قوانین سخت‌گیرانه‌ای گذاشته بود تا قربانی متوجه موضوع نشود، مانند بوی عطر یا سیگار نداشته باشند و قبل از رفتن به اتاق‌خواب بدن بخصوص دست‌هایشان گرم باشد.

ژیزل وقتی ۶۸ ساله بود در سال ۲۰۲۰ همه چیز فهمید. همسرش در همان سال در یک پاساژ زمانی که مشغول فیلمبرداری از زیر دامن یک زن بود بازداشت شد. با بررسی ناگهانی کامپیوتر او، به صد‌ها عکس و ویدیو دست یافتند که زنش به وضوح توسط غریبه‌ها مورد تجاوز قرار گرفته بود. در دادگاه صدور حکم دومینک پلیکو به ۲۰ سال زندان و سایر متجاوزان نیز مجرم شناخته شدند و هر یک به چند سال بازداشت محکوم شدند

جنبش Me Too

این جنبش را می‌توان فارغ از تمام نتایج، نقطه عطف فعالیت حقوق زنان دانست. شاید همین جنبش بود که به ژیزل پلیکو و شاکیان متجاوزان قدرت و شجاعت صحبت درباره تلخ‌ترین اتفاقات زندگی‌شان داده بود.

۵ اکتبر ۲۰۱۷ گزارش جنجالی نیویورک تایمز درباره هروی واینستین (گزارشگر و تهیه‌کننده سینمایی) در دنیا و بخصوص هالیوود غوغا به پا کرد. در این گزارش او به چند مورد تجاوز و تعرض متهم شده بود. بعد از آن و در مدت کوتاهی گزارش‌های بیشتری علیه اش در اینستاگرام و توییتر منتشر شد و این آغاز جنبش me too بود.

البته این هشتگ یک دهه قبل توسط «تارانا بورک» نویسنده و فعال حوزه زنان با رویکرد حمایت از زنانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند منتشر شده بود؛ اما این بار توسط بازیگران هالیوودی و کم کم به‌صورت سیل‌آسا مورداستفاده زنانی قرار گرفت که به هر نحو مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته بودند. بعد از گذشت چندین روز این هشتگ در سراسر دنیا ترند شد و زنان بسیاری از آزار، تجاوز‌ها سخن گفتند.

کارمن پرز، رئیس مؤسسه‌ی راهپیمایی زنان، در گفت‌و‌گو با واکس اظهار داشت: «جنبش می‌تو به نجات‌یافتگانی مربوط می‌شود که در تلاشند تا قدرت خود را بازپس بگیرند. این جنبش همچنین بر لزوم پاسخ‌گویی و مسئولیت‌پذیری در قبال خشونت علیه زنان و تبعیض‌های جنسیتی تأکید دارد.»

مونا الطحاوی پژوهشگر مصری- آمریکایی نیز معتقد است جنبش Me Too فارغ از تمام نتایج به زنان این جرات را داده است که حتی به صورت ناشناس درباره تجربه تجاوز خود صحبت کنند.

شباهت پرونده ژیزل پلیکو به پرونده‌های مشابه

۱. استفاده از داروی بیهوشی

دومینک پلیکو (همسر ژیزل پلیکو) از نوعی داروی بیهوشی برای خلع سلاح کردن قربانی استفاده می‌کردند. فیلم‌های به‌دست‌آمده در خانه ژیزل نشان می‌دهد که انگاری مرده است و هیچ اراده‌ای از خود ندارد. در خانه متجاوزان پرونده‌های دیگری نیز گاه ماده بیهوشی کشف شده است.

۲. فیلم‌برداری از صحنه‌های تجاوز

دومینیک پیلکو آشکارا از صحنه‌های تجاوزی که برای همسرش ترتیب داده بود فیلم برداری می‌کرد و آنها را در کامپیوتر نگه می‌داشت. متجاوزان دیگری نیز همین‌ روش را داشته‌اند و حتی از فیلم‌ها را برای ترساندن قربانیان استفاده شدها ست.

فرهنگ تجاوز چیست؟

در ایران و بسیاری از کشور‌ها قوانینی وجود دارد که در صورت اثبات تجاوز، فرد متجاوز به اعدام محکوم می‌گردد اما مهم‌ترین موضوعی که وجود دارد، صحبت‌نکردن یا شرم زنان از صحبت‌کردن درباره اتفاق تجاوز است که ذیل عنوان فرهنگ تجاوز قرار می‌گیرد. بعد از جنبش Me too در اروپا زنان بسیاری درباره اتفاقات ناخوشایند زندگی خود صحبت کردند؛ اما هنوز هم بسیاری از افراد از صحبت کردن درباره آن شرم دارند.

به تجربه‌های آزاردهنده‌ای از تجاوز و تعرض جنسی که فرد چندین سال آن را با کسی در میان نمی‌گذارد، در اصطلاح راز کثیف گفته می‌شود. رویا زراعت پیشه نویسنده کتاب فرهنگ تجاوز معتقد است: «راز کثیف را فرهنگی به وجود می‌آورد که به قربانیان امنیت خاطر داده نمی‌شود که اگر این تجربه آزاردهنده را با دیگران به اشتراک بگذارند از حمایت و همدردی برخوردار شود که به آن «فرهنگ تجاوز» می‌گویند». این فرهنگ در دهه ۷۰ میلادی توسط بخشی از فعالان حقوق زنان ایجاد شد. به این معنی که همه پذیرفته‌اند امکان دارد تجاوز برای گروهی از زنان رخ دهد.

در پرونده ژیزل پلیکو نیز بسیاری از متجاوزان خود را توجیه می‌کردند که، چون رابطه با اجازه همسرش صورت‌گرفته پس حتماً ژیزل نیز رضایت داشته است. جسیکا شیفمن پژوهشگر حوزه زنان نیز معتقد است بر اساس کلیشه‌ها زنانی که از دایره امن خود خارج می‌شوند به‌راحتی این اجازه را در اختیار دیگران می‌گذارند که به آنها تجاوز کنند.

تصور نادرستی که به فرهنگ تجاوز دامن می‌زند این است که بسیاری از ما حاضر نیستیم بپذیریم آدم‌های خوب هم ممکن است متجاوز باشند. یک وکیل دادگستری  دراین باره می‌گوید: «موکلان من در اظهارات خود بیان نمودند که متجاوز بسیار خوب حرف می‌زد و هیچ یک باور نمی‌کردند وقتی به خانه‌اش می‌روند مورد سوقصد و تعرض قرار گیرند.» در میان متجاوزان ژیزل پلیکو، متجاوزان از طبقات مختلف اجتماعی بودند حتی در میان آنها پلیس و روزنامه‌نگار حضور داشتند، انسان‌هایی که هیچ وقت در نگاه ابتدایی به ذهنمان خطور نمی‌کند که به یک زن بیهوش تجاوز کرده باشند.

احتمالاً همه ما فیلم «هیس دختر‌ها فریاد نمی‌زنند» ساخته پوران درخشنده را دیده‌ایم. آن صحنه را به یاد بیاورید که دختر بچه با زبان بی زبانی می‌خواست از تجربه تلخش با مادر صحبت کند و دوستش را جای خود قرار داد و به او گفت عمویش چه رفتاری با او دارد؛ اما مادر تنها به گفتن یک جمله اکتفا کرد: «دیگر با اون دوستت حرف نزن».

همه ما در فرهنگ تجاوز در تمام دنیا یاد گرفته‌ایم که اگر قربانی تجاوز شدیم حتماً خودمان دلمان می‌خواهد این اتفاق بیفتد و اگر رفتار درستی داشته باشیم هرگز اجازه این اتفاق را نمی‌دهیم. مانند پرونده ژیزل که متجاوزان معتقد بودند اگر خودش هم نمی‌خواست در مقابل کار‌های ما واکنش نشان می‌داد.

چیزی که در فرهنگ تجاوز اهمیت دارد نوع نگاه ابزاری است که متجاوزان دارند. در پرونده زن فرانسوی، همسرش از سایر مردان متجاوز پولی نمی‌گرفت و چه کسی است که از شرایط مهیا شده و رایگان بهره نبرد. در پرونده‌های تجاوز معمولاً قربانی بیشترین آسیب را می‌بیند چرا که از بازگو کردن این اتفاق حتی برای نزدیک‌ترین افراد هم شرم دارند و ترجیح می‌دهند آن را به مانند یک راز کثیف درون خود نگه دارند.

چه باید کرد؟

تا به حال به همه ما گفته شده است تجاوز یک امر عادی است و اگر کسی مود تجاوز قرار گفته است حتماً حقش بوده است. برای تغییر این فرهنگ چه باید کرد؟

۱. آموزش به فرزندان

به فرزندان بیاموزیم تجاوز امر عادی نیست و کسی حق ندارد به هر دلیل به حریم خصوصی آن‌ها تعدی کند.

۲. تجاوز را رمانتیک نشان ندهیم

به برخی از محتوا‌های رمان‌های عاشقانه نگاه کنید، مرد عاشق علی رغم اکراه زن به او نزدیک می‌شود تا آنجا که بدون میل زن و به اصطلاح «غافلگیرانه و یهویی» با او رابطه برقرار می‌نماید و آنچه در ادامه می آید زوجی دلداده است که همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود، اما همه ما می‌دانیم در واقعیت اینگونه نیست: قربانی گاهی تا پایان عمر درگیر تروما و آسیب‌های روحی و روانی است و زندگی برایش جهنم می‌شود. لمس بدون اجازه‌ای که در رمان‌ها وجود دارد، در دنیای واقعی دست درازی به حریم زن محسوب می‌گردد، اما در کتاب‌ها زن به طوری خشنود و راضی است، گویی که، چون نمی‌دانسته چه اتفاق لذت بخشی را تجربه می‌کند، مقاومت کرده است. این تصور عامیانه غلطی است که در فرهنگ‌ها جا افتاده است «ذات زن ناز کردن است! تو باید رامش کنی وگرنه او هم دلش می‌خواهد»

ارسال نظرات