فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
به صدر مصطبهام مینشاند اکنون دوست
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
خیال آب خضر بست و جام اسکندر
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد
چو زر عزیز وجود است نظم من آری
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
ز راه میکده یاران عنان بگردانید
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد.
این نیت بسیار عالی است و بر شما مبارک باد. به زودی به مقصود خود میرسید. همین هفته یکصد صلوات نذر کنید و انجام دهید. جای هیچ گونه نگرانی نیست، زیرا اقبال شما به اوج خود میرسد و موفقیتهای گوناگونی نصیب شما میگردد. ولتر میگوید: “عشق کرباسی است که طبیعت آن را نقاشی و تصور گلدوزی اش میکند و عاشق آن را میپوشاند. ”
ستاره بخت و اقبال شما چون ماه منور و بلندمرتبه خواهد شد. موقعیت والای اجتماعی نصیب شما خواهد شد، اما به خاطر داشته باش که در انتخاب مسیر خود دچار اشتباه نشوی و با عقل و درایت خود و همفکری و مشورت معتمدان، راه صحیح را انتخاب کنی تا دچار پشیمانی نشوی. اکنون که خدا یاریت می کند از این فرصت استفاده کن.