روزنامه هم میهن در یادداشتی با عنوان «انتظار از رئیسجمهور» با گریز زدن به گفتههای مسعود پزشکیان در روز دانشجو، بر انتظارات مردم از یک سیاستمدار پرداخت.
این روزنامه در این یادداشت نوشت: ۱۶آذر هیچ حُسنی نداشته باشد، واجد این ویژگی است که مسئولین کشور بر حسب یک سنت باید بروند دانشگاه و با دانشجویان حرف بزنند. ابتدا در پی نقد بخشی از سخنان رئیس محترم قوه قضائیه در جمع دانشجویان بودیم، ولی احتیاط کردیم که مبادا بیش ازحد تند شود.
ولی مهمتر از این دلیل، تشخیص داده شد که به نقد سخنان رئیسجمهور پرداخته شود تا حداقل یک سوزن هم به خود زده باشیم. سه فراز از سخنان ایشان را مرور میکنیم.
اول گفتند که: «من خیلی برام مسئله بود که جریان فلسطین و جریانهای مردمی در آمریکا و اروپا فریاد دانشجویان بلند بود، اما دانشجویان ما آنطور که باید اعتراض نکردند.»
آیا پاسخی هم یافتید؟ چرا جوانان دهه۵۰ که حمایت از فلسطین آرمان آنان بود اکنون پس از ۴۶سال از انقلاب باید چنین رفتاری کنند؟ بیمعناست که شما پاسخی ولی اجمالی به این پرسش نداشته باشید.ایکاش همان را میگفتید.
پاسخ تا حدی روشن است. فلسطین از مسئلهای مردمی و دینی و اخلاقی و انسانی، خارج و به حیطه خاص و محدود سیاستهای رسمی و در اتاقهای بسته حکومت وارد شد و با دیگر اجزای این سیاست بهصورت بسته مشترکی درآمد و از آنجا که جداسازی آنها ممکن نبود، لذا اغلب دانشجویان حمایت از فلسطین را کنار گذاشتند یا بسیار کمرنگ شد. این مسئلهای است که شما باید حلش کنید. هنوز دیر نشده؛ ولی به نظر میرسد که برنامهای برای این کار ندارید.
دوم گفتند که: «دانشگاه ما اکنون نسل دو است. ما دانشگاه نسل چهار میخواهیم که در درون جامعه هستند و حل مشکلات را پیش میبرند. الان دانشگاه نسل پنج راهاندازی شده است که برای ۱۰۰سال آینده برنامه دارند. دانشگاه باید مشکل جامعه را حل کند.»
این مسئله مستقیمتر از مورد قبلی به دولت برمیگردد. البته اقرار میکنیم که عبور از «دانشگاه نسل دو» به «دانشگاه نسل چهار» زمان میبرد؛ ولی آیا شما حداقل مقدمات آن را فراهم کردهاید؟
میدانیم که میخواهید از طریق وفاق و آرام حل شود و این حرفها هم برای کمک به این سیاست است. ولی با وجود فیلترینگ یوتیوب و سرعت لاکپشتی اینترنت چگونه میتوان حتی همین «دانشگاه نسل دو» را حفظ کرد؟
با وضعیت کنونی سهمیهها که ضد علم است و گزینشهای بهشدت سیاسی استادان و نبود استقلال کافی برای دانشگاهها و رفتاری که با دانشجویان بهویژه دختران میشود، چرا باید انتظار داشت که میتوان دانشگاه را به «نسل چهار» ارتقا داد؟ ما نمیخواهیم فشار بیاوریم، ولی فرصتها دارند، چون ابر میگذرند.
جهان و دیگران منتظر ما نمیمانند. سومین نکته آقای پزشکیان از یک نظر جالبتر بود. انجا که گفتند: «وقتی باهم بتوانیم گفتوگو کنیم دعوایی وجود ندارد. FATF را قبول ندارند. بگویند چرا قبول نداریم؟ بنشینیم بحث کنیم. میتوانیم به نتیجه برسیم. از همه تجار بپرسید که نبودن FATF چه مشکلی ایجاد کرده است. بروید بپرسید. واقعیت تلخ است، اما باید پذیرفت.»
به نظرتان آنها که مخالف FATF هستند نمیدانند که در نبود آن، چه هزینههایی را باید بدهیم؟ آیا گمان میکنید، آنان که با سیاستهای رفع تحریم همراهی نمیکنند، متوجه تبعات آن نیستند؟ اکثریت آنان بهتر از هر کسی با تبعات و هزینههای سنگین این موارد آشنا هستند؛ ولی همچنان مانع حل هستند. چرا؟ چون ذینفع هستند.
با اینها چه گفتوگویی میخواهید بکنید؟ شما FATF و فیلترینگ و تحریمها را از مدتها پیش از انتخابات طرح کردید، شما هم رای آوردید؛ پس چرا همچنان خود را ذیحق میدانند که با رای و انتخاب مردم مخالفت کنند؟
مسئله این است که با اینها گفتوگو بهمعنای رایج جواب نمیدهد. شما اکنون در موقعیت کارشناسی نیستید که بخواهید با کارشناسی دیگر گفتوگو کنید. شما در مقام رئیسجمهور هستید. هنگامی که گفتوگو پاسخ نداد، باید با شفافیت سخن بگویید و مخالفان را به چالش بکشید.
مردم هنوز از ماهیت و منطق مخالفان FATF و مدافعان فیلترینگ و تحریمها اطلاعی ندارند و نمیدانند در کدام نهاد نشستهاند و چنین تصمیماتی را علیه اقتصاد و پیشرفت کشور میگیرند؟
بهطور جدی این خطر وجود دارد که شما تا پایان دوره خود همین حرفهای درست را تکرار کنید. مردم از سیاستمدار فقط حرف درست زدن نمیخواهند، بلکه اجرایی کردن آن حرفهای درست وظیفه اصلی سیاستمدار است.