صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۰۷۷۰۷
سیدحمید کلانتری معتقد است قانون حجاب و عفاف در خدمت گسترش بی‌دینی است. «به دلیل عدم استفاده از روش‌های آموزشی و تربیتی صحیح و ناآگاهی در چگونگی برقراری ارتباط و تعامل و گفت‌و‌گو با جوانان و زنان با کمال تأسف در کار‌های فرهنگی و تربیتی نه تنها توفیق نداشته‌ایم، بلکه مجموعه رفتار‌ها و اقدامات حکومتی، موجب فاصله بیشتر مردم به ویژه نسل جوان از ارزش‌های اخلاقی و دینی شده است.»
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۶ - ۱۹ آذر ۱۴۰۳

سیدحمید کلانتری، استاندار پیشین یزد، در روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «قانون حجاب و عفاف درخدمت گسترش بی‌دینی و ...» از اجرایی شدن مصوبه عفاف ابراز نگرانی کرد و آن را به نوعی باعث گسترش بی‌دینی دانست.

او در این باره نوشت: اگر یک بار قانون حجاب و عفاف را کامل بخوانی، بسیار متاثر و متاسف می‌شوی که این چه قانونی است و این قانون به‌هم ریخته با چه انگیزه و هدفی تدوین و تصویب شده است؟ آیا واقعا این قانون با هدف اصلاح و تعالی جامعه تصویب شده؟

یا این قانون موجب تقویت گرایش مردم و جوانان به دین و تقوا و پاکدامنی است یا عاملی برای ضربه زدن به سرمایه اجتماعی و حداقل باور‌های اعتقادی و دینی؟ آیا تهیه و تدوین‌کنندگان این قانون به تجربیات گذشته در رفتار‌ها و اقدامات بازدارنده مشابه مثل ممنوعیت ویدیو و ماهواره و بدحجابی توجهی داشته‌اند؟ آیا آنها را مفید دیده‌اند که چنین قانونی را تصویب کرده‌اند که تمام دستگاه‌های اجرایی و انتظامی و قضایی را درگیر بگیر و ببند مردم و جوانان می‌کنند؟

واقعیت این است که آنچه در این قانون آمده، به دلایل متعدد و با شناختی که از واقعیات و شرایط کشور و جامعه داریم نه اجرایی است، نه پذیرفتنی و نه مفید و اثربخش. بلکه اگر هم بتوان با به کارگیری همه تهدید‌ها و اعمال همه محکومیت‌ها آن را به ظاهر در بخش‌هایی از سازمان‌ها و ادارات و... اجرا کرد، حاصل آن جز ترویج نفاق، ریا، دورویی، مهاجرت و افت سرمایه اجتماعی نخواهد بود.

اما در نقد و نادرستی و ناکارآمدی این قانون با تاکید و باور به ضرورت ترویج درست و اصولی فرهنگ حجاب و عفاف با استفاده از روش‌های فرهنگی، تربیتی، اخلاقی و عقلایی، نکات ذیل را فهرست‌وار ذکر می‌کنم:

الف- آموزه‌های دینی ما چنین می‌گوید که: 

۱- لااکراه فی الدین؛ در پذیرش اصل دین اجبار نیست، هر کس بر اساس بررسی و تحقیق و اختیار خودش، آزادانه باید دین را انتخاب کند.

۲- طبق آیه صریح قرآن وظیفه پیامبر فقط ابلاغ دعوت است: ما علی الرسول الا البلاغ یا در سوره بقره آیه ۲۷۲ آمده: لیس علیک هداهم؛ هدایت مردم بر گردن تو نیست.

۳- سوره انعام آیه ۱۰۷ می‌فرماید: اگر خدا می‌خواست آنان شرک نمی‌ورزیدند و ما تو را پاسدار مردم قرار نداده‌ایم و وکیل آنان نیستی.

۴- سوره یونس آیه ۹۹ می‌فرماید: اگر پروردگارت می‌خواست همه اهل زمین جبرا ایمان می‌آوردند آیا تو می‌خواهی مردم را وادار کنی تا ایمان بیاورند؟

۵- قرآن به ما می‌آموزد که مردم را با پند نیکو و حکمت به راه خدا دعوت کنیم: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه.»

۶- آموزه‌های دینی به ما می‌گوید: «من لا معاش له لا معاد له» همچنین «کاد الفقر ان یکون کفرا» یعنی بین ایمان و معاش رابطه‌ای مستقیم برقرار است (شکم گرسنه دین و ایمان ندارد).

۷- و در روایتی از پیامبر خدا داریم که نان را گرامی بدارید که اگر نان نبود نه روزه می‌گرفتیم نه نماز می‌خواندیم (اهمیت شرایط اقتصادی در دینداری جامعه).

۸- خداوند عامل موفقیت پیامبر را در نرمخویی و مدارا با مردم می‌داند و می‌فرماید اگر تندخو بودی و رفتار خشن با مردم داشتی مردم از گرد تو پراکنده می‌شدند، پس از خطا‌های مردم درگذر و برایشان طلب مغفرت نما و با آنان مشورت کن.

ب- تجربه ۴۰ سال گذشته نشان می‌دهد: 

به دلیل عدم استفاده از روش‌های آموزشی و تربیتی صحیح و ناآگاهی در چگونگی برقراری ارتباط و تعامل و گفت‌و‌گو با جوانان و زنان با کمال تاسف در کار‌های فرهنگی و تربیتی نه تنها توفیق نداشته‌ایم، بلکه مجموعه رفتار‌ها و اقدامات حکومتی، موجب فاصله بیشتر مردم به ویژه نسل جوان از ارزش‌های اخلاقی و دینی شده است. استفاده از روش‌های تبلیغی یک‌سویه در صدا و سیما و فقط توجه به سلیقه بخشی از مخاطبان، موجب افت شدید مخاطبان این نهاد فرهنگی و ملی شده است.

نظام تعلیم و تربیت ما به دلیل نپرداختن به برنامه‌های مفید و اثربخش تربیتی و رفتاری، حاصلش فاصله گرفتن بخش زیادی از جوانان از ارزش‌های دینی و اعتقادی و مقاومت بخشی از آنان به رعایت ظواهر دینی مثل حجاب و پوشش شده است و هنوز دست اندرکاران به جای پرداختن اصولی و علمی به مسائل اجتماعی و فرهنگی و درس گرفتن از روش‌های نادرست گذشته به دنبال برخورد با معلول‌ها و بگیر و ببند و جریمه و زندان هستند.

ج- عدم توجه به تغییرات فناوری و ارتباطات جهانی:

نکته بسیار مهمی که بسیاری از دستگاه‌ها و نهاد‌های فرهنگی و مبلغان دینی ما نسبت به آن غفلت دارند، تغییراتی است که از سه دهه قبل با گسترش ارتباطات مجازی و اینترنت آغاز شده و جوامع، دیگر از حالت بسته و محدود با جامعه و فرهنگ جهانی به طور همزمان مرتبط هستند و هر لحظه و هر ساعت، هر کس می‌تواند با استفاده از موبایل در اختیارش به انواع و اقسام فضا‌ها و امکانات سمعی و بصری در جهان متصل شود و هرچه می‌خواهد ببیند و بشنود و علی‌رغم ایجاد انواع و اقسام محدودیت‌ها، باز این دسترسی‌ها به راحتی برای بسیاری از مردم به ویژه جوانان مهیاست.

شرایط جدید، موجب گسترش طرح سوالات، ابهامات و شبهات زیادی در مسائل دینی و اعتقادی شده که متاسفانه نهاد‌های دینی و بخش زیادی از مبلغان و عالمان دینی در پاسخگویی مناسب به آنها با زبان روز و به طور جذاب ناتوان هستند. تصویب‌کنندگان قانون حجاب و عفاف یا درک درستی نسبت به این تغییرات ندارند یا خود را به تجاهل می‌زنند یا، چون از روش‌های اثربخش متناسب با این شرایط آگاهی لازم ندارند، به جای استفاده از روش‌های ایجابی و مفید به روش‌های سلبی و بازدارنده و تهدید و شداد و غلاظ روی آورده‌اند که قطعا زیانش به مراتب بیشتر از منافعش (اگر داشته باشد) خواهد بود.

د- مردم برخورد‌های دوگانه و متناقض را نمی‌پذیرند: 

به نظر می‌رسد سیاستگذاران اداره امور کشور در پرداختن به مسائل دینی و رواج آن در جامعه اولویت‌بندی براساس اهمیت و جایگاه آنها را مورد توجه قرار نمی‌دهند، مسائل اساسی و مهم در حاشیه و اموری با درجه اهمیت کمتر در راس قرار می‌گیرد. مثلا استقرار عدالت در جامعه که اصلی‌ترین هدف انبیای الهی بوده و از آرمان‌های انقلاب، فراموش می‌شود و ظلم و تبعیض در حوزه‌های مختلف به ویژه در امور اقتصادی به شدت گسترش می‌یابد.

خدمت به مردم و رسیدگی به معیشت آنان و توجه به اقشار متوسط و ضعیف از جمله کارگران و کارمندان و فرهنگیان به‌رغم همه شعار‌ها فراموش و سیاست‌های غلط و نادرست اقتصادی هر روز بر آنان فشار بیشتری وارد می‌سازد و تورم و گرانی هر روز شرایط را بر این اقشار سخت‌تر می‌سازد؛ ولی رباخواری، که حکم جنگ با خدا را دارد در کنار اختلاس و ارتشا با کمال تأسف هر روز بیشتر گسترش می‌یابد و هیچ نهاد و ارگان و ستاد امر به معروف و نهی از منکری، صدایش در نمی‌آید و در مقابل همه به دنبال حجاب، تلاوت و حفظ قرآن، مجالس روضه و عزا و دیگر امور مناسکی و ظاهری دین شب و روز در تلاشند و فروع جای اصول و ارزش‌های اساسی دین را گرفته است. خوب است صادقانه تأمل کنیم و چشم خود را خوب بشوییم و آنچه در جامعه می‌گذرد را بنگریم و اگر واقعا درد دین داریم، به اصلاح امور اساسی بپردازیم و باور کنیم که «من لا معاش له لا معاد له.»

هـ- آثار و تبعات اجرای این قانون:

اجرای قانون عفاف و حجاب با ۷۴ ماده و صد‌ها بند و تبصره از نظر تنظیم، تدوین و نگارش هم مغلق و دارای ایرادات و ابهامات زیادی است و مجریان و قضات را دچار گرفتاری و درگیری‌های فراوان خواهد ساخت. اگر بخواهد و بتواند به اجرا درآید، دارای آثار متعدد و نامطلوبی است که پس از مدتی با تبعات منفی زیاد روبه‌رو و مثل قوانین مشابه متوقف و با آبروریزی زیاد عطایش را به لقایش خواهند بخشید که به مواردی از آنها اشاره می‌کنم:

۱- درگیر شدن نهاد‌های فرهنگی و اصحاب فرهنگ و هنر با یکدیگر به دلیل انتظارات زیادی که از آنان هست که توان اجرایی‌اش را ندارند و حداقل هنرمندان و افراد توانمند در عرصه فرهنگ را به مقابله با نظام یا انزوا یا درگیری‌های فراوان و مخاصمه و مجادله‌های شکننده در فضای مجازی وادار می‌سازد.

۲- صداوسیما که به دلیل کم محتوایی برنامه‌ها و تولیداتش و محدود شدن بخش زیادی از برنامه‌های شبکه‌های متعدد به برنامه‌های صرفا مذهبی، اخبار غزه و لبنان و جنگ و تشییع جنازه شهدا و بعضا برنامه‌های تکراری خانواده و آشپزی و فیلم‌های هندی و سریال‌های مشابه، مخاطبانش به حداقل رسیده و با تقویت و توسعه برنامه‌های ظاهری در زمینه حجاب و عفاف بیش از پیش اعتماد و ارتباطش را با مردم و جامعه از دست می‌دهد و به انزوا کشیده خواهد شد.

۳- بسیج به عنوان یک نهاد اجتماعی و مردمی که قاعدتا باید با برنامه‌های فرهنگی تربیتی جذاب و اثربخش جوانان را به سوی خود در پایگاه‌های مساجد و محیط‌های اجتماعی جذب کند، به رودررویی با جوانان کشیده می‌شود و از نقش و اعتبار و مقبولیتش کاسته و پایگاه اجتماعی‌اش تضعیف خواهد شد.

۴- نیروی انتظامی که بیش از هر چیز انرژی آن باید صرف امنیت، آرامش و آسایش جامعه و مقابله با فساد و قاچاق و عوامل تهدید نظام شود، برای اجرای این قانون و مقابله با متخلفان به طور گسترده در کوی و خیابان و میادین به ناچار با مردم درگیر و مورد هجمه، توهین و استهزا قرار می‌گیرد و انواع و اقسام سوژه برای فیلمبرداری و پخش در فضای مجازی و شبکه‌های بیگانه فراهم می‌سازد و از جایگاه و رسالت اصلی‌اش باز می‌ماند.

۵- استانداران و فرمانداران که مسوولیت و وظیفه اصلی‌شان خدمت به مردم و تلاش در جهت بررسی، برنامه‌ریزی و اقدام در جهت حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی و جاری جامعه و بهبود تولید و صنعت و کشاورزی و خدمات است، مرتب باید به اعتراضات و انتظارات و درگیری‌هایی که به تبع اجرای این قانون در سطح شهر و استان‌شان پدیدار می‌شود پاسخ بگویند و بخش زیادی از انرژی خود را به حل و فصل مناقشات اجتماعی بگذرانند.

۶- اجرای این قانون بیش از هر چیز و هر جا و هر کس برای محیط‌های اجتماعی، فرودگاه‌ها، ترمینال‌ها، سینماها، کارخانجات، فروشگاه‌های بزرگ و کوچک، شرکت‌های دولتی و خصوصی، ساکنان برج‌های اداری و مسکونی، بیمارستان‌ها مطب‌ها و هتل‌ها، رانندگان تاکسی و سرویس‌های اینترنتی و کسبه و مغازه‌داران مشکل‌ساز خواهد بود. جوی از اضطراب و نگرانی برای زنان، مراجعان، خدمات‌دهندگان و مدیران این مجموعه‌ها ایجاد و در محیطی پرتنش و پراسترس که نوعا روزی چندین برخورد و درگیری هم روی خواهد داد، باید امور را بگذرانند که تبعات روحی و عصبی فراوانی به همراه خواهد داشت.

۷- تاثیر قانون بر کاربران فضای مجازی، هر کس با فضای مجازی حداقل ارتباطی داشته باشد، به راحتی در می‌یابد که بر اساس مفاد عجیب و غریب این قانون هر روز و ساعت ممکن است کاربری متهم شود که با گذاشتن یک پست، تصویر یا کلیپ تبلیغی یا معرفی یک کالا یا یک گفت‌وگوی منتقدانه و طنزآمیز، قانون را رعایت نکرده یا قانون یا حجاب را مورد استهزا قرار داده و مجرم شناخته شود و البته با سوءاستفاده از اجرای این قانون ممکن است تخریب‌های سیاسی یا حذف افراد منتقد یا رقبای اقتصادی و سیاسی نیز مورد توجه و هدف قرار بگیرد و از این طریق حداقل نقش اطلاع‌رسانی افشاگری، نقد و انتقاد و آزادی بیان و ایده‌ها که اینک در فضای مجازی امری رایج است نیز از میان برود و محیط جامعه بیش از پیش بسته شود و علاوه بر آن بسیاری از کسب و کار‌های فعال در فضای مجازی نیز با حداقل عیب و ایراد شکلی از نظر قانون دچار وقفه یا تعطیلی شوند.

۸- تبعات اجرای قانون در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها: یکی از عرصه‌های پرتاخت و تاز اجرای قانون طبق تکالیفی که بر‌عهده وزارتخانه‌های آموزش و پرورش و علوم و تحقیقات گذاشته شده، مدارس و دانشگاه‌ها هستند که مستمرا بین دبیران، مدیران و دانش‌آموزان دختر و خانواده‌های آنان با توجه به مقاومت‌هایی که در گروه نسل جوان در داخل و بیرون از محیط مدارس رخ می‌دهد، با چالش‌ها و درگیری‌های مخرب و ضدتربیتی همراه می‌شود. این فضا در دانشگاه‌ها با توجه به شرایط دانشجویان پسر و دختر و وجود نهاد‌هایی مثل حراست، بسیج، دفتر نمایندگی رهبری و امور دانشجویی به نوعی مضاعف خودنمایی کرده و به درگیری، اعتراض، تحصن و محرومیت‌های تحصیلی کشیده می‌شود و در هر حال بخشی از اهتمام مدیران مدارس و دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها که باید صرف امور علمی و فرهنگی شود مشغول این چالش‌ها و معارضات خواهد شد.

۹- ابلاغ قانون در بحرانی‌ترین شرایط کشور: قانونی با این همه اشکال و ایراد و تناقض در شرایطی برای اجرا ابلاغ می‌شود که کشور و منطقه با مشکلات متعدد روبه‌رو است. درگیری‌های غزه، لبنان و اسراییل و امریکا از یک طرف، مشکل تحریم‌ها و گرفتاری‌های فراوان اقتصادی ناشی از ناترازی‌ها، کسری بودجه و تورم که هر یک از آنها برای گرفتار شدن یک دولت کفایت می‌کند از طرف دیگر، نشان‌دهنده عدم درک طراحان و تصویب‌کنندگان این قانون از مدیریت و دشواری‌های اداره امور کشور است و با نگاه بدبینانه، شاید عالمانه و مغرضانه با هدف گرفتار کردن قوه مجریه و دولت در مسائل متعدد و درگیری‌های روزمره تدبیر شده است که به نوعی هم‌جهت با دشمنی‌های امریکا و اسراییل برای فروپاشی کشور و نظام تاثیرگذار خواهد بود.

و-، اما حقیر به عنوان مدیر انجمن بهره‌وری ایران‌- با شناختی که از معضلات فراوان کشور در حوزه بهره‌وری در بخش‌های مختلف دارم - می‌گویم‌ای کاش مجلس در این برهه از زمان که رییس‌جمهور به دنبال وفاق ملی برای حل مشکلات کشور است، یک قانون کارآمد و اثربخش به جای این قانون برای پرداختن همه نهاد‌ها و وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف به امر مهم بهره‌وری به تصویب می‌رساند و همه تمهیدات، تسهیلات و مشوق‌هایی که در مفاد مختلف این قانون برای بخش‌های اجرایی دیده بود، در حوزه بهره‌وری اعمال می‌کرد تا پس از ۳ تا ۵ سال از شرایط وخیم اقتصادی، اجتماعی آموزشی و خدماتی و بحران‌ها و ناترازی‌ها و چالش‌هایی که با آن روبه‌روست، خارج می‌شد.

ح- در بخش پایانی این یادداشت با ذکر آموزه‌هایی از توصیه‌های مولا علی علیه‌السلام به مالک اشتر، از همه کسانی که واقعا و صادقانه دل در گرو اعتلای ایران و خدمت به مردم و حفظ نظام و ارزش‌های اسلامی و دینی دارند، عاجزانه درخواست می‌شود رویکرد تقابلی این قانون تنش‌زا و اختلاف‌آفرین و سراسر مجرم‌آفرین را به قانونی ایجابی، انسانی، توام با مهر و محبت به مردم و نسل جوان با استفاده از روش‌های علمی تربیتی تغییر بدهند و بگذارند تا بدون اکراه و اجبار و تهدید و حبس و زندان و جریمه، هر کس خود راه و روش درست و انسانی زندگی کردن را که قطعا تباینی با ارزش‌های دینی ندارد، برگزیند و جامعه همدل و همراه، راه صلاح و پیشرفت را بپیماید.

ای مالک! قلبت را سرشار از رحمت و لطف و محبت به مردم قرار ده و با مردم مهربان باش.

ای مالک! سه چیز موجب تقویت اعتماد مردم به حکومت می‌شود: ۱- خدمت بیشتر ۲- کاهش هزینه‌های زندگی ۳- حذف تحمیل‌ها و دخالت‌های بی‌مورد در زندگی مردم.

هرگز از عفو یا گذشت مردم پشیمان مشو، از هیچ کیفری شادمان مباش و در هیچ اقدام تندی شتاب مکن.

برچسب ها: عفاف و حجاب مصوبه
ارسال نظرات