فرارو- در میانه دهه ۷۰ خورشیدی، فضای ایران به تدریج رنگ و بوی انتخاباتی به خود گرفت. هفتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در راه بود و با نزدیک شدن به زمان برگزاری آن، تکاپو و هیجان سیاسی در میان احزاب و مردم افزایش یافت. وزارت کشور چهارم اردیبهشت ۱۳۷۶ را به عنوان روز آغاز ثبتنام داوطلبان اعلام کرد و طی این فرآیند، ۲۳۸ نفر برای این رقابت سیاسی نامنویسی کردند.
به گزارش فرارو، هرچند در ابتدا گمان نمیرفت که انتخابات با شور و شوق گستردهای برگزار شود، اما این صحنه نسبتاً خاموش، با اعلام کاندیداتوری سید محمد خاتمی، ناگهان رنگ دیگری به خود گرفت. او فرزند سوم مرحوم آیت الله سیدروح الله خاتمی بود. پدرش امام جمعه شهرستان یزد و از روحانیون سرشناس و خوشنام آن دیار محسوب میشد که مدرسه علمیه اردکان را تاسیس کرده بود.
در ۲۳ دی ۱۳۷۵، مجمع روحانیون مبارز نام خاتمی را به عنوان نامزد خود معرفی کرد و چند هفته بعد، این تصمیم رسمیت یافت. سید محمد خاتمی، مردی که با گفتمان نویدبخش خود، وعدهی از نو ساختن پلهای شکسته میان مردم و سیاست را میداد، به سرعت توانست قلوب بسیاری را به تپش درآورد. بسیاری از هوادارانش میدانستند که شانس او در برابر رقبای قدرتمند اندک است، اما او برایشان چیزی فراتر از یک کاندیدا بود؛ او نماد امید و آیندهای روشنتر بود.
با رسیدگی شورای نگهبان به صلاحیت داوطلبان، تنها چهار نفر برای رقابت نهایی تأیید شدند: محمد محمدی ریشهری، سید محمد خاتمی، سید رضا زوارهای و علیاکبر ناطقنوری. در عین حال، چهرههایی، چون عزتالله سحابی و ابراهیم یزدی از ادامه رقابت بازماندند. اما در دل این صحنه سیاسی پرالتهاب، نام خاتمی همچون شعلهای در دل تاریکی درخشید، شور و هیجانی که در خیابانها و دلهای مردم جوانه زد، خبر از روزهایی میداد که ایران بار دیگر پُر از امید خواهد شد.