صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۰۷۴۴۶
تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت: ما در مورد کشوری صحبت می‌کنیم که سنت دموکراتیک قوی در آن وجود ندارد. برعکس نظامی بر آن حاکم بوده که بیش از ۵۰ سال رفتاری اقتدارگرایانه را در پیش گرفته بود. این رفتار و رویکرد در اپوزیسیون هم جا افتاده و ما امروز با گروه‌های دموکراسی‌خواه و روادار در اپوزیسیون سوریه مواجه نیستیم.
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۵ - ۱۹ آذر ۱۴۰۳

فرارو– تمام وقایع خاورمیانه از هفت اکتبر را می‌توان در یک کفه ترازو و سقوط نظام سیاسی سوریه را در کفه‌ای دیگر قرار داد. چهارشنبه دو قبل بود که تحرکاتی در شمال این کشور آغاز شد و صبح یکشنبه هفته جاری، خبر آمد که حکومت سوریه سقوط کرد. شادی ناشی از سقوط یک دیکتاتور خیلی زود به پایان خواهد رسید و زمان انتقال قدرت می‌رسد. یک نظام سیاسی و اداری مستقر که بر اساس اخبار حدود ۴۰۰ هزار کارمند نیز دارد، فرو ریخته و رهبران جدیدی بر سر کار آمده‌اند. 

به گزارش فرارو، آنچه در سوریه رخ داد را نمی‌توان جدای از تحولات چهارماه اخیر در منطقه دانست. تاریخ ۶ دهه گذشته این کشور از یک سو و تحولاتی که پس از بهار عربی رخ داد نیز، تحلیل وضعیت موجود و آینده‌ای که پیش روی سوریه وجود دارد را سخت‌تر می‌کند. سناریو‌های پیش روی سوریه پسااسد را در گفت‌و‌گو با محمد خواجویی پژوهشگر حوزه خاورمیانه بررسی کردیم.

خواجویی در تحلیل کوتاه وقایع روز‌های اخیر سوریه به فرارو گفت: «اتفاقی که در سوریه افتاد یعنی پیشروی سریع مخالفان مسلح بشار اسد و سقوط پی در پی شهر‌ها و عقب نشینی مداوم ارتش سوریه و مقاومت نکردن آنها در مقابل این روند، نشان می‌دهد که آنچه رخ داد برعکس تحولات ۱۰ سال قبل یک تقابل نظامی نبود. آنچه رخ داد محصول یک معامله و توافق بزرگ میان دو ستون ذینفود در سوریه، یعنی ترکیه و روسیه بود. ترکیه به واسطه نفوذش در برخی از مخالفان مسلح سوریه و روسیه به واسطه نفوذ بالایش در دولت و ارتش سوریه مسیری را ایجاد کردند که تغییری سریع در سوریه رخ دهد؛ بنابراین معتقدم آنچه رخ داد، بازی بزرگان بود. به هیچ عنوان چند گروه مسلح در سوریه ظرفیت این را نداشتند که بخواهند به تنهایی چنین تغییری را رقم بزنند. حتی کشوری مثل ترکیه هم نمی‌توانست به تنهایی این کار را انجام بدهد. به نظر می‌رسد آینده را هم باید در چهارچوب این توافقات و معامله‌ای که صورت گرفت ارزیابی کنیم.»

او ادامه داد: «قاعدتاً در این شرایط باید یک دولت موقت تشکیل شود تا مقدمات ورود این کشور به پروسه سیاسی، تدوین قانون اساسی و انتخابات فراگیر را فراهم کند. در این روند روسیه و ترکیه با یکدیگر همکاری خواهند کرد. اما مسئله اینجاست که شاید قسمت آسان تحولات اخیر، برانداختن نظام سوریه بود، بخش دشوار از این به بعد شروع می‌شود. با طیف بسیار متنوع و متکثری از نیرو‌ها در داخل سوریه مواجه هستیم که هم تنوع طایفه‌ای دارند مثل کردها، اعراب سنی، علوی‌ها و دروزی‌های سوریه؛ همین گروه‌ها از جهت دیگر، تنوع فکری و ایدئولوژیک دارند. بخشی رویکرد اسلامی و بخشی ملی‌گرا دارند. رویکرد‌های دیگر هم وجود دارد. در میان اسلامگرایان هم شاهد طیف‌های مختلف هستیم که در روند پیش رو باعث تعارضات و تشتت فراوانی می‌شود. این درگیری‌ها در دوران نظام اسد نیز بود. همین آقای جولانی که رهبر تحریرالشام است، با نیروهایش درگیری زیادی با نیرو‌های سوریه دموکراتیک (قسد) داشتند که کرد‌ها هستند. گروه‌های اسلام‌گرا هم با یکدیگر می‌جنگیدند. این در شرایطی بود که یک دشمن مشترک به نام بشار اسد هم وجود داشت. در شرایطی که آنها قرار است بر سر قدرت رقابت کنند، طبیعی است که این اختلافات خود را نشان خواهد داد.»

تحلیلگر مسائل منطقه تاکید کرد: «به این نکته توجه کنید ما در مورد کشوری صحبت می‌کنیم که سنت دموکراتیک قوی در آن وجود ندارد. برعکس نظامی بر آن حاکم بوده که بیش از ۵۰ سال رفتاری اقتدارگرایانه را در پیش گرفته بود. این رفتار و رویکرد در اپوزیسیون هم جا افتاده و ما امروز با گروه‌های دموکراسی‌خواه و روادار در اپوزیسیون سوریه مواجه نیستیم. این مسائل، آینده را پرچالش می‌کند. تجربیاتی نیز در این زمینه وجود دارد. در دوره‌ای که حتی صحبت از تدوین قانون اساسی جدید برای سوریه بود، ما دیدیم که چگونه معارضان بر سر این موضوع که در قانون جدید هویت عربی برای سوریه تعریف شود یا متکثر، به شدت با یکدیگر چالش داشتند. این یکی از دلایلی است که به نظر می‌رسد آینده سوریه همراه با بی‌ثباتی شد. به تمام این عوامل، نکته دیگری را اضافه کنید که این گروه‌های معارض سابقه شبه‌نظامی و جنگی دارند و در یک بستر دموکراتیک متولد نشدند. این بیم وجود دارد که در نتیجه اختلافات پیش رو، به سمت درگیری با یکدیگر حرکت کنند.»

خواجویی تاکید کرد: «احتمالاً در سوریه شاهد یک نوع خلاء قدرت خواهیم بود. بعید است که یک دولت مقتدر مرکزی بتواند چتر بزرگی بر فراز این کشور ایجاد کند. احتمالاً هر بخشی از این کشور تحت قدرت طیف‌های مختلف از احزاب، گروه‌های مسلح و غیر مسلح و طوایف مختلف کنترل شود که همین باعث تلاطم‌های آینده خواهد شد. آینده‌ای که با برنامه قدرت‌های بزرگ متعارض است و برای همین می‌گویم برانداختن نظام سوریه بخش آسان کار بود و قسمت سخت برای آنها در پیش است.»

این تحلیلگر حوزه خاورمیانه با برشمردن بازیگران تاثیرگذار در آینده سوریه، تاکید کرد: «ترکیه، روسیه، آمریکا، اسرائیل، امارات و قطر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در صحنه سوریه حضور خواهند داشت. به نظر می‌رسد توافقی بین طیف‌های مختلف داخلی و خارجی در سوریه شکل گرفته که سطح نفوذ و تحرکات ایران در سوریه کاهش پیدا کند. روسیه، ترکیه، آمریکا، کشور‌های عربی و اسرائیل به شدت دنبال این هدف هستند. به همین دلیل، به نظر می‌رسد که ایران چندان در آینده روند سیاسی در سوریه دخیل نیست. اما این قدرت‌هایی که به آنها اشاره کردم، هر کدام برنامه‌های متفاوتی دارند. مثلاً ترکیه عمده تمرکز و حمایتش را روی گروه‌های مسلح سنی قرار داده، اما در مقابل، به شدت نسبت به قدرت‌گیری کرد‌های سوریه حساس هستند. در حالی که با سقوط دولت مرکزی، سطح تحرک کرد‌ها افزایش پیدا خواهد کرد. در مقابل آمریکا چندان تمایلی به افزایش تحرک گروه‌های هم‌پیمان ترکیه ندارد و در عوض حامی کرد‌های سوریه است. اسرائیل، روسیه و امارات هم برنامه خودشان را دارند. این تعارض و تفاوت جدی در برنامه‌های قدرت‌های بزرگ منطقه و فرامنطقه‌ای در سوریه باعث می‌شود که فضای داخلی این کشور متشنج باشد. بسیار بعید است که این قدرت‌ها بتوانند در مورد آینده نظام سوریه به توافق برسند. سوریه به زودی وارد دوره‌ای از درگیری‌های احتمالی خواهد شد، اما هنوز نمی‌شود به طور دقیق به ارزیابی شدت آن پرداخت.»

خواجویی تاکید کرد: «آنچه می‌توان برای درازمدت پیش‌بینی کرد، این است که احتمالا ساختار آینده سوریه به سمت نوعی تکثر در قانون اساسی خواهد رفت. مانند آنچه در قانون اساسی عراق و لبنان وجود دارد. قدرت میان طوایف تقسیم خواهد شد تا توازن قدرت ایجاد شود. این تقسیم می‌تواند آن توازن را میان احزاب و طیف‌ها ایجاد کند، اما در عین حال می‌تواند باعث به وجود آمدن دولت‌های ضعیف و ناکارآمد شود. دولتی که نتواند کشور را به درستی اداره و امنیت را در کل سرزمین به صورت پایدار برقرار کند. مانند وضعیتی که در لبنان و عراق شاهد هستیم که عمدتاً دولت‌هایی ناکارآمد با خلاء‌های امنیتی بر سر کار می‌آیند. با توجه به اینکه تغییرات سوریه ناشی از یک جنگ داخلی است، طبیعتاً احتمالش وجود دارد شرایط بی‌ثبات درازمدتی را پیش رو داشته باشیم. بیشتر از آنچه در عراق پیش از این شاهد بودیم. در عراق پس از صدام، احزاب شناسنامه‌داری بودند که قدرت را به دست بگیرند، اما چنین وضعیتی در سوریه وجود ندارد. این خیلی مهم است که فراموش نکنیم رهبر گروهی که امروز پیش‌قراول فتح دمشق بود، از نظر اکثر کشور‌های جهان تروریست محسوب می‌شود. این نشان می‌دهد که ما با کشوری با آینده دموکراتیک و باثبات رو‌به‌رو نخواهیم بود.»

ارسال نظرات