محمد ماکویی؛ گاهی فکر میکنم که سازندگان سریال، در هنگام ساخت، عبارت معروف ژول ورن، آنچه یک نفر میتواند تصور کند را دیگری میتواند بوجود آورد، را در نظر داشتند و مطمئن بودند که روزی، در دنیای واقعی، مرد شش میلیون دلاری واقعا میتواند بوجود بیاید.
امروزه، به مدد هوش مصنوعی، ساخت مرد شش میلیون دلاری کاملا ممکن شده است؛ زیرا وقتی هوش مصنوعی یک انسان نابینا را دارای قدرت بینایی نموده و به یک فرد دچار مشکل شدید نخاعی توانایی حرکت داده میتواند مرد شش میلیون دلاری را عملا خلق نماید
قطعا، کمک هوش مصنوعی به آدمهایی که به دلیل دارا بودن مشکلات مادرزادی و مواجهه با حوادث قهری و بلایایی که آدمیزاد دوپا سرشان آورده فوق العاده ارزشمند است و هوش مصنوعی میتواند به آنها آن زندگی نرمال و معمولی را عرضه کند که برای سالها در حسرت آن بودهاند و کاملا ناامید اینکه آنچه داشتن آن برای بیشتر افراد جامعه "معمولی" است را روزی به دست اورند!
با این حال؛ مشکل زمانی بوجود خواهد آمد که انسانها بخواهند پا از حد دارا بودن یک زندگی نرمال فراتر گذاشته و از خویشتن، یا دیگران، "ابر انسان" بسازند!
فکرش را بکنید که در حالی که در خانه نشستهاید میتوانید، توسط چشم غیر مسلح، اتفافاتی که در خانه روبرویی، که با شما به اندازه یک خیابان بیست متری فاصله دارد، میافتد را به گونهای مشاهده کنید که انگار ساکنان آن خانه در نیم متری شما واقع هستند و هیچ پردهای هم قادر نیست در دید خوب شما به اندازه سر سوزنی خلل ایجاد نماید!
قطعا؛ حتی اگر شما از داشتن این ویژگی، که دیگر منحصربهفرد نیست، کیف کنید؛ ساکنان دیگر خانهها پاک احساس امنیت و آرامش خاطر خویش را از دست رفته خواهند دید!
حال به این فکر کنید که، این روزها، دیوارهای نازک ساختمانها و سقف پفکی آنها باعث شدهاند که برخی خانوارها، هم از مشکلات زناشویی همسایه دیوار به دیوار سر در بیاورند و هم اطلاع موثق پیدا کنند که همسایه طبقه پایینی خانه و زندگی مجلل و اشرافی خود را به تمامی هم از راه قانونی فراهم نکرده است!
اگر بتوان با این مشکل از طریق ادای مدام "هیس! میشنوند" کنار آمد، کنار آمدن با همسایهای که میدانید دارای گوش مصنوعی است و شنونده تمامی صداهای کوتاه و بلند آنهایی که در حول و حوش یک خیابان زندگی میکنند میباشد فقط در حکم یک "ماموریت غیر ممکن" خواهد بود!
تردیدی وجود ندارد که "انقلاب صنعتی" نتیجه زیاده خواهی انسانها بود و علیرغم مزایای کتمان ناپذیری که داشت تعادل زیست محیطی دنیا را بر هم زد و کاری کرد که خیلی ها، امروزه، از هرم گرما شر و شر عرق بریزند و خیلیها با پیدا کردن شرایط بسیار اسف بارتر خانه و زندگی خویش را از دست داده و کلا نیست و نابود گردند!
با این حساب است که ابهام جدی در باره پاسخ سوال " واقعا مردم قبل از انقلاب صنعتی از ما بدتر زندگی میکردند؟ " وجود دارد!
بر همین اساس؛ معلوم نیست که مردم دویست سیصد سال دیگر، با زندگیهایی که از حد تصور ما بیرون است، هوس نکنند به مدد هوش مصنوعی نحوه زیست ما را شبیه سازی نکنند و با آه و افسوس فراوان "کاش آن دورانها بود" را از دهان و دندان مصنوعی بیرون نریزند!