صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

واقعیت ماجرا این است که بیرانوندِ این روزها، هیولای محبوب و دوست‌داشتنی دیروز که گل‌زنی به او کابوس مهاجمان رقیب بود، نیست. آمار در این زمینه گواه هرچیز دیگری است.
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۳ - ۰۳ آذر ۱۴۰۳

علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان تیم ملی فوتبال ایران، یکی از عجیب‌ترین فصول فوتبالی‌اش را در دو عرصه ملی و باشگاهی سپری می‌کند. او در دهه اخیر یکی از بهترین دروازه‌بان‌های ایران بوده و حالا با ثبت رکورد‌های متعدد در آستانه جاودانه‌کردن نامش در تیم ملی است. بررسی فنی عملکرد علیرضا بیرانوند جای شک و شبهه‌ای درباره توانایی‌هایش به جا نمی‌گذارد. او به واسطه سال‌ها حضور و جام‌آوری در پرسپولیس، آوازه زیادی برای خودش خرید و توانست نامش را سر زبان‌ها بیندازد. ثبت کلین‌شیت‌های متعدد در باشگاه پرسپولیس و نمایش درخشان در لیگ و البته لیگ قهرمانان آسیا، باعث شد او تا پای تبدیل‌شدن به بهترین بازیکن آسیا هم پیش برود.

 در سوی دیگر ماجرا، علیرضا در تیم ملی هم سال‌ها بی‌رقیب نشان داده و به‌تازگی توانسته رکورد‌های جذاب‌تری هم به نام خودش ثبت کند. نوترین آنها ثبت اسمش به عنوان دروازه‌بانی است که بیشترین بازی را در ترکیب تیم ملی در تاریخ داشته است. او پیش از این توانسته بود از رکورد ۷۶ بازی احمدرضا عابدزاده در تیم ملی عبور کند و همین اخیرا هم موفق شد با عبور از مهدی رحمتی، اسمش را در صدر این فهرست بگنجاند. او حالا ۷۹ بازی ملی دارد و بالاتر از دو رقیب سرشناس دیگر، در آستانه تبدیل‌شدن به اولین گلری است که می‌تواند به باشگاه صدتایی‌ها وارد شود. البته این موضوع فقط یکی از آمار‌هایی است که بیرانوند در تیم ملی شکسته؛ چراکه پیش‌تر هم بیش از هر دروازه‌بان دیگری در تیم ملی کلین‌شیت کرده یا پنالتی مهار کرده است.

با کنار هم گذاشتن چنین مواردی، واضح است که علیرضا بیرانوند به لحاظ فنی، شایسته احترام بیشتری است و در نقد‌هایی که نسبت به او می‌شود باید جانب انصاف بیش‌از‌پیش رعایت شود. البته این موارد به معنای بی‌نقص‌بودن «بیرو» نیست. بخش زیادی از مشکلاتی که او در ماه‌ها و سال‌های اخیر داشته مربوط به اظهاراتی است که شاید با کمی تعمق و تفکر بهتر می‌توانست مانع از شکل‌گیری جوی شود که فضا را علیه‌اش کرده و از طرفی، تمرکزش را بر هم زده است.

مرور اظهارات او از زمانی که در کانون توجه قرار گرفته و جایگاهش در فوتبال ایران ارتقا پیدا کرده، نشان می‌دهد که بیرانوند بیشترین آسیب را از همین اظهارات گاه نسجیده خورده. کار حتی تا جایی پیش رفته که موافقان بی‌شمار او در گذشته، این روز‌ها تبدیل به منتقدانش شده‌اند. ماجرای اظهارات اخیرش پس از برتری تیم ملی در دو جدال ساده برابر کره شمالی و قرقیزستان، تازه‌ترین داستانی است که فضا را علیه‌اش کرده. بیرانوند بدون اطلاع کافی از وقایع تاریخ، به طور یک‌طرفه از امیر قلعه‌نویی دفاع کرده و او را اولین مربی ایرانی توصیف کرده که توانسته تیم ملی را به جام جهانی برساند یا اینکه روایتی از بازی با کره شمالی در گذشته ذکر کرده که تبدیل به جریانی خبرساز علیه خودش شده است.

اینها همگی منهای ماجرای جدایی جنجالی‌اش از پرسپولیس به مقصد تراکتور و داستان پرداخت رشوه برای گنجاندن بندی غیرمعقول در قراردادش در همین راستاست. در کنار این موارد، بررسی عملکرد فنی او در این روز‌ها هم نشان می‌دهد از اوج فاصله گرفته و زمینه را برای انتقاد بیشتر مخالفانش باز گذاشته است.

واقعیت ماجرا این است که بیرانوندِ این روزها، هیولای محبوب و دوست‌داشتنی دیروز که گل‌زنی به او کابوس مهاجمان رقیب بود، نیست. آمار در این زمینه گواه هرچیز دیگری است. او منهای روز گذشته که از روی نیمکت شاهد حذف تراکتور از جام حذفی بود، در عرصه باشگاهی توفیق گذشته را نداشته و در همین فصل در ترکیب تراکتور، گل‌هایی خورده که پیش از این محال بود کسی برای او حتی تصورش را کند. درست است که او در همین فصل با تراکتور پنج کلین‌شیت داشته، ولی به غیر از جدال با استقلال که همان بیرانوند همیشگی بود، بیشتر وقت‌ها فاصله محسوسی با در اوج‌بودن داشته است. این رویه در تیم ملی، خاصه در جدال‌های آخر، بیشتر به چشم آمده و دروازه او در جدال با دو تیم کره شمالی و قرقیزستان که روی کاغذ رقبای ساده‌ای به شمار می‌روند، چهار بار گشوده شده است.

واضح است که وقتی صحبت از عملکرد یک دروازه‌بان می‌شود، باید کل تیم، به‌ویژه عملکرد خط دفاعی را مورد نظر داشت، ولی روی گل‌های دریافتی بیرانوند در این بازی‌ها، انتظار واکنش‌های بهتر و یا دست‌کم سریع‌تر می‌رفت. شاید بیرانوند بدشانس است که این روز‌ها ساختار خط دفاعی تیم ملی به هم ریخته و نشانی از آن دژ مستحکم نیست، ولی این مورد هم روشن است که او تمرکزی که در فصول قبل داشته را این روز‌ها ندارد. از همه بدتر اینکه در بدترین بازه زمانی، میل به مصاحبه‌اش گل می‌کند و ناغافل سخنانی به زبان می‌آورد که به آتش انتقادات موجود علیه‌اش دامن می‌زند. مشخص نیست وقتی که دروازه‌بان شماره یک تیم ملی فوتبال ایران می‌تواند با سکوت بیشتر، مانع از افتادن در ورطه ناخوشایندی شود که این روز‌ها محبوبیت سابقش را نشانه رفته، چه اصراری بر پرحرفی، آن‌هم با ارائه‌کردن فکت‌های نادرست دارد!

ارسال نظرات