خبرگزاری فارس در گزارشی به بررسی چندوچون عدم مداخله و حضور جمهوری اسلامی ایران در تحولات اخیر سوریه پرداخته است.
این خبرگزاری نوشت: زمانی که داعش در سوریه ظهور کرد و شرایط امنیتی برای سوریه سخت شد دولت این کشور طی روندی رسمی از جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک کرد. حضور ایران در سوریه نیز مبتنی بر چارچوب اقدامات مستشاری بود و این یعنی ارتش سوریه و نیروهای نظامی این کشور در برابر تروریستها ایستاده بودند و نیروهای مستشاری ایران بنا نبود به جای سوریها بجنگند. هرچند ایران در مقاطعی از جنگ بنا به شرایطی مجبور به اعزام نیروهای نظامی محدود نیز شد، اما چارچوب اصلی همان حضور مستشاری بود.
داعش در آن زمان به نحوی پیشروی میکرد که مردم سوریه نیز از جنایات این گروه احساس خطر کردند و زمانی که نیروهای حامی اسد وارد میدان شدند از آنها استقبال کردند. استقبال مردمی، حضور ارتش در میدان و تلاش مستشاری ایران به درخواست رسمی سوریها سبب شد فتنه داعش خاموش شود.
بعد از نابودی داعش به طور طبیعی حضور مستشاری ایران در سوریه کاهش یافت؛ البته درخواست دولت سوریه نیز این بود که نیروهای سوری، خود تامین امنیت کشورشان را بر عهده بگیرند.
شرایط سوریه، اما در این اواخر به مرور تغییرات جدی کرد. این تغییرات در چند بخش بود.
اول اینکه تروریستها جهش ژنتیکی پیدا کردند و دست از خشونت برداشتند و ژست دیپلماتیک به خود گرفتند. مردم سوریه نیز دیگر به مانند قبل از ارتش سوریه در قبال تروریستها حمایت نمیکردند. حتی در برخی بخشها مانند حلب، درب برخی خانه به روی روی شورشیان گشوده بود و به روی ارتشیها بسته!
دوم اینکه ارتش سوریه نیز به دلایل مختلف از جمله ضعفهای اعتقادی، اقتصادی و روحیه و ... دیگر به مانند قبل انگیزه مقابله در برابر تروریستها را نداشت. اگر در دوره قبل مستشاران ایرانی برای کمک به نیروهای نظامی سوریه شتافتند این بار اساسا نیروهای نظامی سوری دیگر انگیزهای هم برای جنگ نداشتند و با اولین درگیریها بخش اصلی و شیرازه لشکرها و گردان هایشان از هم میپاشید.
اما مهمترین مسئله و مهمترین تغییر در خود بشار اسد بود. آخرین دیدار بشار اسد با رهبرانقلاب حاوی نکته مهمی بود. رهبرانقلاب ۱۰ خرداد امسال تذکری به بشار دادند و فرمودند: «غربیها و دنبالههای آنها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند، اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوههای دیگر و از جمله وعدههایی که هیچگاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند.»
این تذکر ناشی از شناخت واقعی از صحنه بود. جمهوری اسلامی ایران پیش از آغاز جنگ در لبنان، بارها تذکرات لازم را درباره تقویت قوای تروریستها به اسد اعلام کرده و حتی پیشنهادات لازم را به صورت رسمی به او داده بود، اما این تذکرات و پیشنهادات مورد توجه قرار نگرفت.
ادامه این روند تا آخرین ساعات سقوط اسد نیز ادامه داشت. حضور بالاترین رده مقامات ایرانی برای مذاکره با اسد نشان دهنده عزم جدی ایران برای تقویت اسد بود، اما یک خطای راهبردی سبب شد اسد در سراشیبی سقوط قرار گیرد و آن همان تذکر رهبرانقلاب بود؛ اسد دلخوش به وعدههای جریان عربی و غربی منطقه شد.
جمهوری اسلامی ایران نیز زمانی که عدم تمایل اسد را برای حمایت میدانی دریافت کرد بنا را بر عدم دخالت گذاشت، اما تلاش خود را برای متقاعد کردن اسد تا آخرین لحظه ادامه داد، اما اسد زمانی متوجه توخالی بودن وعدههای دشمنان خود شد که کار از کار گذشته بود.