فرارو-رافائل گروسی، رئیس کل آژانس انرژی اتمی، به ایران سفر کرده و این سفر، نخستین سفر گروسی به تهران از آغاز کار دولت چهاردهم تا کنون است. سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشور در این باره گفته است: «روحیه گروسی روحیه مثبتی است. امیدواریم با این روحیه مثبت مسیر جدیدی برای همکاری ایران و آژانس ترسیم کنیم.»
به گزارش فرارو، با توجه به فراز و فرودهای روابط ایران و آژانس به ویژه در ۳ سال اخیر، سفر گروسی بسیار مهم خواهد بود. گروسی در آستانه این سفر مهم گفته است: «گروسی: امیدوارم دیدارم با مقامات ایران همچون گذشته سازنده باشد. امیدوارم که دیدارهایم با مقامات ایرانی، از جمله رئیس جمهور جدید، بتواند به پیشرفتی در نظارت بر برنامه هستهای ایران منجر شود. ما مشکلی داریم که باید آن را حل کنیم. کمی ترتیبات سخت با ایران وجود داشته که میخواهیم از آن فراتر برویم.»
این سخنان گروسی، گرچه به تعبیر برخی کارشناسان نسبت به سخنان پیشین او ملایمتر است، اما باز هم دوپهلو محسوب میشود. با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که این بار و در دولت چهاردهم روابط ایران و آژانس چگونه پیش خواهد رفت؟ فرارو با فریدون مجلسی، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل در این زمینه گفتگو کرده است:
وی افزود: «متاسفانه بخشی از آن چه که به مناقشات ما و آژانس دامن زده، نه فقط بحث مسائل هسته ای، بلکه مسائل سیاسی و سوء گیریهایی است که از خلال کاهش دامنه روابط دیپلماتیک ما به ویژه با اتحادیه اروپا رقم خورده است. اتحادیه اروپا و اسرائیل بارها با این تکنیک که ایران را متهم به جنگ طلبی و تهدید منطقهای یا تشدید تنشهای اوکراین معرفی کرده اند، سعی کرده اند ایران را در سازمان ملل به عنوان یک کشور مدافع آشوب معرفی کنند. اسرائیل در ماههای گذشته تمام تلاش خود را کرد که ایران را وارد درگیری مستقیم کند و همین موضوع نیز، در شرایط ایجاد شده بین ایران و آژانس بی تاثیر نبوده است. شاید این پرسش ایجاد شود که این موضوعات دقیقا چه ارتباطی با یکدیگر دارند. با توجه به این که از لحاظ قدرتهای اتمی شورای امنیت، ایران در تلاش برای ساخت بمب اتم است (هر چند که مقامهای کشور ما بارها این موضوع را انکار و بر صلح آمیز بودن برنامههای اتمی کشور تاکید کرده اند)، بنابراین جنبه دوم مشکل ما همین ماجرای بمب اتم و حساسیتهای نظامی و سیاسی است که موقعیتی بی سابقه در روابط ایران و آژانس ایجاد کرده است.»
این کارشناس حوزه سیاست خارجی در ادامه گفت: «آقای پزشکیان در شرایط بسیار حساسی روی کار آمد. او از روز اول دم از صلح و ترک مخاصمات زد، اما از همان ابتدا با ترور هنیه و افزایش تنش با اسرائیل، ایران نیز مجبور شد به نوبه خود واکنشهایی نشان دهد. بنابراین، ایران از همان روز اول ریاست جمهوری پزشکیان، به شرایطی خاص کشیده شد. این یک حقیقت است که بسیاری از افرادی که به آقای پزشکیان رای داده اند با هدف دفع شر و عدم تنش و درگیریهای منطقهای و بین المللی بوده است. از روز اول هم آقای پزشکیان سعی کرد نشان دهد برای او، مسئله دیپلماسی بسیار مهم است. اما مشروط بر آن که حقوق ما هم رعایت شود. درباره مسئله فلسطین نیز، راه حلی در خصوص دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل از سوی برخی مقامات غربی مطرح شده است. اسرائیل عضو کامل سازمان ملل متحد است، اما فلسطین از این شرایط برخوردار نیست. البته همچنان ۲۸ کشور عضو سازمان ملل متحد، اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند. در حال حاضر از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد، ۱۶۵ کشور، اسرائیل را به عنوان یک دولت/کشور به رسمیت میشناسند و ۲۸ کشور دیگر، اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند. هیچ کشور عضو سازمان ملل متحد وجود ندارد که این تعداد کشور آن را به رسمیت نشناسند. تایید راه حل دو کشوری از سوی کشورهایی که هم اکنون فلسطین یا اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند به معنی اعلام آمادگی برای به رسمیت شناختن فلسطین و اسرائیل در آینده است.»
وی افزود: «با این وجود، ایران مخالف راه حل دو کشوری است. با همه اینها اسرائیل نیز آن قدرتی که ادعا میکند نیست و جمعیت بزرگ و فعال آن، از عرصه کار و تولید منفک و درگیر جنگ شده اند و تجارت اسرائیل نیز به دلیل شرایط موجود، عملا قطع شده است؛ بنابراین ادامه درگیری اسرائیل با ایران به نفع اسرائیل نیز نخواهد بود. در نهایت مهمترین امیدواری ما این است که روابطی که در سالهای اخیر، بین ما و آژانس و ما و اروپاییها تخریب شده است، بهبود یافته و ترمیم شود.»