نه اینکه از حرفهای علیرضا منصوریان در برنامه فوتبال برتر بدمان آمده باشد؛ به هیچوجه. اتفاقا خیلی هم شیرین صحبت کرد، مخاطبان زیادی بهطور مفصل و زنده حرفهای او را شنیدند و بقیه هم از طریق بخشهای پرشمار فراگیر شده در شبکههای اجتماعی در جریان شیرینکلامیهای علیمنصور قرار گرفتند. قشنگ مشخص است که منصوریان آدم خوشصحبتی است، دیگران از معاشرت با او لذت میبرند و غیراز این، خیلی راحت و ساده هر چه را به ذهنش میرسد به زبان میآورد. خیلیها هم او را آدم خوشقلبی میدانند و چه بسا اگر همین حالا در جمع ما ظاهر شود، همه از این اتفاق خشنود شویم و دقایق طولانی به حرفهای جذابش در هر زمینهای گوش بدهیم؛ پرسپولیس، استقلال، تیم ملی، محمدرضا زنوزی، نسل ۹۸، نسل فعلی، علی دایی، امیر قلعهنویی، موتورسواری، پیتزافروشی و... او حتی در همین برنامه ظرفیت بالایش را هم به رخ کشید و اجازه داد کلیپهایی که در موردش در اینستاگرام پرمخاطب هستند، جلوی روی خودش مرور شوند.
همه اینها را گفتیم که بگوییم خیلی هم منصوریان را دوست داریم، اما نکته مهم نادیده گرفتهشده در این مورد، شاید مربوط به تغییر کاربری تدریجی و غمانگیز علیمنصور طی یک دهه گذشته باشد؛ جایی که او از قامت یک مربی جوان نوگرا و صاحب تفکر، به شخصیتی فان و سرگرمکننده در فوتبال ایران تبدیل شد. بعد از دوران موفقی که منصوریان در نیمهاول دهه۹۰با نفت تهران پشت سر گذاشت، هواداران استقلال برای آمدنش به این تیم بنر روزشمار به ورزشگاه بردند و وقتی کار حضورش در باشگاه نهایی شد، کاپیتان سابقشان را روی قلمدوش سر تمرین بردند. همه انتظار داشتند منصوریان یک تحول بزرگ را در استقلال رقم بزند و به این منظور حتی یک فصلونیم همزمان در اختیارش قرار گرفت، اما نشد که نشد. داستان غمانگیزتر، حضور اغلب ناموفق او در تیمهای بعدی بود که بهتدریج برندش را سوزاند؛ از تراکتور تا آلومینیوم اراک و نفت آبادان و بدترین تجربه هم در فولاد، جایی که فقط ۳هفته بعد از شروع لیگ بیستوسوم با ۳شکست پیاپی از کار برکنار شد و از همان زمان تاکنون بیکار بوده است.
در لیگ چهاردهم، علیرضا منصوریان با تیم شایسته نفت تهران فاصلهای تا قهرمانی با لیگ برتر نداشت. اگر اتفاقات عجیب تبریز و بازی ۳- ۳با تراکتور رخ نمیداد و جام آنطور مفت و مسلم به اصفهان نمیرفت، شاید نفت (درست مثل خود تراکتور) میتوانست قهرمان سزاوار لیگ باشد. او فصل بعدش هم با همین نفت، جلوی قهرمانی بهترین پرسپولیس برانکو را گرفت. حالا، اما بعد از حدود یک دهه، منصوریان از آن موقعیت به سطح قهرمان کلیپهای نمایشی و خندهدار در فوتبال ایران تنزل کرده، پیشنهاد جدی ندارد و حتی موقعیت شغلی جدیدی هم که پیرامونش مطرح میشود، یعنی ریاست آکادمی استقلال، پستی است که بیشتر از ۱۵سال پیش عهدهدار آن بود. حقیقت تلخ آن است که برند «منصوریان مربی» تا حدود زیادی سوخته و از بین رفته، گرچه حتی تندترین منتقدانش هم از شنیدن خاطرات شیرین او لذت میبرند.
منبع: روزنامه همشهری